دانلود و خرید کتاب آخرین روز یک محکوم ویکتور هوگو ترجمه بنفشه فریس‌آبادی
تصویر جلد کتاب آخرین روز یک محکوم

کتاب آخرین روز یک محکوم

نویسنده:ویکتور هوگو
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۶۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آخرین روز یک محکوم

آخرین روز یک محکوم و کلود بی‌نوا یک رمان و یک داستان کوتاه از نویسنده بزرگ فرانسوی، ویکتور هوگو است.  سال ۱۸۲۹، ویکتور هوگو رمان آخرین روزِ یک محکوم را بدون ذکر نامِ نویسنده منتشر کرد. 

 درباره کتاب آخرین روز یک محکوم (به همراه کلود بینوا)

راوی داستان مردی است که کمی بعد اعدام خواهد شد. ما هیچ‌چیز دربارهٔ آن مرد نمی‌دانیم. نه می‌دانیم نامش چیست و نه حتی می‌دانیم چه جرمی مرتکب شده است، اما هراس و پریشانیِ او را به‌خوبی درک می‌کنیم.

 چند سال بعد، سال ۱۸۳۲، نسخهٔ تازه‌ای از این رمان به همراه مقدمه‌ای طولانی و امضای ویکتور هوگو منتشر شد. در مقدمهٔ این نسخهٔ تازه، ویکتور هوگو قصد خود را از نوشتنِ این رمان، که در حقیقت می‌توان آن را خطابه‌ای علیه حکم اعدام دانست، نوشت و آن‌چه را که نوشته بود با ذکر نمونه‌های روشن و دقیق، استدلال کرد. 

رمان آخرین روزِ یک محکوم از لحاظ ادبی نیز بسیار عمیق و دارای نثری قدرتمند است.

 کلود بینوا هم داستانی درباره کارگر فقیری است که او را کلود بینوا صدا می‌کنند. هوگو این داستان را بر اساس زندگی واقعی آن کارگر نوشته و شرح داده که تنها واقعیات را بازگو کرده است. 

کلود کارگری توانا و زیرک بود که سواد نداشت. او یک سال زمستان بیکار مانده بود و خانواده‌اش به سختی افتاده بودند بنابراین مجبور به دزدی شد. کاری که نتیجه‌اش سه روز گرما و غذا و نان برای زن و بچه و پنج سال زندان برای او شد...

 هوگو در این دو اثر هم مانند شاهکارش، بینوایان، گوشه‌هایی از تاریخ و جامعه فرانسه را به تصویر کشیده و به باد انتقاد گرفته است.

خواندن کتاب آخرین روز یک محکوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به ادبیات داستنی به ویژه آثار ویکتورهوگو را به خواندن این اثر دعوت می‌کنیم

درباره ویکتور هوگو

ویکتور هوگو یکی از شاعران، داستان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان بزرگ پیرو سبک رومانتیسم فرانسوی است. هوگو به عنوان یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی شهرت جهانی دارد و آثارش به بسیاری از اندیشه‌های سیاسی و هنری رایج در زمان خودش اشاره کرده و گویی بازگو کننده تاریخ معاصر فرانسه است.

ویکتور هوگو، سومین پسر کاپیتان ژوزف لئوپولد سیگیسو هوگو (که بعدها به مقام ژنرالی نائل آمد) و سوفی فرانسوا تره بوشه، روز ۲۶ فوریه سال ۱۸۰۲ در بزانسون به دنیا آمد. هوگو به شدت تحت نفوذ و تأثیر مادرش بود. مادر او از شاه دوستان و از پیروان متعصب آزادی به شیوهای ولتر بود و تنها بعد از مرگ مادر بود که پدرش، آن سرباز شجاع، توانست ستایش و علاقه فرزندش را نسبت به خود برانگیزد.

سال‌های کودکی ویکتور هوگو در کشورهای مختلفی سپری شد. مدت کوتاهی در کالج نجیب زادگان در مادرید کشور اسپانیا درس خواند و بعد در فرانسه تحت آموزش معلم خصوصی خود، پدر ریوییو، کشیشی بازنشسته قرار گرفت. هوگو در دوازده سالگی، به دستور پدرش، به یانسیون کوردیسیر وارد شد و بخش اعظم تحصیلات ابتدایی‌اش را در آنجا گذراند.

تکالیف مدرسه، مانع مطالعه و نگارش تصنیف‌های ادیبانه ویکتور نشد، او سرودنِ شعر را با ترجمه اشعار ویرژیل شروع کرد و همراه با این اشعار، قصیده‌ای بلندی در وصف سیل سرود. با انتشار شعر بلند شادی که تصویری از لحظه لحظه زندگی بود، به جمع شاعران پیوست. ویکتور هوگو توانست پیش از ۲۰ سالگی، اولین قصه بلند خود، یعنی کتاب بوگ ژارگال را منتشر کند و با انتشار این کتاب، به جمع ادیبان هم راه یافت.

ویکتور هوگو برخلاف علاقه‌ی مادرش به رشته‌ی حقوق، ادبیات را دنبال کرد و اشعارش توجه‌ اعضای فرهنگستان فرانسه را به خود جلب کرد. او در جوانی دو جایزه از اداره‌ی آموزش ‌و پرورش فرانسه دریافت کرد و با برادرانش در تأسیس یک مجله‌ی ادبی همکاری کرد. اشعار اولیه‌اش تمجید و تحسین لویی شانزدهم را به دنبال داشت، از این رو او موفق به دریافت مقرری سالیانه شد. هوگو در همین سال‌ها با گروهی از نویسندگان فرانسه ملاقات می‌کرد و مکتب رمانتیسم را بنا کرد. در بیست‌وپنج‌سالگی اولین نمایش‌نامه‌اش را با عنوان «کرامول» با مقدمه‌ای مفصل درباره‌ی مکتب رمانتیسم نوشت و سال ۱۸۲۹ رمان «واپسین روز یک محکوم» را منتشر کرد.

اواسط قرن نوزده از اعضای فرهنگستان شد و به‌عنوان نماینده مجلس عالی قانون‌گذاری فرانسه انتخاب شد. هوگو فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی را دنبال می‌کرد و خواستار تحصیلات همگانی، لغو بردگی، لغو مجازات اعدام و فقرزدایی بود.

ویکتور هوگو تنها به خاطر شخصیت والای ادبی در ادبیات فرانسه مورد ستایش قرار نگرفت است، بلکه از او به عنوان سیاست مداری که به تشکیل و نگهداری جمهوری سوم و دموکراسی در فرانسه کمک کرد، قدردانی به عمل آمد.

ویکتور هوگو در بیست سالگی، با آدل فوشه، دوستِ دوران کودکی خود ازدواج کرد. آدل فوشه دختری سبزه رو با موهای مشکی و ابروانی کمانی بود که در آن زمان ۱۶سال داشت. آدل فوشه، اولین عشق ویکتور هوگو بود و ویکتور او را بسیار تحسین می‌کرد. ویکتور و آدل همدیگر را از کودکی می‌شناختند، دو خانواده فوشه و هوگو باهم بسیار صمیمی بودند و بچه‌هایشان با هم بزرگ شدند.

ویکتور هوگو دو پسر و دو دخترداشت، دختر بزرگ او، لئو پولدین هوگو درسال ۱۸۴۳ در رودخانه سن غرق شد. دختر کوچک او، آدل هوگو در پی عشق نافرجام به یک افسر ارتش نیروی دریایی بریتانیا به بیماری روانی مبتلا شد. هوگو با توجه به لطمات روحی و روانی که بر او وارد شده بود تا سال ۱۸۷۸ همچنان به نوشتن ادامه داد. بعد از این سال کم کم سلامتی‌اش رو به زوال گذاشت.

۲۲ می ۱۸۸۵ ویکتور هوگو در ۸۳ سالگی از دنیا رفت . مرگ او باعث سوگ ملی شد و بیش از ۲ میلیون نفر در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند.

معرفی نویسنده
عکس ویکتور هوگو
ویکتور هوگو
فرانسوی | تولد ۱۸۰۲ - درگذشت ۱۸۸۵

ویکتور هوگو یکی از شاعران، داستان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان بزرگ پیرو سبک رومانتیسم فرانسوی است. هوگو به عنوان یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی شهرت جهانی دارد و آثارش به بسیاری از اندیشه‌های سیاسی و هنری رایج در زمان خودش اشاره کرده و گویی بازگو کننده تاریخ معاصر فرانسه است.

misbeliever
۱۴۰۰/۰۶/۲۲

« شما جمهوری خواه باشید یا سلطنت طلب...فرقی نمیکند...مردم رنج میکشند...واقعیت این است. » « به مردمی که کار میکنند و رنج میکشند...به ملت...به کسانی که جهان برایشان جایی زشت و منفور است...اعتقاد و امید به جهانی بهتر را بدهید. جهان

- بیشتر
احسان
۱۳۹۹/۰۳/۲۵

کتابی هستش که می تونید با شخصیتش به خوبی ارتباط برقرار کنید.خوندن این رمان شاید بیشتر از 2 یا 3 ساعت طول نکشه ولی شاید تا روز ها درگیرتون کنه. خوندنش خالی از لطف نیست.پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش.

یلدا روشن
۱۴۰۱/۰۶/۱۷

۱۴)به شدت این کتابو دوست داشتم چون نویسنده تمام احساسات بشریِ خواننده رو برمی انگیزه. خشم، نفرت، حس انتقام، عشق، محبت، بخشش، ترحم، دلسوزی و...🥺🙌🏻

Armin
۱۳۹۹/۰۹/۱۶

بسیار کتاب خوش خوان و جذابی بود ترجمه بسیار خوبی داشت

امیررضا
۱۴۰۰/۰۶/۲۱

▪️رمان آخرین روز یک محکوم:راوی کتاب شخصی است که ما هیچ اطلاعی از زندانی شدنش نداریم.زندانی یک شخص محکوم به اعدام که چند ماه رو در زندان سپری میکنه و تصمیم میگیره اتفاقاتی که میفته رو به صورت یادداشت های

- بیشتر
Nazanin :)
۱۳۹۹/۰۷/۱۹

من صوتی این کتاب رو گوش دادم خوب بود و به جزئیات هم به خوبی اهمیت داده شده بود

Mahla V.KiyAN
۱۴۰۰/۰۱/۲۰

.روی سخن هوگو بیش از همه متوجه نهاد قانون‌گذاری و قضاوت در فرانسه قرن نوزدهم است. خطابه‌ای پرشور و تاثیر گذار علیه صدور حکم اعدام. بخش اول کتاب مربوط به روزهای پایانی زندگی محکوم به اعدامی است که ویکتور هوگو

- بیشتر
zoha.mc
۱۴۰۰/۱۰/۱۴

بند بندِ وجودمو تحت تاثیر قرار داد... دو داستان راجب دو شخص مختلف ک در زندان هستن یکی ب جرم قتل و دیگری دزدی هوگو زندگی این دو شخص رو از زاویه ی دیگه ای نگاه میکنه. از زاویه ای ک اگر

- بیشتر
black butler
۱۴۰۰/۰۷/۲۶

🌻🐝🌻 اولش که کتاب رو خریدم راجع به روون بودن متن داستان مطمئن نبودم ولی با خوندن چند صفحه اول کتاب نگرانیم برطرف شد ،انگار یه نویسنده تو سال ۲۰۲۱ راجع به وقایع قرن ۱۹ ام کتاب نوشته در حالی که

- بیشتر
Raskolnikov
۱۴۰۰/۰۶/۱۳

استاد بی چون چرای مکتب‌رومانتیسم، با خواندن گوژ پشت نوتردام می توانی خودت در قرون وسطی تصور کنی و در ان نفس بکشی ، تمام‌ وقایع‌را حس و درک کنی گویی خودت در انجا خستی البته تنها نسخه کامل گوژپشت نوتردام مال

- بیشتر
ای آقایانی که در مرکز تالار مجلس نشسته‌اید، ای آقایانی که جای‌تان در بخش‌های انتهایی مجلس است، بخش اعظمی از مردم دارند رنج می‌کشند. شما جمهوری‌خواه باشید یا سلطنت‌طلب فرقی نمی‌کند، مردم رنج می‌کشند. واقعیت این است. مردم گرسنه‌اند، مردم از سرما به خود می‌لرزند و فقر آن‌ها را به فراخورِ جنسیت‌شان به سمت جنایت یا فحشا هدایت می‌کند. به مردم رحم کنید. دل‌تان به حال ملتی که پسرانش به زندان و دخترانش روانهٔ فاحشه‌خانه‌ها می‌شوند، بسوزد.
vafa
مدعی‌العموم پیری که در آن جامهٔ بلند سرخ‌رنگ موهایش سفید شده و همهٔ عمر نانش را در خون مجرمان خیسانده و خورده بود ناگهان چهرهٔ انسانی دلسوز به خود گرفته و خداوند را گواهِ بر خشم و ناراحتی‌اش از گیوتین می‌گرفت.
misbeliever
چرا که باید بگویم از میان بحران‌های اجتماعی، اعدام سیاسی، منفورترین، فجیع‌ترین و مسموم‌ترینِ اعدام‌هاست و ریشه‌کن کردن آن بیش از دیگر اعدام‌ها، حیاتی و واجب است.
misbeliever
ای آقایانی که در مرکز تالار مجلس نشسته‌اید، ای آقایانی که جای‌تان در بخش‌های انتهایی مجلس است، بخش اعظمی از مردم دارند رنج می‌کشند. شما جمهوری‌خواه باشید یا سلطنت‌طلب فرقی نمی‌کند، مردم رنج می‌کشند. واقعیت این است. مردم گرسنه‌اند، مردم از سرما به خود می‌لرزند و فقر آن‌ها را به فراخورِ جنسیت‌شان به سمت جنایت یا فحشا هدایت می‌کند. به مردم رحم کنید. دل‌تان به حال ملتی که پسرانش به زندان و دخترانش روانهٔ فاحشه‌خانه‌ها می‌شوند، بسوزد.
vafa
افسوس! در تمام دنیا فقط یک نفر را عمیقاً دوست داشته باشی، با تمام وجودت به او عشق بورزی، روبه‌روی تو نشسته باشد، تو را ببیند و نگاهت کند، با تو حرف بزند و به سؤالاتت پاسخ دهد اما تو را نشناسد! دردناک است.
Mozhan122
آرام شده‌ام. همه‌چیز تمام شده. کاملاً تمام شده. اضطراب و تشویشی که به واسطهٔ ملاقات مدیر زندان در من به وجود آمده بود از بین رفته است. چرا که اعتراف می‌کنم تا الآن هنوز امیدوار بودم. اما خدا را شکر، حالا دیگر هیچ امیدی ندارم.
ali osso
آیا متوجه نیستید که همهٔ اعدام‌هایی را که «اعدام در ملأعام» می‌نامید، به شکل مخفیانه اجرا می‌شوند؟ نمی‌بینید که چه‌طور خودتان را از چشم مردم پنهان کرده‌اید؟ نمی‌فهمید که در حقیقت از کاری که انجام می‌دهید می‌ترسید و خجالت می‌کشید؟ نمی‌بینید که با چه لکنت مضحکی عبارت عدالت را بیاموزید را مدام تکرار می‌کنید؟ که در نهایت این شمایید که متزلزل شده‌اید؟ ممنوع شده‌اید، نگران‌اید و در محق بودنِ خود تردید دارید؟ متوجه نیستید که ظن وبدگمانیِ عمومی اطراف شما را فراگرفته و طبق روال معمول مدام سر می‌بُرید درحالی‌که از آن‌چه انجام می‌دهید، هیچ نمی‌دانید؟
Mozhan122
در گذشته ساختمان جامعه بر سه ستون اصلی استوار بود: کشیش، پادشاه و جلاد.
pejman
ما آمده‌ایم که بگوییم مجازاتِ مرگ تنها عمارتی است که هیچ انقلابی آن را ویران نمی‌کند، که بسیار اندک‌اند انقلاب‌هایی که تشنهٔ خون انسان نیستند، زیرا آن‌ها اتفاق می‌افتند تا جامعه را از شاخه‌ها و علف‌های زاید تهی کنند و اعدام یکی از داس‌هایی است که انقلاب نمی‌تواند به‌راحتی خود را از آن محروم کند.
Amirhossein
از میان بحران‌های اجتماعی، اعدام سیاسی، منفورترین، فجیع‌ترین و مسموم‌ترینِ اعدام‌هاست و ریشه‌کن کردن آن بیش از دیگر اعدام‌ها، حیاتی و واجب است.
ساناز
اعدام سیاسی، منفورترین، فجیع‌ترین و مسموم‌ترینِ اعدام‌هاست و ریشه‌کن کردن آن بیش از دیگر اعدام‌ها، حیاتی و واجب است.
soodi
خونِ روی دست‌های خود را شستن خوب است اما بهتر آن است که بتوانیم مانع جاری شدن آن خون شویم.
AS4438
آن‌ها با این گمان که قادرند بدون ایجاد رنج و درد جسمانی بکُشند، پیروزمندانه به خود می‌بالند. اما خب، مگر همه‌چیز این‌جا تمام می‌شود؟ درد جسمانی در قیاس با دردوعذابی که روح متحمل می‌شود هیچ است!
ヽ( ´¬`)ノپری
در گذشته ساختمان جامعه بر سه ستون اصلی استوار بود: کشیش، پادشاه و جلاد. بسیار پیش‌تر از این‌ها کسانی آمدند و گفتند: خدایان باید بروند! اخیراً افراد دیگری با صدای بلند اعلام کردند که: پادشاهان باید بروند! و حالا زمان آن رسیده که کسی بیاید و فریاد بزند: جلادها بروند!
ヽ( ´¬`)ノپری
از میان بحران‌های اجتماعی، اعدام سیاسی، منفورترین، فجیع‌ترین و مسموم‌ترینِ اعدام‌هاست و ریشه‌کن کردن آن بیش از دیگر اعدام‌ها، حیاتی و واجب است. گیوتینی که سر مجرمین سیاسی را قطع می‌کند، در زمین ریشه دوانده و در مدت‌زمانی اندک از همه‌جای خاک دوباره سر برمی‌آورَد. از همین رو، در زمان انقلاب مراقب اولین سری که از بدن جدا می‌کنید باشید. چرا که آن سر، اشتهای مردم را به انقلاب چند برابر می‌کند.
Marsan
می‌شود؟ درد جسمانی در قیاس با دردوعذابی که روح متحمل می‌شود هیچ است!
Payambar
بسیار اندک‌اند انقلاب‌هایی که تشنهٔ خون انسان نیستند، زیرا آن‌ها اتفاق می‌افتند تا جامعه را از شاخه‌ها و علف‌های زاید تهی کنند و اعدام یکی از داس‌هایی است که انقلاب نمی‌تواند به‌راحتی خود را از آن محروم کند.
شراره
انسان‌های ساده‌لوح بی‌شماری هستند که لجاجت و سرسختی را اراده تلقی کرده و نورِ شمع را با نور ستاره قیاس می‌کنند.
کاربر ۴۴۳۸۰۶۶
کلود گفت «حرفِ خاصی ندارم. بااین‌حال می‌خواهم بگویم من دزدی کرده‌ام و یک نفر را هم کشته‌ام. من دزد و قاتلم، قبول. اما چرا دزدی کرده‌ام؟ چرا کشته‌ام؟ آقایان قضات! آیا هرگز این دو سؤال را از خود کرده‌اید؟»
zoha.mc
ای آقایانی که در مرکز تالار مجلس نشسته‌اید، ای آقایانی که جای‌تان در بخش‌های انتهایی مجلس است، بخش اعظمی از مردم دارند رنج می‌کشند. شما جمهوری‌خواه باشید یا سلطنت‌طلب فرقی نمی‌کند، مردم رنج می‌کشند. واقعیت این است.
zoha.mc

حجم

۱۷۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۳ صفحه

حجم

۱۷۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۳ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۲۷,۵۰۰
۵۰%
تومان