تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب گورستان اهل فرنگ
معرفی کتاب گورستان اهل فرنگ
کتاب گورستان اهل فرنگ با عنوان اصلی Grab des Weiben Mannes و عنوان انگلیسی white man’s grave نوشتهٔ «ریچارد دولینگ» با ترجمهٔ «جواد سید اشرف» و منتشرشده توسط گروه انتشاراتی ققنوس، رمانی است در باب تقابل فرهنگها در بستر آفریقای غربی بهویژه کشور سیرالئون در دوران استعمار. این رمان با محوریت ماجرای ناپدیدشدن یک داوطلب آمریکایی در دل جنگلهای سیرالئون، به بررسی مناسبات اجتماعی و باورهای بومی و مواجههٔ غربیان با جهان ناشناخته میپردازد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب گورستان اهل فرنگ اثر ریچارد دولینگ
رمان «گورستان اهل فرنگ» در فضایی میان دهههای پایانی قرن بیستم و اوایل استعمار سیرالئون توسط انگلیسیها روایت میشود. عنوان کتاب اشارهای است به لقبی که استعمارگران به این سرزمین داده بودند؛ جایی که آبوهوای ناسالم و بیماریهای استوایی بسیاری از سفیدپوستان را به کام مرگ میکشاند. نویسنده با الهام از تجربهٔ زیستهٔ خود در روستاهای سیرالئون و آشنایی با قبایل مِنده، داستانی را شکل داده که در آن برخورد دو فرهنگ کاملاً متفاوت، یعنی غرب مدرن و آفریقای سنتی محور اصلی است. داستان علاوهبر ناپدیدشدن یک داوطلب آمریکایی در دل جنگلهای سیرالئون، به دغدغههای استعمار، هویت، جادوگری و مناسبات قدرت در جوامع بومی میپردازد. این کتاب با نگاهی موشکافانه، هم به زندگی روزمرهٔ مردم محلی و هم به ذهنیت و بحرانهای شخصیتهای غربی میپردازد و در خلال آن به مراسم آیینی، انجمنهای سرّی و باورهای جادویی قبایل اشاره میکند. این رمان آمریکایی به قلم «ریچارد دولینگ» افزونبر روایت ماجرایی پرکشش، تصویری از وضعیت اجتماعی و سیاسی و فرهنگی سیرالئون در آستانهٔ تحولات معاصر ارائه داده است. این رمان نخستینبار در سال ۱۹۹۴ میلادی منتشر شده است.
خلاصه داستان گورستان اهل فرنگ
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با معرفی «راندال کیلیگان»، وکیل موفق آمریکایی آغاز میشود که پسرش، «مایکل» پس از پیوستن به سپاه صلح، برای کار داوطلبانه به سیرالئون رفته و در یکی از روستاهای دورافتاده ناپدید شده است. راندال که درگیر پروندههای حقوقی و زندگی پرتنش خود است، با دریافت بستهای مرموز از آفریقا و خبر گمشدن پسرش، ناگهان با بحرانی عمیق مواجه میشود. در سوی دیگر، «بون وستفال»، دوست صمیمی مایکل پس از دریافت نامههایی نگرانکننده تصمیم میگیرد از آمریکا به پاریس و سپس به سیرالئون سفر کند تا سرنوشت دوستش را پیگیری کند. داستان افزونبر روایت جستوجوی بون در میان شهرها و روستاهای سیرالئون، به لایههای پنهان جامعهٔ بومی و مناسبات قدرت و جادوگری و انجمنهای سرّی پرداخته است. بون در مسیر خود با شخصیتهایی ازجمله داوطلبان سپاه صلح، بومیان و پژوهشگران غربی روبهرو میشود و هر چه بیشتر در فرهنگ و باورهای محلی غرق میشود، مرز میان واقعیت و افسانه برایش مبهمتر میشود. این رمان با تعلیق و ابهام خود، مخاطب را درگیر پرسشهایی دربارهٔ هویت، استعمار، حقیقت و اسطوره میکند.
چرا باید کتاب گورستان اهل فرنگ را خواند؟
رمان حاضر با ترکیب عناصر ماجراجویانه، اجتماعی و روانشناختی، تصویری چندلایه از مواجههٔ غرب و آفریقا ارائه میدهد. داستان همزمان که ماجرای گمشدن یک داوطلب آمریکایی را دنبال میکند، به بررسی مناسبات قدرت، نقش استعمار، تأثیر فرهنگ بومی و باورهای جادویی میپردازد. خواننده با مطالعهٔ این کتاب نهتنها با داستانی پرکشش روبهرو میشود، بلکه با لایههای پنهان تاریخ و فرهنگ سیرالئون و چالشهای هویتی شخصیتها آشنا خواهد شد. اثر حاضر فرصتی برای تأمل دربارهٔ مرز میان واقعیت و افسانه و تأثیر برخورد فرهنگها فراهم میکند.
خواندن کتاب گورستان اهل فرنگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای اجتماعی، ماجراجویانه و داستانهایی با محوریت تقابل فرهنگها مناسب است؛ همچنین کسانی که دغدغهٔ استعمار، هویت، مناسبات قدرت و جادوگری در جوامع بومی را دارند، از خواندن این اثر بهره خواهند برد.
درباره ریچارد دولینگ
«ریچارد دولینگ» (Richard Dooling) نویسنده و فیلمنامهنویس آمریکایی و زادهٔ سال ۱۹۵۴ میلادی است. او بیشتر با رمان تحسینشدهٔ «گور مرد سفید» (فینالیست جایزهٔ ملی کتاب در سال ۱۹۹۴) و همچنین بهخاطر نویسندگی و تهیهکنندگی مینیسریال «بیمارستان پادشاهی» (اقتباسی از اثر استیون کینگ در سال ۲۰۰۴) شناخته میشود. نخستین رمان او با عنوان «مراقبت بحرانی» در سال ۱۹۹۲ منتشر و پنج سال بعد با همین عنوان به فیلم سینمایی تبدیل شد. سه رمان بعدی او شامل «گور مرد سفید» (۱۹۹۴)، «طوفان مغزی» (۱۹۹۸) و «زندگی خود را شرطبندی کنید» (۲۰۰۲) در فهرست کتابهای برجستهٔ نیویورک تایمز قرار گرفتند؛ همچنین او نویسندهٔ مجموعهٔ «دفترهای خیالی الِنور دروز» است که در پیوند با شخصیت سریال «بیمارستان پادشاهی» نوشته شده و در سریال نیز با نام همان شخصیت ایفای نقش کرده است. داستان کوتاه او با عنوان Bush Pigs توسط Symphony Space در نیویورک اجرا و پخش شده است. این نویسنده در زمینهٔ آثار غیرداستانی، کتاب «رگهٔ آبی: فحشدادن، آزادی بیان و آزار جنسی» (۱۹۹۶) را نگاشته که به بررسی ابعاد اجتماعی و حقوقی سخنان ناسزا میپردازد. در کتاب دیگرش با عنوان Rapture for the Geeks: When AI Outsmarts IQ (۲۰۰۸) به پیامدهای پیشیگرفتن هوش مصنوعی از هوش انسانی پرداخته است. «ریچارد دولینگ» که برای نشریاتی همچون نیویورک تایمز، والاستریت ژورنال و مجلهٔ حقوق ملی، مقاله نوشته، دانشگاه سنت لوئیس (۱۹۷۶) و دانشکدهٔ حقوق همین دانشگاه (۱۹۸۷) فارغالتحصیل شده است. او سابقهٔ فعالیت بهعنوان وکیل و توسعهدهندهٔ ابزارهای حقوقی تحتوب در شرکت حقوقی «برایان غار» در سنت لوئیس را دارد و سالها بهعنوان استاد و مدرس در کالج حقوق دانشگاه نبراسکا - لینکلن فعالیت کرده است. رمان «گورستان اهل فرنگ» نوشتهٔ او است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
کتاب «گورستان اهل فرنگ» در سال ۱۹۹۴ میلادی نامزد جایزهٔ ملی کتاب آمریکا (National Book Award) در بخش داستان شد.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
- Publishers Weekly این رمان را روایتی نیرومند دربارهٔ برخورد دو جهانبینی معرفی کرده است؛ برخورد فرهنگ مِنده در غرب آفریقا و آمریکاییهای بریده از جهان واقعی.
- Kirkus Reviews این رمان را یک تراژدی یا طنز ملودرامگونه دانسته که با توصیف دقیق فرهنگ محلی، هم نمایشدهندهٔ پیچیدگیهای قومی مانند جادو و سیاست قبیلهای است و هم برای مخاطب غربی یک سفر ادبی آموزشی محسوب میشود.
بخشی از کتاب گورستان اهل فرنگ
«ميمونهايی که در جنگل کوچکی از درختان انبه روی شاخهها نشسته بودند با ديدن بون، که سربالايی منتهی به روستای نيموهون را میپيمود، به هيجان آمدند، بالا و پايين پريدند و بر سرِ ميهمان ناخواندهشان فرياد کشيدند. بون برگشته بود تا وسايلش را جمع کند و به روستای محل مأموريت کيليگان برود. روز به پايان خود نزديک میشد و خورشيد به تدريج در پشت انبوه سردرگمِ جهنم سبزی که دو سوی کورهراه را پوشانده بود، پنهان میگرديد. هوا رو به تاريکی میرفت، اما بون از ورای انبوه برگها و پيچکها و در پسزمينه آبی رنگِ آسمان به وضوح اجدادِ بيولوژيکش را میديد که چهار دست و پا شاخههای درختان انبه را درمینورديدند، بر سر او جيغ میکشيدند، شاخه درخت و ميوه انبه به سويش پرتاب میکردند و احتمالاً يکديگر را از نزديک شدن به شيطان سفيدپوستی بر حذر میداشتند که روی دو پای عقبش راه میرفت و گستاخانه از سرزمين متعلق به ميمونها میگذشت.
بون با خود گفت: اگر آن موتاسيونِ تصادفیِ ژنتيکی در دوران ماقبل تاريخ رخ نداده بود، شايد من هم يکی از اينها بودم. آری، اگر نياکانش نه در روستا بلکه در جنگل به دنيا آمده بودند، شايد اکنون او هم در آن بالا، روی شاخههای درخت انبه بندبازی میکرد، به ديگران چنگ و دندان نشان میداد، بر سر رقبايش فرياد میکشيد، برای جلبنظرِ خواستنیترين مادينهها ادا و اطوار درمیآورد و جهتِ رسيدن به ممتازترين موقعيت، يعنی کسبِ عنوانِ نرينه برترِ گروه، تمام تلاشش را به کار میبرد. اما بون به جای جست و خيز بر شاخههای درخت انبه به کالج رفته بود و اينک در شهر زادگاهش ايندياناپوليس شغلی به عنوان کارمند شرکت بيمه در انتظارش بود: بايد هر روز روی دو پا به دفترِ کارِ کوچک و زيبايش میرفت، به ديگران چنگ و دندان نشان میداد، بر سر رقبايش فرياد میکشيد، برای جلبنظرِ خواستنیترين مادينهها ادا و اطوار درمیآورد و جهتِ رسيدن به ممتازترين موقعيت، يعنی کسب عنوانِ نرينه برتر، تمام تلاشش را به کار میبرد.»
حجم
۶۱۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۵۹۲ صفحه
حجم
۶۱۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۵۹۲ صفحه