کتاب برج
معرفی کتاب برج
کتاب برج نوشته جی. جی. بالارد نویسنده معاصر انگلیسی است. این اثر یک رمان تخیلی و پسارستاخیزی درباره زندگی بشر امروزی است. انسانهایی که در یک برج بسیار مدرن و شیک زندگی میکنند و خود را متمدن میپندارند.
درباره کتاب برج
این برج چهل طبقه با تکنولوژی جدید ساخته شده و ۲۰۰۰ نفر در آن زندگی میکنند. طراحی برج به گونهای است که مردم برای رفع مایحتاج خود نیازی به خروج از آن ندارند و تمامی امکانات برایشان مهیا است. ابتدا همهچیز عالی به نظر میرسد اما اولین اتفاق بیاهمیت مانند قطع برقی کوتاهمدت و یا مزاحمتهای همسایگان منجر به تشنج و درگیری بین ساکنین میشود و چرخه تخریب برج آغاز میشود.
ساکنان به سه دستهی طبقات پایین، متوسط و بالا تقسیم میشوند و یکدیگر را دشمن میپندارند . آنها حتی حاضر نمیشوند این اختلاف را با مراجعه به مقامات قضایی رفع کنند زیرا آن را یک مسئله داخلی میدانند. این وضعیت بغرنج سرانجام منجر به تجاوز و کشتار میشود.
این کتاب پر از موقعیتهای فاجعهبار و برخوردهای شیزوفرینک بشر متمدن با وقایع است.
منتقد ادبی فاینانشیال تایمز از «برج» چنین یاد کرده است: «برج اسطوره جهان معاصر و مدرن ما است؛ نگاهی به پیامدهای احتمالی فناوری پیشرفته معاصر است و نگاهی است به طبیعت موشگونه آدمی که در این میان به دام افتاده است.»
منتقد «ساندی تلگراف» نیز درباره این اثر مینویسد: «بالارد میخواهد نشان بدهد چه طور میشود که انسان نمیتواند مدت زیادی تن به نظم دهد؛ آن هم نظمی که بر شانههایش سنگینی میکند. شیوه بیان این ماجرا اثر کوبندهای برخواننده میگذارد.»
خواندن کتاب برج را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به ادبیات داستانی بهویژه رمانهای مدرن و پسارستاخیری را به خواندن این اثر دعوت میکنیم.
درباره جی. جی. بالارد
جی. جی. بالارد از نویسندگان برتر حوزه رمان پسامدرن است که با با روایتهای آپوکالیپسی خود، از پدیدآورندگان «موج نو» در زمینه قصهنویسی و از چهرههای شاخص پسامدرنیسم است.
بالارد انگلیسی و در اصل متولد شانگهای (۱۹۳۰) است؛ پدرش در آن زمان در چین تجارت میکردهاست. در دوران جنگ جهانی دوم که ژاپنیها چین و بندر شانگهای را تصرف کردند، خانواده بالارد را نیز دستگیر کردند و بعد از حمله به پرل هاربر در سال ۱۹۴۱ آنها را به اردوگاه اسرای غیرنظامی فرستادند. پس از تسلیم ژاپن خانواده بالارد را آزاد کردند و همه آنها در سال ۱۹۴۶ به انگلیس برگشتند.
جی. جی. بالارد در انگلستان برای ادامه تحصیل به دانشگاه کمبریج رفت و دو سالی پزشکی خواند، اما درس را رهاکرد و به کارهای مختلفی روی آورد. مدتی آگهی تجاری و تبلیغاتی مینوشت، و مدتی هم در بازار کاونت گاردِن لندن باربری میکرد، در ضمن به کار نویسندگی نیز میپرداخت و قصه کوتاه مینوشت.
نخستین داستان کوتاه بالارد در سال ۱۹۵۶ در مجله جهان نو به چاپ رسید. در همین زمان در یکی از مجلههای فنی یک کار دایمی به دست آورد و در سال ۱۹۶۱ کمک سردبیر یک مجله علمی شد. در این مدت همچنان به نوشتن و چاپ داستان کوتاه ادامه میداد. بهترین داستانهای کوتاه بالارد در همین دوره به وجود آمدهاند. بالارد اولین داستان بلند (رمان) خود به نام جهان غرق شده را در سی سالگی یعنی در سال ۱۹۶۰ نوشتهاست.
بالارد اکنون یکی از نامداران قصه پسامدرنیستی است. دستمایه آثار بالارد تمهای علمی ـ تخیلی است و داستانهای او بر بستر این دستمایه حرکت میکنند و با این دستمایه است که بالارد تا ژرفای جهان و ژرفای ذهن آدمی فرو میرود و خواننده را نیز با خود میکشد
علاوه بر رمان برج، رمانهای «امپراطوری خورشید»، «ساحل پایانی»، «دنیای بلور»، «خشکسالی» و «منطقه مصیبتزده» نیز از بالارد به فارسی ترجمه شدهاند اما معروفترین اثر او رمان «تصادف» است که در سال ۱۹۷۳ نگاشته شده و دیوید کرانبرگ، کارگردان کانادایی فیلم سینمایی جنجالبرانگیز آن را ساخته است.
بخشی از کتاب برج
یکی از روزهای شنبه سه ماه قبل، کمی بعد از ساعت یازده صبح، دکتر لنگ داشت برای خود صبحانه درست میکرد که ناگهان از صدای انفجار هراسان از جا پرید. صدا از بالکنِ پشت اتاق نشیمن میآمد. یک بطری شامپانی از یکی از طبقات فوقانی از ارتفاع بیست متری، اول روی سایبانِ یکی از پنجرهها افتاده بود، بعد از روی سایبان بلند شده بود و خورده بود کف سرامیک بالکن و مثل بُمب ترکیده بود.
کفِ شراب و خردههای شیشه جابه جا روی قالی اتاق نشیمن نشسته بود. لنگ پابرهنه میان خرده شیشههای تیز و برّنده ایستاده بود و شرابِ کفآلود را نگاه میکرد که از شکاف موزائیکهای شکسته میجوشید. بالای سرش پارتی طبقه سی و یکم هنوز هم ادامه داشت. لنگ صدای گفت و گوی میهمانان را که عمدآ بیش از حد بلند و پرجوش و خروش بود و غرّش ستیزهجویانه ضبطصوت را میشنید. احتمالا دست یکی از میهمانهای سرخوش و شلوغ به بطری خورده بود و بطری از روی نرده بالکن افتاده بود پایین. البته گفتن ندارد که هیچکدام از میهمانها کمترین اهمیتی به محلّ نهایی اصابت این موشک شیشهای نمیداد - این درست نکتهای بود که قبلا لنگ کشف کرده بود: ساکنان برجهای مسکونی تنهابه ساکنان دوطبقه زیر پایشان اهمیت میدهند و دیگر هیچ.
لنگ روی بالکن رفت، پایش را گذاشت آن طرف حوضچه کفهای سرد و جوشان، و سعی کرد آپارتمان محل پارتی را شناسایی کند. اگر موقع افتادن بطری شراب روی بالکن نشسته بود، احتمالا دچار طولانیترین خماری و بیحالی دنیا میشد. لنگ از روی نرده به پشت خم شد، جبهه ساختمان را با دقّت نگاه کرد و به شمارش بالکنها پرداخت، و مثل همیشه از دیدن ابعاد یک مجموعه چهل طبقهای سرش به دوّار افتاد. چشمهایش را به موزائیکهای کف بالکن دوخت و به ستون در تکیه داد تا سرگیجهاش تمام شد. با دیدن حجم عظیم فضای میان ساختمانِ آنها و برج مسکونی مجاور که صدمتری با آن فاصله داشت، حسّ توازن او به هم میخورد. گاهی حس میکرد روی یکی از پرّههای بزرگ یکی از چرخهای کشتیهای بخار قدیمی نشسته و همیشه در ارتفاع صدمتری سطح زمین آویزان است.
حجم
۲۳۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
حجم
۲۳۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
نظرات کاربران
ادبیات علمی تخیلی برای من نمادش آسیموفه ،از ایزادن هم و شبانگاهش تا مجموعه های بلند و چندجلدی ربات ها ، امپراطوری و بعدش بنیاد و... حتی ژون ورن افسانه ای که به عنوان پدر این گونه داستان نویسی شناخته
برج داستان ساختمانی هزار واحدیه که بدون کم و کاست تمام امکانات لازم برای زندگی رو در خودش جا داده. همین کمال ساکنینش رو تباه میکنه و روند زندگی آدما به جای پیشرفت, پسرفت میکنه تا به حالت بدوی خودشون
متاسفانه باوجود موضوع مهم و توصیفات کافی و جذاب در شروع، در میانه کتاب با مشکل تکرار درگیر است. انگار متن همواره در حال تکرار کردن چند جملهای است که میتوانست یک داستان کوتاه عنوان کند. جای خالی بسیاری از
من نسخه چاپی این کتاب رو خوندم و خوشم اومد. فضا سازی اون قوی است و هرج و مرج در داستان خیلی خوب ساخته شده و خواننده رو به فکر فرو می بره. در صدد هستم بقیه کتابهای جی جی