کتاب صدای مردگان
معرفی کتاب صدای مردگان
کتاب صدای مردگان نوشته کاترین اردن و ترجمه نگار شجاعی است. کتاب صدای مردگان را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیتترین کتابها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.
درباره کتاب صدای مردگان
کتاب صدای مردگان داستان الی است که از دردسر مترسکهای ترسناک فرار کرده است. او آماده است که از یک زمستان آرام در تفریحگاه کوهستانی شوکران لذت ببرد. دوستان صمیمیاش، کوکو و برایان، نیز همراه او آمدهاند. همهچیز طبیعی به نظر میرسد، تا وقتی که کوکو مطمين میشود روح دیده است. بقیه هم کوبوسهایی میبینند گه در آن دخترانی یخ زده کمک میخواهند،آنها از یک شکارچی روح مشکوک کمک میگیرند و به جای حل شدن دردسرهایشان دردسرهای تازهای سراغشان میآید.
خواندن کتاب صدای مردگان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام نوجوانان علاقهمند به داستان ترسناک پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صدای مردگان
وقتی ساندویچهایشان تمام شد، نفری یک سیب هم خوردند و یک بستهٔ بزرگ چیپس سیبزمینی را با هم تقسیم کردند؛ چیپس هم دستپخت آقای آدلر بود.
کوکو همینطور که نمک را از روی انگشتهایش میلیسید، با ناباوری پرسید: «درست کردن چیپس سیبزمینی خیلی سخته؟»
اُلی که توی درست کردن آنها کمک کرده بود، مغرورانه گفت: «نه.» کوکو قبل از اینکه راه بیفتند هم با شک به این موضوع، کلی چیپس خورده بود. «ولی روغنش میپاشه بهت.»
برایان که داشت خرتخرت چیپس میخورد، گفت: «پس معلوم شد دفعهٔ بعدی که میآیم خونهتون قراره چی درست کنیم. اینها محشرن.»
داشتند سر آخرین چیپس سیبزمینی دعوا میکردند که سوبارو بالاخره از بزرگراه اصلی خارج شد. روی تابلویی نوشته بود جادهٔ منتهی به کوهستان. جاده با شیب تندی رو به بالا میرفت. یک طرفش درخت بود و طرف دیگرش نهری باریک و یخزده. پدر اُلی جوری میراند و راهش را از میان کولاک باز میکرد، انگار به هیچچیزی در دنیا اهمیت نمیدهد... تازه، موقع رانندگی جوکهای بیمزه هم تعریف میکرد.
او پرسید: «یه چینی بچهش رو انداخت بالا ولی نتونست بگیردش، بعد بچهش چی شد؟»
اُلی آهی کشید. پدرش عاشق جوکهای بیمزه بود.
کوکو پیروزمندانه فریاد زد: «افتاد شکست!» با اینکه همه غرولند کردند، اما زدند زیر خنده.
رادیو هشدار میداد: «به رانندهها توصیه میشود محتاط باشند... از رفتوآمد در مسیرهای برفروبینشده اجتناب کنید و در صورت امکان، از رانندگی بپرهیزید.»
آقای آدلر که عین خیالش نبود، گفت: «عالیه. هرچی امشب کمتر آدم توی جادهها باشه، یعنی فردا برف بیشتری بهمون میرسه!»
مامان کوکو گفت: «لابد همینطوره که شما میگین.» محتاطانه نگاهی به توفان سهمگین انداخت. کوکو این نگاهش را میشناخت. کوکو و مامانش هر دو مراقب همهچیز بودند؛ برخلاف اُلی و پدرش که همیشه بیگدار به آب میزدند.
آقای آدلر پرسید: «میخواین یه جوک دیگه بگم؟»
اُلی گفت: «بابا، نمیشه یه حدی برای جوک گفتن در طول سفر بذاریم؟»
پدرش گفت: «وقتی من رانندهم، نه! یکی دیگه. چرا به مترسکه ارتقای شغلی دادن؟»
سکوتی کوتاه و ناخوشایند حاکم شد. اُلی، برایان و کوکو به همدیگر نگاه کردند. واقعاً از مترسکها خوششان نمیآمد.
پدر اُلی پرسید: «کسی میدونه؟ هیچکس؟ زود باشین دیگه. حس میکنم دارم با خودم حرف میزنم! چون توی مزرعهش از همه قدبلندتر بود! فهمیدین؟ قدش از همه توی مزرعه بلندتر بود!» پدر اُلی خندید، اما کسی همراهیاش نکرد. «خدایا! چه عصاقورتدادههایی!»
حجم
۱۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۱۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
نظرات کاربران
عالییییییییی👌🏻🤩 از جلد اولش هم قشنگ تر بود✌🏻😁 ترکیبی از هیجان و ترس که یه کتاب فوق العاده رو به وجود آورده امیدوارم هر چه زودتر جلد سومش هم چاپ بشه😻
توی این جلد الیویا، کوکو و برایان برای تعطیلات زمستونی میرن اسکی. توی کوهستان شوکران که جدیدترین پیست اسکیه. یکبار دیگه سر وقت مردخندان با بازیها و شرطهای مرگ آورش پیدا میشه. این دفعه نوبت کوکوئه که دوستاش رو نجات
این کتاب خیلییییییی خفنه خیلییییی قشنگه.هرچی بگم کم گفتم بهترینه😃 اگه این مجموعه رو نخونی یکی از خفن ترین کتاب هارو از دست دادی!من هم جلد اول و هم جلد دوم و دارم البته خود کتاب و🌷 همش دارم چک میکنم
خیلی خیلی قشنگ و جذاب بود لطفا رمان آبهای تیره کاترین آردن رو هم تو طاقچه بزارین ممنون
اُلی که از دست مترسکهای شوم فرار کرده. حالا آمادهست که از یه زمستون آروم تو یه تفریحگاه کوهستانی کیف کنه و لذت ببره. دوستهای صمیمیش کوکو و برایان هم باهاش هستند. همهچی خیلی خوب پیش میره تا این که
در کل کتاب خوبی بود هیجان داستان از حدود ۷۰ درصد کتاب به بعد رو به کاهش هست با اینکه معما هنوز حل نشده است! اما گنگ بودن معما و گاها جذاب بودنش باعث می شود شما تا آخر با
عالیییییییی🥂🧸 از جلد اولش هم قشنگ تر بود🍓⛓
نظری ندارم چون ممممممممممممحشررررررررررررر ترررررررررینننننننننننن بود
عاااالییییی!!!! از جلد اول ام بهتررره 💙💙💙💜💜💜💜💜💜💜
الی، برایان و کوکو حالا برای تعطیلات زمستانی به همراه چند بزرگتر به کلبه شوکران برای یه تفریح زمستانی بی دردسر و آرام می روند اما اوضاع اون طوری نبود که پیش بینی می کردند... کتابی بود پر از اتفاقات