کتاب مارمولکی که ماه را بلعید قاسم شکری + دانلود نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب مارمولکی که ماه را بلعید

کتاب مارمولکی که ماه را بلعید

نویسنده:قاسم شکری
دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب مارمولکی که ماه را بلعید

کتاب مارمولکی که ماه را بلعید نوشتهٔ «قاسم شکری» و منتشرشده توسط گروه انتشاراتی ققنوس در سال ۱۳۸۸، رمانی چندلایه است که با نگاه به تاریخ، اسطوره، هویت و خیال نوشته شده است. این رمان با بهره‌گیری از شخصیت‌هایی تاریخی و خیالی، مرز میان واقعیت و افسانه را در هم شکسته تا مخاطب را به سفرهایی زمانی و مکانی ببرد. این رمان معاصر و ایرانی را «فراداستان تاریخ‌نگارانه» نامیده‌اند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مارمولکی که ماه را بلعید اثر قاسم شکری

رمان معاصر و ایرانیِ «مارمولکی که ماه را بلعید» اثری است که در مرز میان رمان تاریخی، فانتزی و روایت پست‌مدرن حرکت می‌کند. داستان با صدای یک راوی مرده آغاز می‌شود که خود را نویسنده‌ای فرانسوی معرفی می‌کند و در جهانی میان مرگ و زندگی، خاطرات و روایت‌هایش را بازگو می‌کند. این کتاب با ارجاعات فراوان به تاریخ ایران، اروپا و اسطوره‌های فراماسونری، شخصیت‌هایی چون ناصرالدین‌شاه، حاج میرزا آقاسی، تیمورتاش، میرزا کوچک‌خان و حتی نویسندگان و هنرمندان غربی را در کنار هم قرار داده است. داستان به‌گونه‌ای است که مرزهای زمان و مکان را درمی‌نوردد و شخصیت‌ها را در موقعیت‌هایی گاه واقعی و گاه خیالی به تصویر می‌کشد. اثر در فضایی طنزآمیز و گاه هجوآلود به نقد تاریخ، قدرت، هویت و حتی خودِ نوشتن پرداخته است. این رمان در دوره‌ای نوشته شده که بازخوانی تاریخ و هویت ایرانی در ادبیات معاصر اهمیت یافته است. «قاسم شکری»، نویسندهٔ این رمان با نگاهی چندوجهی و بازیگوشانه، تاریخ را به میدان بازی ذهن و خیال بدل کرده است.

خلاصه داستان مارمولکی که ماه را بلعید

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان با معرفی یک راوی آغاز می‌شود که خود را نویسنده‌ای مرده به نام «ژان ژاک ژی گاردیو» معرفی می‌کند. او در جهانی میان مرگ و زندگی، خاطرات و روایت‌هایش را بازگو می‌کند و مدام میان گذشته و حال، واقعیت و خیال و حتی بدن‌ها و هویت‌های مختلف جابه‌جا می‌شود. روایت اصلی حول محور جست‌وجوی «ریش‌سفید عصر نوح» و ماجرای مردی است که گاه خود را انسان و گاه مارمولک می‌پندارد و در نهایت، در واقعه‌ای نمادین ماه را می‌بلعد. در این مسیر، شخصیت‌هایی از تاریخ ایران و جهان، از ناصرالدین‌شاه و حاج میرزا آقاسی تا تیمورتاش و حتی نویسندگان و هنرمندان غربی وارد داستان می‌شوند و هرکدام بخشی از روایت را پیش می‌برند. داستان با طنز، هجو و ارجاعات فراوان به تاریخ، اسطوره و ادبیات، مرز میان واقعیت و افسانه را از میان برمی‌دارد. روایت چندپاره و سیال است و شخصیت‌ها مدام در زمان و مکان جابه‌جا می‌شوند؛ گاه در ایران قاجاری، گاه در فرانسه، گاه در هند و حتی در آمریکا. هویت، تاریخ، قدرت، سرنوشت و نوشتن از درون‌مایه‌های اصلی این رمان است. «قاسم شکری»، نویسندهٔ این کتاب با بازی‌های زبانی و روایی، مخاطب را به تردید دربارهٔ حقیقت و خیال وامی‌دارد.

چرا باید کتاب مارمولکی که ماه را بلعید را خواند؟

این رمان با ترکیب تاریخ، اسطوره، طنز و هجو، همراه با حضور شخصیت‌های واقعی و خیالی، اثری شده است که همزمان به نقد تاریخ، هویت و قدرت می‌پردازد و مرزهای واقعیت و خیال را درمی‌نوردد. روایت غیرخطی، بازی‌های زبانی و مواجهه با تاریخ از ویژگی‌های این رمان معاصر و ایرانی است.

خواندن کتاب مارمولکی که ماه را بلعید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب «مارمولکی که ماه را بلعید» به دوستداران رمان‌های تاریخی، روایت‌های پست‌مدرن، داستان‌های چندلایه و کسانی که به نقد تاریخ و هویت علاقه دارند، پیشنهاد می‌شود؛ همچنین به مخاطبانی که به‌دنبال تجربه‌ای متفاوت از روایت و زبان در ادبیات معاصر ایران هستند.

درباره قاسم شکری

«قاسم شکری» نویسنده‌ای ایرانی، متولد سال ۱۳۵۱ در شیراز و دارای مدرک کارشناسی اصلاح‌وتربیت است. این نویسنده، فعالیت ادبی خود را از سال ۱۳۷۹ با حضور در کلاس‌های داستان‌نویسی جهاد دانشگاهی به‌سرپرستی «محمد برفر» آغاز کرد. مدتی در ادارهٔ زندان‌های استان فارس مشغول به کار بوده و سپس آثار متعددی منتشر کرده است. نخستین مجموعه داستان او با عنوان «نقص فنی»، در سال ۱۳۸۲ نامزد جایزهٔ ادبی یلدا شد و همان سال جایزهٔ کتاب فارس را به دست آورد. از دیگر آثار شاخص او می‌توان به «گانگستری از دیار حافظ»، «بوی خوش تاریکی» (برندهٔ پنجمین دورهٔ جایزهٔ ادبیات متفاوت در سال ۱۳۸۷)، «مارمولکی که ماه را بلعید» (جزو چهار نامزد نهایی هفتمین دورهٔ جایزهٔ ادبیات متفاوت در سال ۱۳۸۹)، «زخمی روزگار» و «همزاد» اشاره کرد.

این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟

رمان «مارمولکی که ماه را بلعید» جزو چهار نامزد نهایی هفتمین دورهٔ «جایزهٔ ادبی واو» (دو جایزه) در گروه بهترین «رمان متفاوت» در سال ۱۳۸۹ بوده است. «قاسم شکری» پیش از این برای نگارش کتاب «بوی خوش تاریکی» برندهٔ جایزهٔ کتاب‌های متفاوت «واو» در سال ۱۳۸۷ شده بود.

نظر افراد یا مجله‌های مشهور درباره این کتاب چیست؟

پژوهشی از نشریهٔ «ادب‌پژوهی» این رمان را نمونهٔ بارز فراداستان تاریخ‌نگارانه دانسته؛ یعنی حکایتی که با تکنیک‌های پسامدرنیستی همچون زمان‌پریشی و بینامتنیت، تاریخ را دستمایه‌ٔ روایت انتقادی قرار داده است. 

بخشی از کتاب مارمولکی که ماه را بلعید

«... نمی‌دانم این نظریه با عقل جور در می‌آید که آتش ممکن است باعث تغییر جنسیت آدمی شود؟ حداقل در مورد من این اتفاق افتاده. گرچه، شاید، برای یکی دو روز بیش‌تر نباشد و دوباره جنسیت خود را بازیابم. البته، در ارلاندوی ویرجینیا وولف نمونه تغییر جنسیت را داشته‌ایم، اما آن کجا و این کجا...

شعله‌های آتش که رو به خاموشی می‌رود، در میان بهت و حیرت چشم می‌گشایم و این بار، خود را زنی سی ساله با تن و اندامی هوس‌انگیز می‌یابم، که در باغ نواب والا، دست و پا در کند و زنجیر، سینه‌کش دیواری نشسته‌ام. نواب بالای سرم ایستاده و با چشمان پرخون، بر تن و اندامم خیره شده است.

«خب، ضعیفه ناچیز، ادعا می‌کنی این شکم عزامانده‌ات را من ورقلمبانده‌ام؟»

از این‌که مرا ضعیفه خطاب کرده، یک لحظه جا می‌خورم. زیرا هنوز برای خودم نیز تغییر جنسیتم قابل باور نیست. نگاهی به شکمم می‌اندازم؛ کمی بیش‌تر از حد معمول جلو آمده است.

«اگر زن نبودی، یک لحظه هم نمی‌گذاشتم زنده بمانی.»

فریاد می‌زند: «آهای، در این باغ صاحب مرده کسی نیست بیاید این جا؟»

چند بار که حرفش را تکرار می‌کند، بالاخره سر و کله حبیب‌اللّه پیدا می‌شود.

«کدام گوری رفته بودی حرامزاده؟»

حبیب‌اللّه به لکنت زبان می‌افتد. «ر... رفته بودم بازار. ه... همین الآن رسیدم.»

«بازار؟ آن‌جا چه‌کار داشتی پدرسوخته؟»

«خود شما امر کردید، ساعتی مانده به ظهر، نزد نجم‌الملک بروم و طلبتان را موضوع و وصول کنم.»

«گرفتی؟»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۵۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

حجم

۲۵۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

قیمت:
۹۸,۰۰۰
تومان