بریدههایی از کتاب تاول
۴٫۴
(۱۰۲)
اگر واقعاً بخوای خوب باشی، همه باهات جوری رفتار میکنن انگار که از سیارهٔ دیگهای اومده
farez
«به هر حال، اگه آدم از چیزی نترسه، شجاعت هم معناش رو از دست میده
chocolate
با خودش فکر کرد، قانونها کِی عوض شدهن؟ از کِی خوب بودن اینقدر بد شده
ocean book✨🌊
اگه نزدیک کوپر نبودهٔ، معلومه که از اون مریضی نگرفتهٔ
کاربر ۱۸۱۵۵۹۱
سناتور فوت: خب، چه احساسی داری که یه بیماری به اسمت نامگذاری شده؟
تامایا دیلوادی: نمیدونم، به نظرتون باید... بهش افتخار کنم؟!
yuri
ولی خواب به ندرت به سراغ کسانی میرود که همان لحظه به آن نیاز دارند. انسان باید آرام آرام به خواب برود.
(:Ne´gar:)
نمیدانست چرا پسرها وقتی کسی بغلشان میکند، رفتارشان اینقدر عجیب میشود.
دختر امام رضا 💛
انتخاب هابسون یعنی وقتهایی که باید بین دو گزینه انتخاب کنی و هر دو هم بد هستن.
roksana
ببینین. شما همهچی رو سَروتَه متوجه شدهین.
mimi
بعد انگار صدای دوستش ضعیفتر شد. داشت گریه میکرد. تامایا هم گریهاش گرفت. بعد هر دو از اینکه گریه میکردند، خندهشان گرفت. کمی بیشتر با هم حرف زدند، خندیدند و گریه کردند.
SalehTakk
خواب به ندرت به سراغ کسانی میرود که همان لحظه به آن نیاز دارند.
یك رهگذر
تامایا با اوقاتتلخی فکر کرد، اما اگر واقعاً بخوای خوب باشی، همه باهات جوری رفتار میکنن انگار که از سیارهٔ دیگهای اومدهٔ.
برکه
با موتور از پلههای مدرسه رفتم بالا و مستقیم رفتم تو دفتر مدیر
Bahareh
خانم لادِرلی با پنبه و هیدروژن پروکساید خون را از روی دست تامایا پاک کرد و به او تذکر داد. «نباید دستت رو بخارونی.»
تامایا گفت: «نخاروندم.»
خانم لادرلی گفت: «هر چی بیشتر بخارونی، بدتر میشه. حساسیتت پخش میشه. تازه، پوستت رو هم زخم میکنی و ممکنه عفونت کنه.»
تامایا تکرار کرد: «نخاروندم.»
ن. عادل
با خودش فکر کرد، قانونها کِی عوض شدهن؟ از کِی خوب بودن اینقدر بد شده؟
Yuki
وقتی تامایا کلاس دوم بود، باید فهرستی از نمونههای فضیلت را از بر میکرد: نیکوکاری، پاکیزگی، شجاعت، همدلی، بخشندگی، فروتنی، صداقت، صبر، خِرَد و میانهروی. امسال هم باید مترادف و متضادشان را یاد میگرفت.
کاربر samin
مزرعهٔ سانرِی فقط برای این زندگی خلق میکنه که بعد نابودش کنه.
سناتور رایت: خب، همهٔ مزرعهدارها این کار رو انجام میدن!
رویاهای مُرده
از کِی خوب بودن اینقدر بد شده؟
mimi
خانم فیلبرت طوری گفت «آروم بود»، انگار آرام بودن رفتاری غیرعادی بود.
Book
«اونی که اومد سمت تو رو صدا میکنیم میسی، مخفف میسمارپِل، یعنی خانم مارپل. اون یکیها هم نِرو، شرلوک و راکفورد هستن. اسم همهشون رو از روی کارآگاههای معروف گذاشتهیم.»
«چون خیلی راحت آدمها رو پیدا میکنن؟»
«توی کارشون بهترینن.»
تامایا گفت: «من عاشق سگهام.»
حدیث حسینی
آقای روئن توی کارنامهاش نوشته بود با علاقه و هیجان زیادی که دارد استعداد کمش را جبران میکند.
Zahra Darvishi
فکرکردنم با حرفزدنم فرق میکنه. انگار توی ذهنم پر از چیزهای جدیده، ولی گاهی وقتها کلمههایی رو که از دهنم بیرون میآن خودم هم نمیفهمم
𝐑𝐎𝐒𝐄
اما اگر واقعاً بخوای خوب باشی، همه باهات جوری رفتار میکنن انگار که از سیارهٔ دیگهای اومدهٔ.
mimi
قبل از اینکه بخوابد، دعا کرد و آن شب، چاد هیلیگاس را هم در دعاهایش جا داد. چاد را نفرین نکرد، فقط از خدا خواست به چاد کمک کند که خوبی درون قلبش را پیدا کند.
☆...○●arty🎓☆
تامایا با اوقاتتلخی فکر کرد، اما اگر واقعاً بخوای خوب باشی، همه باهات جوری رفتار میکنن انگار که از سیارهٔ دیگهای اومدهٔ.
ocean book✨🌊
با خودش فکر کرد، قانونها کِی عوض شدهن؟ از کِی خوب بودن اینقدر بد شده؟
haniyh
اگر واقعاً بخوای خوب باشی، همه باهات جوری رفتار میکنن انگار که از سیارهٔ دیگهای اومدهٔ
haniyh
اما اگر واقعاً بخوای خوب باشی، همه باهات جوری رفتار میکنن انگار که از سیارهٔ دیگهای اومدهٔ.
silver moon
با خودش فکر کرد، قانونها کِی عوض شدهن؟ از کِی خوب بودن اینقدر بد شده؟
SalehTakk
بیشتر دلش میخواست فرار کند؛ از خانم تاکستون، از معلمهایش، از همه. اگر میتوانست از خودش هم فرار کند، حتماً این کار را میکرد.
SalehTakk
حجم
۷۰۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۷۰۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
قیمت:
۷۶,۰۰۰
تومان