دانلود و خرید کتاب هاروکی موراکامی، خیال پرداز واقع گریز ترجمه مژگان رنجبر
تصویر جلد کتاب هاروکی موراکامی، خیال پرداز واقع گریز

کتاب هاروکی موراکامی، خیال پرداز واقع گریز

امتیاز:
۳.۱از ۱۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هاروکی موراکامی، خیال پرداز واقع گریز

کتاب هاروکی موراکامی، خیال پرداز واقع گریز ترجمه مژگان رنجبر است. این کتاب گلچینی از مصاحبه‌ها و گفت‌و‌گوها، سخنرانی‌ها و مقالات هاروکی موراکامی نویسنده مشهور و تاثیرگذار ژاپنی است.

درباره کتاب هاروکی موراکامی، خیال‌پرداز واقع‌گریز

هاروکی موراکامی از آن دست نویسندگان است که فضای خاص بیشتر آثارش گاهی باعث ایجاد ابهام و طرح سؤالاتی بی‌شمار از جانب خوانندگان می‌شود؛ سؤالاتی که در گفت‌وگوهای این کتاب نیز مطرح می‌شوند و خواننده پی می‌برد که خودِ نویسنده نیز درپی یافتن پاسخی برایشان بوده است. طی سال‌ها، این موضوع دست‌آویزی بوده برای افراد بسیاری تا با نوشتن آثاری به شرح و واکاوی داستان‌های او بپردازند، اما همان‌طور که خواهیم خواند، هاروکی موراکامی چنین چیزی را نمی‌پذیرد و هرگونه توضیح و شرح‌وتفسیر را در قالب چنین آثاری مردود می‌داند. بنابراین، به گمان من، بهترین راه برای درک بهتر فضای داستان‌های او این است که پای صحبت خودش بنشینیم و نکات مورد نیاز را از زبان خودِ او بشنویم. این کتاب مجموعه‌ای از مصاحبه‌های این نویسنده بزرگ است.

خواندن کتاب هاروکی موراکامی، خیال‌پرداز واقع‌گریز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی مخصوصا آثار موراکامی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب هاروکی موراکامی، خیال‌پرداز واقع‌گریز

ج و ه: در مصاحبه‌ای خواندم که شما پیش از نوشتن به طرح داستان فکر نمی‌کنید. اما در عجایب بی‌رحم، باورش خیلی سخت است چون، با اینکه خیلی پیچیده است، خیلی یکدست با هم هماهنگ می‌شود. هیچ نکتهٔ مبهمی در آن نمانده است.

ه م: پیش از رسیدن به این نتیجه که به چیز بیشتری نیاز دارم، سه یا چهار فصل از آخر دنیا را نوشتم، چیزی کاملاً متفاوت. بنابراین، آن را در کنار داستانی کاملاً متفاوت قرار دادم. می‌دانستم که باید یک‌جور نتیجه‌گیری در آن باشد و اینکه دو داستان به هم برسند، اما نمی‌توانم بگویم که دلیلش را می‌دانستم. اما می‌دانستم که باید خوب باهم جور شوند. شما موسیقی تصنیف می‌کنید و ترانه می‌نویسید. می‌دانید که مهم‌ترین ابزار برای آفریدن، ناخودآگاهتان است. هر چیز مهمی از ناخودآگاهتان می‌آید. اگر همه‌چیز طبق برنامه باشد لابد دارید سربه‌سر ناخودآگاهتان می‌گذارید. بنابراین من هیچ طرح و برنامه‌ای نمی‌ریزم. نمی‌توانم دلیلش را توضیح بدهم، اما می‌دانم که این شیوهٔ درستِ نزدیک شدن به داستان است.

ج و ه: در رمان‌های شما اتفاقات جادویی زیادی رخ می‌دهد، اما مثل «رئالیسم جادویی» آمریکای جنوبی نیست. نوع دیگری از جادوست: شخصیت‌هایی که از میان دیوارها عبور می‌کنند و شخصیت‌هایی که هستند و درعین‌حال وجود ندارند.

خشایار
۱۴۰۰/۰۴/۱۸

لحظه ای را برای فکر کردن به این موضوع صرف کنید. هر یک از ما دارای روحی ملموس و زنده است . سیستم چنین چیزی ندارد. نباید اجازه بدهیم سیستم استثمارمان کند. ما را سیستم نیافریده: ما سیستم را آفریده‌ایم. این تمام حرفی است

- بیشتر
سیم
۱۴۰۲/۰۸/۱۷

موراکامی همیشه خواندنی

افرادی را می‌شناسم که می‌گویند «من هنرمندم، خیلی خلاقم، با مردم عادی فرق دارم.» اما من حرف این آدم‌ها را باور نمی‌کنم. من دوست دارم عجیب‌وغریب و خارق‌العاده بودن را در مردم عادی یا در منظره‌ای عادی، یا در زندگی روزمرهٔ عادی ببینم.
Armina
برخی مردم هنر را انتخاب می‌کنند چون می‌خواهند افرادی استثنایی باشند. اما من فکر می‌کنم بهترین افرادی که با هنر سروکار دارند درمی‌یابند که صرفاً افرادی معمولی هستند.
Armina
کتابخانه – دست کم برای من – جایی برای کشف درهایی است که رو به دنیایی گشوده می‌شوند که آن سوی دیگر قرار دارد.
mina
آدم در بدنش گیر افتاده، در تمایلات و گرایش‌هایش.
Armina
ج و ه: کتاب‌های شما با مسائلی سروکار دارند که خیلی شبیه مسائل مخمل آبی است. یک مرد عادی در مکان‌های بسیار طبیعی چیزهای غیرعادی پیدا می‌کند. ه م: ما در ژاپن دیوانهٔ تویین پیکس هستیم. آن اتاق با پرده‌های قرمز و کوتولهٔ رقصان را یادتان است؟ وقتی دربارهٔ ضمیر ناخودآگاه فکر می‌کنم چنین اتاقی در ذهنم است. چیزی عجیب و خاص در وجود آدم هست. دیوید لینچ هم آن را می‌شناسد و به همین دلیل ما هر دو می‌توانیم آن تصاویر را خلق کنیم، تصاویری یکسان.
شهرام صفاری زاده
خاطره مهم‌ترین دارایی انسان‌هاست. مثل یک‌جور سوخت است؛ می‌سوزد و آدم را گرم می‌کند.
mina
یک داستان خوب شنوندگانش را می‌برد به آن‌سوی دیواری که این دنیا را از آن دنیای دیگر جدا می‌کند.
mina
من آرزو دارم طبیعت این دنیا را، با سرزندگی و پتانسیل بی‌حدش، در رمان‌هایم منعکس کنم.
mina
خب، شما بدنتان را در اختیار دارید و ذهنتان را، و این دو با هم کار می‌کنند. اما گاهی ذهنتان این‌طور حس می‌کند: «خیلی عجیب است. چرا من در این بدن گیر افتاده‌ام؟» آدم در بدنش گیر افتاده، در تمایلات و گرایش‌هایش.
Birdy

حجم

۴۹۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۴۹۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
۳۴,۶۵۰
۳۰%
تومان