کتاب فسهها
معرفی کتاب فسهها
کتاب فسهها نوشته ساموئل بکت است که با ترجمه مهدی نوید منتشر شده است. نام این کتاب ترجمه Foirades به معنی فس فس کردن است. رمان «فسّه ها» ۸ فصل دارد که به ترتیب عبارت اند از: فسه ۱، فسه۲، فسه۳: در دوردست یکی پرنده، فسه۴، فسه۵، فسه۶، فسه۷:بی حرکت، فسه۸: برای اتمام دوباره.
درباره کتاب فسهها
ساموئل بکت که در ایران عموما او را در انتظار گودو میشناسند یک نویسندهی مدرن و ساختار شکن است. او در کتاب فسهها عملا به سراغ شخصیتهای آثار دیگرش میرود و آن ها را به درون رمان خود میآورد. این کتاب ریتم تندی دارد و از فصلهایی تشکیل شده است که چندان به هم ربط ندارند.
کتاب فسهها تصویری کامل از ادبیاتی است که مدرنیته را پشت سر گذاشته است و به سمت پست مدرن میرود.
خواندن کتاب فسهها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات جهان پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب فسهها
هُرن همیشه شبها میآمد. در تاریکی میدیدمش. باید کنار میآمدم با هر چیز که مانع دیدهشدن میشود. اولش بعد از پنج شش دقیقه میفرستادمش. تا اینکه حالیاش شد با طیب خاطر برود، موقعش که شد. به کمک نور چراغقوه یادداشتهایش را نگاه میکرد. بعد خاموشش میکرد و در تاریکی سخن میگفت. سکوت روشن، سخن تاریک. پنج شش سالی میشد که کسی مرا ندیده بود، در وهلهٔ اول خودم. یعنی چهرهای که خیلی درش غور کرده باشم، تمام این سالیان. حال از سر میگیرم این وارسی را، ممکن است برایم درسی باشد، در آینهها و آبگینههایم که مدتهاست کنار گذاشتهام. میگذارم پیش از آنکه کارم تمام شود دیده شوم. داد میزنم، اگر کسی در بزند، بیا داخل! اما اکنون از پنج شش سال پیش سخن میگویم. این اشارات به اکنون، به قبل و بعد، و هر چیز اینچنینی که قرار است از راه برسد، که ممکن است به وقتش خودمان دریابیم. گرفتاری بیشتری با محدودهٔ تن داشتم. تا آنجا که میتوانستم پوشاندمش، اما وقتی از تختخواب برمیخیزیدم مطمئناً پیدا بود. چون حالا بنا میکردم، آن موقع بهاصطلاح، به اینکه باز از تختخواب برخیزم. بعد مسئلهٔ جراحاتش هم هست. اما تن کماهمیت بود. درحالیکه چهره، نه، بههیچعنوان. از اینرو هُرن شب میآمد. چراغقوهاش را که فراموش میکرد، یکجوری با کبریت سر میکرد. اگر میپرسیدم، مثلاً، پیراهن زن آن روز چهطور بود؟، بعد روشن میکرد، یادداشتهایش را تورق میکرد، جواب را مییافت، خاموش میکرد و جواب میداد، مثلاً، زرد. خوشش نمیآمد کسی توی حرفش بدود و تصدیق میکنم که بهندرت میخواستم چنین کنم.
حجم
۱۴٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه
حجم
۱۴٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه