کتاب احتمالاً گم شدهام
۳٫۷
(۸۰)
خواندن نظراتمعرفی کتاب احتمالاً گم شدهام
«احتمالا گم شدهام» نخستین رمان «سارا سالار» و برندهی جایزهی گلشیری است.
احتمالا گم شدهام اینگونه تمام میشود: «من با یک روح عشقبازی میکنم...»
داستان از زبان زنی روایت میشود که در طول یک روز، میان خیال و واقعیت در رفتوآمد است. او در خلال آشفتگیهای ذهنیاش با یادآوری خاطرات، رویدادهای چشمگیر زندگیاش را بازمیگوید.
سارا سالار، روایتی متفاوت از زندگی زنی را به تصویر میکشد که بیشترین دغدغهاش رابطه با دختری به نام گندم است. این موضوع در طول داستان مخاطب را به نقطهایی میرساند که احتمال میدهد گندم و راوی یکی شده یا یکی باشند.
مارون
بلقیس سلیمانی
هشت و چهل و چهارکاوه فولادی نسب
ما این جا داریم می میریممریم حسینیان
شب ظلمانی یلدارضا جولایی
کاکا کرمکی پسری که پدرش درآمدسلمان امین
من، شماره سهعطیه عطارزاده
تاریکی معلق روززهرا عبدی
نهنگی که یونس را خورد، هنوز زنده استسعید محسنی
خدا مادر زیبایت را بیامرزدحافظ خیاوی
هست یا نیست؟سارا سالار
سوء قصد به ذات همایونیرضا جولایی
پاییز از پاهایم بالا می رودلیلا صبوحی خامنه
روز حلزونزهرا عبدی
انجمن نکبت زده هاسلمان امین
بی باد، بی پارو (مجموعه داستان)فریبا وفی
رژ قرمزسیامک گلشیری
آمیخته به بوی ادویههامریم منوچهری
همهی افق (مجموعه داستان)فریبا وفی
بهار برایم کاموا بیاورمریم حسینیان
قلب نارنجی فرشتهمرتضی برزگر
حجم
۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
حجم
۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
قیمت:
۳۴,۰۰۰
۱۷,۰۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
کتاب ۲۱۰ کتابخانه همگانی، کتاب جالب و متفاوتی بود. راوی داستان بعد از ۳۵ سال هنوز در گذشته گیر کرده و داره باهاش زندگی می کنه. پی نوشت : کاش میشد به گذشته فکر نکرد !!!!!!
به نسبت خیلی از رمان های ایرانی، این کتاب در جایگاه بسیار بالاتری قرار داره. نحوه نگارش و داستان پردازی کتاب اونقدر برای من جذاب بود که کل کتاب رو در یک شب خوندم. امیدوارم بخوانید و لذت ببرید.
دوستش داشتم قلم روا و زیبا ولی کلیت داستان گنگ بود و نتیجه گیری نتونستم بکنم
متن داستان اونقدری کشش داشت که بخوام زودتر تا تهش رو بخونم ولی واقعا تا آخرش نفهمیدم بالاخره گندم واقعی بود یا تخیلی! خود راوی بود یا واقعا دوستش بود! هرجا میخواستم در این مورد به قطعیت برسم یه جمله
خدا رو شکر بالاخره کتاب های نشر چشمه دوباره دارن میان طاقچه که بشه زیرشون نظر گذاشت چون من معمولا کتابا رو چاپی میخرم و از طاقچه بیشتر برای نظر گذاشتن استفاده میکنم این کتاب هم تو برنامه خوندنم در یک
نویسنده قلم جالبی داره ولی موضوع یک زن روان پریش میتونه بهتر کار بشه که گره های ذهن خواننده هم باز بشه
/اسپویل/ کتاب رو همین الان تموم کردم و می خواستم نظرمو بنویسم و بگم چقدر کتاب نامفهوم و گنگی بود و چیز خاصی هم نداشت بجز در گیری های ذهنی و احساسات راوی داستان اما چشمم خورد به نظر یکی از
عالی بود. ساده روان و پر از مفهوم. ممنون از نویسنده
داستان درگیریهای ذهنی و سر و صداهای درونی بود
این کتاب تکه گمشده من بود تا وقتی که خوندم و پیداش کردم وقتی خوندم خیلی شوکه شدم . خیلی شخصیت هامون شبیه هم بود . خیلی درگیری های ذهنی مشابهی داشتیم خود خواهرم شخصا سه بار خونددددد