دانلود و خرید کتاب هنر به منزله تجربه جان دیویی ترجمه مسعود علیا
تصویر جلد کتاب هنر به منزله تجربه

کتاب هنر به منزله تجربه

نویسنده:جان دیویی
امتیاز:
۳.۹از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هنر به منزله تجربه

جان دیویی(۱۹۵۲-۱۸۵۹) فیلسوف، روانشناس و اصلاح‌گر اجتماعی امریکایی است. این کتاب، درسگفتارهای نویسنده در دانشگاه هاروارد با موضوع فلسفه هنر است. در بخشی از فصل «هنر و تمدن» می‌خوانیم: « هنر کیفیتی است که تجربه‌ای را فرا می‌گیرد. هنر، جز به اعتبار تعبیری ادبی، خودِ تجربه نیست. تجربه زیبایی‌شناختی هیچ‌گاه در کیفیت زیبایی‌شناختی‌اش خلاصه نمی‌شود. در این تجربه، مجموعه‌ای از مواد و معانی، که فی‌نفسه زیبایی‌شناختی نیستند، وقتی قدم به حرکت ریتم‌دار منظمی به سوی اوج و کمال می‌گذارند زیبایی‌شناختی می‌شوند. خود ماده به‌شدت بشری است». و در بخشی از فصل «به چالش خواندن فلسفه» می‌خوانیم: «تجربه زیبایی‌شناختی تجربه‌ای تخیلی است. این واقعیت، در کنار تصوری نادرست از ماهیت تخیل، واقعیتی عظیم‌تر را تحت شعاع قرار داده است و آن این‌که هر تجربه آگاهانه‌ای ضرورتا به درجه‌ای از کیفیت تخیلی بهره‌مند است. زیرا اگرچه ریشه‌های هر تجربه‌ای در تعامل موجودی زنده با محیطش پیدا می‌شوند، آن تجربه تنها در صورتی تجربه‌ای آگاهانه، امری مربوط به ادراک، می‌شود که معناهایی برگرفته از تجربه‌های پیشین وارد آن شوند. تخیل، یگانه دروازه‌ای است که این معناها می‌توانند از طریق آن راه خود را به تعاملی جاری پیدا کنند؛ به بیان دقیق‌تر، همان‌طور که اندکی قبل دیدیم، تخیل همان انطباق و همساز کردن آگاهانه نو و کهنه است. تعامل موجودی زنده با نوعی محیط در حیات نباتی و حیوانی دیده می‌شود. اما تجربه‌ای که تحقق پیدا می‌کند تنها زمانی بشری و آگاهانه است که آنچه این‌جا و اکنون داده شده است با معناها و ارزش‌هایی برگرفته از آنچه به واقع غایب است و تنها به نحو تخیلی حضور دارد گسترش پیدا می‌کند».
m.a.m
۱۳۹۴/۱۱/۲۶

عالیه این کتاب

شگفت‌آور نیست که یونانیان باستان، هنگامی که به تأمل در باره هنر نشستند، این اندیشه را پیش کشیدند که هنر نوعی عمل بازآفرینی یا تقلید است. ایرادهای بسیاری متوجه این دریافت شده است. اما اقبال عام به این نظریه گواه پیوند تنگاتنگ هنرهای زیبا با زندگی روزانه است؛ اگر هنر دور از علایق زندگی می‌بود، این اندیشه به خاطر هیچ کس خطور نمی‌کرد؛ زیرا این آموزه دلالت بر آن نداشت که هنر نسخه‌برداری دقیق از اشیاست، بلکه دال بر این بود که هنر بازتاب عواطف و اندیشه‌هایی است که با نهادهای عمده زندگی اجتماعی مرتبطند. این پیوند نزد افلاطون با چنان شدتی احساس می‌شد که او را به اندیشه ضرورت سانسور کردن کار شاعران، نمایشنامه‌نویسان و آهنگسازان راه نمود. شاید افلاطون مبالغه می‌کرد وقتی که می‌گفت تغییر از مقام دوریایی به مقام لیدیایی در موسیقی طلیعه مسلم انحطاط مدنی خواهد بود. اما هیچ یک از همروزگاران او تردید نمی‌کرد که موسیقی جزء لاینفکی از آداب و نهادهای اجتماع است. اندیشه «هنر برای هنر» حتی به فهم در نمی‌آمد.
mhdaghigh
«خواننده باید از جا به در شود و پیش رود آن هم نه صرفا یا عمدتا با محرک قالبیِ کنجکاوی، نه با میل بی‌آرامِ رسیدن به راه‌حل نهایی، بلکه با خود فعالیت لذت‌بخش سفر کردن.»
mhdaghigh
«زیبایی حقیقت است و حقیقت زیبایی ــ این است تمام آن چیزی که بر کره خاکی می‌دانید و بایسته است بدانید.»
طلا در مس
همه افراد اتفاق نظر دارند که معبد پارتنون اثر هنری بزرگی است. با این حال، این اثر تنها زمانی شأن زیبایی‌شناختی پیدا می‌کند که تجربه‌ای می‌شود برای انسانی.
AmirHossein
اندیشه‌هایی که هنر را بر ستونی دور از دست می‌نشانند چنان پردامنه و به طرز نامحسوسی فراگیرند که بسیاری از اشخاص اگر بشنوند علت لذتی که از سرگرمی‌های گاه و بی‌گاهشان می‌برند، دست‌کم تا حدودی، کیفیت زیبایی‌شناختی آن‌هاست، از این حرف بیش از آن‌که خوششان بیاید بدشان می‌آید.
AmirHossein
هنرمند ممکن است «به خورشید، ماه، ستارگان، و زمین و هرچه در آن است» به چشم «ماده تشکیل چیزهای بزرگ‌تر» بنگرد، یعنی «چیزهای اثیری ــ چیزهایی بزرگ‌تر از آنچه آفریدگار، خود آفریده است»
طلا در مس
آنچه در نقطه مقابل امر زیبایی‌شناختی قرار می‌گیرد نه امر عملی است نه امر فکری. اموری که نقطه مقابل امر زیبایی‌شناختی‌اند عبارتند از امر ملالت‌بار، رکود و بی‌رمقی غایات سست و پراکنده، گردن نهادن به رسم و عرف در عمل و روال فکری. امساک سفت و سخت، گردن نهادنِ اجباری و تصلب از یک طرف و اسراف، عدم انسجام و ناپرهیزی بی‌هدف از طرف دیگر انحرافاتی هستند از وحدت تجربه در دو جهت متضاد.
طلا در مس
کالریج در باره خواننده شعر می‌گفتبه جای خود در مورد همه کسانی که شادمانه در فعالیت‌های ذهن و جسم خویش غرقه می‌شوند صدق می‌کند: «خواننده باید از جا به در شود و پیش رود آن هم نه صرفا یا عمدتا با محرک قالبیِ کنجکاوی، نه با میل بی‌آرامِ رسیدن به راه‌حل نهایی، بلکه با خود فعالیت لذت‌بخش سفر کردن.»
طلا در مس
بیش‌ترِ انسان‌های فانی می‌دانند که غالبا میان زیستنِ حال آن‌ها و گذشته و آینده‌شان شکافی می‌افتد. در این هنگام، گذشته همچون باری بر دوش آن‌ها سنگینی می‌کند؛ گذشته با احساس افسوس، احساس فرصت‌هایی که از آن‌ها استفاده نشده و احساس پیامدهایی که آرزو می‌کنیم باطل شوند به زمان حال هجوم می‌آورد. گذشته به جای آن‌که انبانی از وسایل و امکانات باشد برای آن‌که با خاطرِ جمع پیش برویم، بر زمان حال سنگینی می‌کند. اما موجود زنده گذشته‌اش را می‌پذیرد؛ او می‌تواند حتی با حماقت‌هایش دوستی کند و از آن‌ها به صورت هشدارهایی که احتیاط‌کاری زمان حال را بیش‌تر می‌کنند بهره بگیرد.
مریم محمدی طادی
هنر دلیل زنده و انضمامی این واقعیت است که انسان می‌تواند آگاهانه، و بنابراین در ساحت معنا، وحدت حس، نیاز، سائقه و عمل را که مشخصه موجود زنده است از نو برقرار کند. دخالت آگاهی، انتظام، قدرت انتخاب و آرایش دوباره را اضافه می‌کند. از این قرار، هنرها را به اَشکالی بی‌انتها تنوع می‌بخشد. اما دخالت آگاهی در زمان مقتضی به تصور[ یا ایده ]هنر به منزله تصوری آگاهانه ــ بزرگ‌ترین دستاورد فکری در تاریخ نوع بشر ــ نیز می‌انجامد.
مریم محمدی طادی

حجم

۴۷۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۵۱۹ صفحه

حجم

۴۷۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۵۱۹ صفحه

قیمت:
۹۲,۰۰۰
تومان