
کتاب عروسی خدمتکار
معرفی کتاب عروسی خدمتکار
کتاب الکترونیکی «عروسی خدمتکار» نوشتهٔ فریدا مکفادن با ترجمهٔ مریم علیزاده میلانلو توسط نشر کولهپشتی منتشر شده است. این رمان کوتاه، بخشی از مجموعهٔ «خدمتکار» است و داستانی معمایی و هیجانانگیز را روایت میکند که حول محور شخصیت اصلی، میلی کالووی، میچرخد. «عروسی خدمتکار» با تمرکز بر روز عروسی میلی و انزو، به فراز و نشیبهای احساسی، تهدیدهای مرموز و چالشهای خانوادگی میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب عروسی خدمتکار
«عروسی خدمتکار» از آثار فریدا مکفادن، نویسندهای شناختهشده در ژانر معمایی و تریلر روانشناختی است. این کتاب بهعنوان رمانی کوتاه و مکمل میان جلد دوم و سوم مجموعهٔ «خدمتکار» نوشته شده و به دغدغهٔ طرفداران برای دانستن جزئیات ازدواج میلی و انزو پاسخ میدهد. ساختار کتاب مبتنی بر روایت اولشخص است و با زبانی صریح و بیپرده، وقایع یک روز پرتنش و سرنوشتساز را دنبال میکند. داستان در فضای شهری نیویورک و در بستر زندگی روزمرهٔ شخصیتها شکل میگیرد و با ترکیب عناصر تعلیق، روابط خانوادگی و تهدیدهای ناشناخته، فضایی پرتنش و درعینحال انسانی خلق میکند. این رمان کوتاه، همزمان با پرداختن به مسائل عاطفی و خانوادگی، لایههایی از معما و خطر را نیز در خود جای داده است.
خلاصه داستان عروسی خدمتکار
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «عروسی خدمتکار» با صبح روز عروسی میلی کالووی آغاز میشود؛ روزی که قرار است او و انزو آکاردی زندگی مشترکشان را آغاز کنند. اما این روز بهجای آرامش و شادی، با یک تماس تهدیدآمیز و مرموز آغاز میشود. میلی که سابقهٔ کمک به زنان قربانی خشونت خانگی را دارد، حالا با تهدیدی جدی از سوی یکی از شوهران آزارگر روبهروست. در کنار این تهدید، مشکلاتی مانند تنگ شدن لباس عروسی، نگرانی دربارهٔ حضور والدینش در مراسم و اضطرابهای بارداری، فضای داستان را پرتنش و چندلایه میکند. در طول روز، میلی با چالشهای مختلفی دستوپنجه نرم میکند: تماسهای تهدیدآمیز ادامه مییابد، مردی مشکوک او را تعقیب میکند و والدینش در آخرین لحظه از حضور در مراسم عروسی سر باز میزنند. با این حال، میلی و انزو با حمایت یکدیگر و کمک دوستان، بر موانع غلبه میکنند. در نهایت، مراسم ازدواج در ساختمان شهرداری برگزار میشود و میلی درمییابد که تهدیدها واقعی بودهاند اما با حمایت انزو و دوستانش، امنیت و آرامش را دوباره به دست میآورد. داستان با تأکید بر قدرت عشق، همبستگی و ایستادگی در برابر تهدیدها به پایان میرسد، بیآنکه پایان ماجرا را بهطور کامل افشا کند.
چرا باید کتاب عروسی خدمتکار را بخوانیم؟
این کتاب با روایت پرکشش و فضاسازی ملموس، تجربهای متفاوت از یک روز عروسی را به تصویر میکشد؛ روزی که بهجای آرامش، با تهدید، اضطراب و چالشهای غیرمنتظره همراه است. «عروسی خدمتکار» نهتنها به روابط عاشقانه و خانوادگی میپردازد، بلکه لایههایی از معما و تعلیق را نیز در دل خود دارد. خواندن این رمان کوتاه، فرصتی است برای همراهی با شخصیتهایی که در مواجهه با بحرانها، شجاعت و همدلی را انتخاب میکنند و در عین حال، با طنز و واقعگرایی به زندگی نگاه میکنند. این اثر برای کسانی که به داستانهای معمایی با محوریت روابط انسانی علاقه دارند، جذابیت ویژهای خواهد داشت.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معمایی، تریلر روانشناختی و داستانهایی با محوریت روابط خانوادگی و عاشقانه مناسب است. همچنین کسانی که به دنبال داستانی کوتاه و پرتعلیق دربارهٔ چالشهای زندگی روزمره، تهدیدهای پنهان و قدرت ایستادگی هستند، از خواندن این اثر لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب عروسی خدمتکار
«این مرد من را میکشد. قتلی در چشمانش است. آنقدر در زندگیام دیدهام که بفهمم خطری تهدیدم میکند. این مرد منتظر توضیح نمیماند و حتی لحظهای به من امان نمیدهد تا نفسی تازه کنم. او نابودم میکند. در این فضای تنگ و خفهکننده فقط ما دو نفر هستیم. او مطمئن شد که خوب زاغسیاهم را چوب زده باشد و منتظر ماند تا تنها شوم و بعد در را پشتسرمان قفل کرد. حالا ما اینجاییم. و او هر کاری که دوست دارد با من میکند. هیچکس نمیداند من اینجا هستم. بینیام کبود شده، احتمالاً شکسته است و خونی گرم مسیرش را در بینیام طی میکند و از روی لبهایم میچکد. طعم آهن میدهد. کوبیدن مشتش به بینیام یکی از اولین کارهایی بود که با من کرد، حتی پیش از سلام کردنش. این راهوروشش برای فهماندن این بود که شوخی ندارد. او غرولندکنان به من میگوید: «تکتک استخونهای بدنت رو میشکونم.» او جدی است. وای خدایا، او قطعاً جدی است. هیچوقت فکر نمیکردم روزم اینطوری به پایان برسد. اگر میدانستم، اگر اصلاً به فکرم میرسید که این مرد با من چه میکند، امروز صبح تصمیمات بسیار متفاوتی میگرفتم. فکر کردم که میتوانم از پس این کار بربیایم، اما از اول، توی دردسر افتادم. هیچ فکرش را نمیکردم. مقصر اینجا بودنم خودمم. من اشتباه وحشتناکی مرتکب شدم. و دیگر خیلی دیر شده است.»
حجم
۵۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۵۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه