کتاب بینوایان (جلد اول)
معرفی کتاب بینوایان (جلد اول)
کتاب بینوایان مشهورترین اثر ویکتور هوگو، نویسندهی معروف فرانسوی است که برای نخستینبار در سال ۱۸۶۲ منتشر شد. جلد اول این رمان توسط نسرین تولایی و ناهید ملکوتی به فارسی برگردانده شده و داستان ژان والژان را روایت میکند، مردی که به خاطر دزدیدن یک قرص نان، سالهای زیادی را در زندان گذرانده است.
این اثر را انتشارات نگاه منتشر کرده است. نسخه الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید. برای آشنایی با شیوهی خرید کتاب بینوایان (جلد اول) میتوانید راهنمای خرید و پرداخت آنلاین در بخش سوالات متداول را مطالعه کنید.
درباره رمان بینوایان اثر ویکتور هوگو
کتاب بینوایان داستان بیعدالتی، قهرمانی و عشق در سرنوشت ژان والژان است، یک محکوم فراری که مصمم است گذشتهی جنایتکارانه خود را پشت سر بگذارد. با این حال، تلاشهای او برای تبدیل شدن به عضوی محترم در جامعه، دائما با شکست مواجه میشود. زمانی که مرد دیگری اشتباها به جای او دستگیر میشود، پلیس سرسختی به نام ژاور در پی تحقیقات گسترده برمیآید. والژان فقط برای خودش نیست که باید آزاد بماند؛ او قسم خورده است که از دختربچهی فانتین یعنی کوزت محافظت کند. بینوایان، چشماندازی اثرگذار و دلسوزانه نسبت به قربانیان جامعهی فرانسوی اوایل قرن نوزدهم، رمانی حماسی است که از آستانهی نبرد واترلو تا انقلاب ژانویهی ۱۸۳۰ را روایت میکند.
با رمان بینوایان در روزگار امروز نیز میتوان ارتباط برقرار کرد. این اثر به ما این فرصت را میدهد که ژان والژان را در تخیل خود زندگی کنیم. زندگی او یک زندگی با بخشش و رستگاری در میان پسزمینهای از آشفتگی سیاسی است که قرن بیستویکم در مقایسه با آن بسیار آرام به نظر میرسد. خواندن این کتاب ما را به خرد متفکر بزرگی که قبلا چنین شرایطی را دیده، متصل میکند. این نکته به ما یادآوری میکند که دورههایی از آرامش نسبی و هرجومرج نسبی همواره وجود دارند و ما نمیتوانیم انتخاب کنیم در کدام دوره زندگی کنیم؛ ما فقط میتوانیم نحوهی زندگی خود را انتخاب کنیم. خواندن بینوایان میتواند به کلی زندگی ما را تغییر دهد و تجربهای بسیار عمیق باشد.
انتشارات نگاه این کتاب را در دو جلد منتشر کرده است. نسخهای که در حال مشاهده آن هستید جلد اول از رمان بینوایان است.
چرا باید کتاب بی نوایان (جلد اول) با ترجمه نسرین تولایی و ناهید ملکوتی را بخوانیم؟
رمان بینوایان داستانی جاودانه است که با درسهای تاریخی چالشبرانگیز و تفکرات فلسفی آمیخته شده است. ما باید آن را بخوانیم زیرا نه تنها ما را خوانندهی بهتری میکند، بلکه با خواندن آن به یک متفکر باهوشتر و تواناتر تبدیل میشویم. هر صفحه از این کتاب، مملو از ایدههای عمیقی است که به زیباترین شکل بیان شدهاند.
خرید و دانلود کتاب بینوایان (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب بینوایان را به تمام کسانی پیشنهاد میکنیم که به خواندن رمانی کلاسیک و جذاب علاقهمند هستند.
درباره ویکتور هوگو
ویکتور هوگو، نویسندهی محبوب فرانسوی در ۲۶ فوریه ۱۸۰۲متولد شد. هوگو بهعنوان یک نویسنده، به تعهدی که هنرمندان باید به جامعهی خود داشته باشند اعتقاد داشت، به همین دلیل است که آثار او چنین تاثیری بر ویژگیهای نویسندگی در قرن نوزدهم داشت.
هوگو پس از کودتای ناپلئون سوم، مجبور شد وطن خود را در سال ۱۸۵۱ ترک کند و به بروکسل برود. او تا زمان بازگشتش به فرانسه در سال ۱۸۷۰، در بروکسل و بریتانیا زندگی کرد. این دورهی تبعید برای هوگو بسیار پربار بود. بسیاری از آثاری که هوگو در این دوره منتشر کرد، شامل انتقادات شدید اجتماعی هستند. از جملهی این آثار میتوان به بینوایان اشاره کرد که در سال ۱۸۶۲ منتشر شد. بینوایان که بعدها در بسیاری از تئاترهای موزیکال و فیلمها مورد اقتباس واقع شد، یکی از شناختهشدهترین آثار ادبیات قرن نوزدهم محسوب میشود.
در سال ۱۸۷۸، هوگو دچار احتقان مغزی شد و تا پایان عمر در پاریس به زندگی خود ادامه داد. او نهایتا در ۲۲ می ۱۸۸۵ در پاریس درگذشت.
ترجمههای فارسی و بهترین ترجمه کتاب بینوایان
رمان بینوایان تاکنون توسط مترجمین بسیاری از جمله حسینقلی مستعان، محسن سلیمانی، صبا اسلامی، نسرین تولایی، ناهید ملکوتی، صدف محسنی، کیومرث پارسای، محمدرضا پارسایار، مهدی علوی و محمد مجلسی ترجمه شده است. نخستین و یکی از بهترین ترجمهها از این شاهکار متعلق به حسینقلی مستعان است، با این حال ترجمهی نسرین تولایی و ناهید ملکوتی نیز بهگونهای انجام شده که متن را چندان ثقیل جلوه ندهد و خوانش راحتتری را برای خوانندگان فراهم کند.
نظرات افراد و مجلههای مشهور درباره بی نوایان
وی. اس. پریچت، منتقد و نویسندهی مشهور انگلیسی، معتقد بود که نبوغ ویکتور هوگو در خلق اسطورههای ساده و بهیادماندنی همیشه چشمگیر بوده است و موفقیت عظیم رمان بینوایان بهعنوان یک اثر آموزنده به نمایندگی از فقرا و ستمدیدگان، به دلیل نگاه شاعرانه و افسانهای نویسنده به طبیعت انسان رقم خورده است.
پیتر واشنگتون، یکی از افرادی که برای این اثر مقدمه نوشته بود، معتقد است توانایی هوگو در ارائهی حداکثری تجربه «به همان شکلی که هست»، در نهایت بزرگترین هدیهی رمان بینوایان به خوانندگان این رمان است.
آیا داستان کتاب بینوایان واقعیت دارد؟
در حالی که شخصیتهای اصلی رمان بینوایان تخیلی هستند، بسیاری از آنها از شخصیتهای تاریخی یا رویدادهای زندگی خود هوگو الهام گرفته شدهاند. برای مثال، تصور میشود که ژان والژان، قهرمان اصلی کتاب، عمدتا بر اساس شخصیت اوژن فرانسوا ویدوک، یک محکوم سابق اصلاحشده که بعدها اولین مدیر یکی از آژانسهای جنایی فرانسه شد، نوشته شده است. یکی از نمادینترین قسمتهای رمان -زمانی که والژان مردی را که در زیر یک گاری سنگین گیر افتاده نجات میدهد- از روایتهایی میآید که ویدوک دقیقا همین کار را با یکی از کارگرانش انجام داده بود.
همچنین تصور میشود که لحظات مهم این داستان بر اساس تجربیات خود ویکتور هوگو نوشته شده باشند. برای مثال او در سال ۱۸۲۹ شاهد دستگیری مردی بود که یک قرص نان را دزدیده بود.
پیام رمان بینوایان چیست؟
آنچه بینوایان را به چنین گنجینهای جاودانه تبدیل کرده است، علاوهبر داستان پرکشش و جذاب هوگو که همچنان الهامبخش مخاطبان از تمام زبانها و فرهنگهاست، باید چیزی عمیق در داستان آن باشد. بینوایان رمانی در باب شجاعت، عشق، دلشکستگی، اشتیاق و انعطافپذیری روح انسانی است؛ مضامینی که بدون شک از زمان و مکان فراتر میروند. با این حال، شاید عمیقترین موضوع نهفته در بینوایان مربوط به کرامت انسان باشد. نکتهی شگفتانگیز در مورد تایید کرامت انسانی، این است که یک عمل به ظاهر بیاهمیت از سر شفقت چقدر میتواند تاثیرگذار باشد.
نقد کوتاهی بر کتاب بینوایان
شماری از منتقدان بینوایان، آن را بسیار طولانی عنوان کردهاند. البته که معتقدند این کتاب یکی از بهترین رمانهای تمام دورانها محسوب میشود، با این حال، بخشهایی از کتاب ممکن است تا حدی حوصلهسربر باشد.
ویکتور هوگو بسیار زیبا مینویسد، تسلط او بر کلمات و جملات عالی است و گریزهای فلسفی داستان هرچند گاهی خستهکننده میشوند، اما بسیار تاثیرگذار هستند. بینوایان دربارهی همهچیز است؛ درست و غلط، عشق و نفرت، جنگ و صلح، خوبی و بدی، ثروتمند و فقیر. شخصیتها نیز بسیار باورپذیر هستند و بهخوبی تکامل یافتهاند. هوگو شخصیتها را تصادفی وارد داستان نمیکند؛ هر شخصیت جایگاه خود را دارد و به اندازهای خوب توصیف میشود که خواننده بتواند با او ارتباط برقرار کند. این کتاب اگرچه طولانی است، اما نکات بیهودهای در آن پیدا نمیشود. هر اتفاقی دلیلی دارد و هوگو این اتفاقات را به شیوهای استادانه شگفتانگیز کنار هم قرار میدهد.
معرفی شخصیتهای اصلی کتاب
ژان والژان: پدرخواندهی کوزت و یک محکوم سابق است که زندگی پر از نفرت و فریبی را پشت سر میگذارد. او در دوست داشتن دخترخواندهاش و کمک به افرادی که در موقعیتهای دشوار قرار دارند، رضایت مییابد، حتی زمانی که این موضوع به معنای به خطر انداختن زندگی و رفاه خودش باشد. تمام زندگی او در جستجوی رستگاری است و در نهایت سعادت را در بستر مرگ مییابد.
کوزت: دختر فانتین است که پس از مرگ مادرش بهعنوان دخترخواندهی والژان زندگی میکند. کوزت دوران کودکی خود را بهعنوان خدمتکار تناردیهها سپری کرده، اما حتی این تجربهی وحشتناک او را نسبت به زندگی بدبین نکرده است. تحت مراقبت والژان، کوزت در نهایت به یک زن زیبا و تحصیلکرده تبدیل میشود.
ژاور: یک بازرس پلیس است که بهشدت به نظم و قانون اعتقاد دارد و برای اجرای قوانین کیفری خشن فرانسه از هیچکاری کوتاه نمیآید. ژاور ترحم و دلسوزی ندارد و کار خود را با اشتیاق فراوان انجام میدهد. او تمایل شدیدی به یافتن والژان دارد و فرار و رفاه او را توهین به عدالت میداند.
فانتین: دختری از طبقهی کارگر است که زادگاهش را ترک میکند تا در پاریس ثروت را جستجو کند. او در پاریس باردار و سپس رها میشود، اما هرگز از تلاش برای دخترش کوزت دست نمیکشد. او نمایانگر ویرانی جامعهی فرانسه در قرن نوزدهم است.
خانوادهی تناردیه: خانم و آقای تناردیه زوجی بیرحم، بدبخت و شیفتهی پول هستند که نگهبان و شکنجهگر کوزت هستند. آقای تناردیه از هر کسی که میتواند اخاذی میکند. آقای تناردیه که از طمع کور شده است، قادر به عشق ورزیدن به انسانهای دیگر نیست و هر دقیقه را در جستوجوی پول سپری میکند. خانم تناردیه نیز به اندازهی شوهرش شرور است و از سوءاستفاده از کوزت لذت خاصی میبرد.
از این رمان چه اقتباسهایی صورت گرفته است؟
از زمان نخستین انتشار کتاب بینوایان از این رمان اقتباسهای متعددی در انواع رسانهها از جمله کتابها، فیلمها، نمایشهای موزیکال، بازیها و نمایشنامهها انجام شده است. شماری از مشهورترین اقتباسهای صورتگرفته از این رمان عبارتاند از: فیلم فرانسوی محصول سال ۱۹۳۴ به کارگردانی ریموند برنارد، یک مینی سریال محصول سال ۲۰۰۰، اقتباس انیمهای سال ۲۰۰۷ محصول استودیو نیپون، فیلم موزیکال سال ۲۰۱۲ با بازی هیو جکمن و راسل کرو و سریال انگلیسی سال ۲۰۱۸ به کارگردانی اندرو دیویز.
جملاتی از متن کتاب بینوایان
با وجود آنکه عالیجناب اسقف هزینه کالسکه خود را به نیازمندان بخشیده بود، اما از بازدید قلمرو اسقفی کم نمینهاد. «دینی» سرزمینی دلتنگ کننده بود. دشت هموار در آن بسیار اندک و بیشتر کوهستانی، تقریباً بدون جادههای مناسب بود. بیست و دو حوزه کشیشی داشت و چهل و یک نماینده اسقفی با دویست و هشتاد و پنج شعبه؛ سرکشی به همه این مناطق زحمت بسیار داشت. اما اسقف از این کار تن نمیزد. اگر مقصد چندان دور نبود پیاده راه را طی میکرد، دشت و صحرا را با گاری و در کوه هم با قاطر میرفت. دو زن پیر، خواهر و خدمتکارش، گاه همسفرش میشدند، اما در مسافتهای دور و ناهموار او تنها میرفت.
روزی اسقف سوار بر خری به «سَنَز» رفت، شهری قدیمی در این اسقف نشین، کیسهاش چنان تهی بود که مرکبی بهتر از خر نتوانسته بود فراهم نماید. در آن روز شهردار و مردان سرشناس سَنَز کنار دروازه شهر به پیشباز او آمده بودند. وقتی اسقف از خر پا به زمین نهاد. متوجه نگاه پرنفرت و شرمنده بازدیدکنندگان شد. اسقف روی به آنها گفت: «آقای شهردار، آقایان بورژوا! میبینم که با تنفر مرا مینگرید، شاید چنین اندیشه میکنید که این نهایت خودخواهی یک مرد روحانی است که بر مرکب حضرت عیسی نشسته است. اما این کار را من به ناچاری و نه از سر غرور و خودبزرگبینی انجام دادهام.»
در این سفر بردبار و مهربان بود، کم حرف میزد، وعظهایش کوتاه بود. چیزهایی به زبان نمیآورد که از فکر و تصور مردم دور باشد، برای مَثَل و یا پندی به شنوندگان دادن، راه دور نمیرفت رفتار خوب نواحی مجاور را در جایی که به فرودستان توجهی نمیشد، به زبان میآورد، میگفت: «از کشاورزان بریانسون ۹۴، بیاموزید که به فقرا و بیوه زنان و یتیمان رخصت میدهند سه روز پیش از هنگام درو به مزرعه بیایند و سهم خود را از زمین برگرفته و ببرند. در آنجا خانه کسی اگر ویران شود همه دست به دست هم داده و مجانی خانه او را باز میسازند و به همین دلیل پروردگار به آنها و مزرعهشان برکت عطا میکند، در این سالها حتی یک قاتل در آن ناحیه پیدا نشده است.»
در روستاهایی که دهقانان سودجو، در برداشت محصول حریص بودند، میگفت: «از کشاورزان آمبرون فرا گیرید که اگر در فصل برداشت محصول، پسران خانوادهای در خدمت سربازی باشند، یا دخترانش در کار آماده کردن شیربها و پدرشان در بستر بیماری، در روزهای یکشنبه به خواسته کشیش، مردم پس از ختم مراسم دعا، راه افتاده و مزرعه آن مرد گرفتار را درو میکنند و گاه محصول غلات را به انبار او حمل میکنند.»
و به کسانی که بر سردارایی و تقسیم میراث دچار پراکندگی و دشمنی بودند، میگفت: «از درهنشینان «دولو» بیاموزید که سرزمینی بایر و بیحاصل دارند. هر پنجاه سال هم در آنجا آواز بلبل به گوش نمیرسد. اما در آنجا هر گاه پدرخانوادهای در میگذرد، پسرانش خود دنبال کسب و کار رفته و اموال پدر را برای دختران وا میگذارند تا بتوانند شوهر بیابند.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۹۵ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۹۵ صفحه
نظرات کاربران
بینوایان داستان رنجدیدگانه کسانی که زندگی هر کدوم به نوعی آمیخته با رنج و دردی هست. و چه چیزی بهتر از رنج انسان رو بزرگ میکنه؟ اسقف میریلی که روز شب به فکر بیچارگانه و از رنج اونها رنج میبره. ژانوالژان که سرتاسر
من ۳ ترجمه خدابیامرز مشفق همدانی نشر امیرکبیر، جناب پارسایار نشر هرمس و خانم تولایی نشرنگاه رو مقایسه کردم به نظرم خانم تولایی در امروزی کردن و ثقیل جلوه ندادن متن موفق تر بوده اند و خوانش راحت تری رو
سلام و رحمت آقا این کتاب واقعا محشره .هم کتابش فوق العاست هم چند وقت پیش ی سریال ۶قسمته ازش دیدم اونم محشره.این خوبی کردن به دیگران رو نشون میده که این خوبی کردنت زمانی به خودت برمیگرده.در این رمان نشون
ترجمش با ترجمه آقای محمد مجلسی دقیقا یکیه از انتشارات دنیای نو چاپ ۱۳۸۰، ولی اون تعداد صفحاتش فرق میکنه... نمیدونم چرا... شاید به خاطر فونت و ابعاد صفحه باشه نویسنده که نیازی تعریف نداره و طرز بیان صحبت بین افراد
لطفا هر کسی این رمان رو خونده راهنمایی کنه بهترین ترجمه کدوم هست؟
عالی عالی عالی خیلی عالی ❤❤
اونقدر این داستان زیبا نوشته شده و اونقدر خوب تصویر سازی شده که حس میکردم جزئی از داستانم و با وجود اینکه قبلا فیلمش رو دیده بودم گاهی میترسیدم ادامه داستان رو بخونم نکنه اونطور که دوست دارم داستان پیش
به قدری تصویر سازی خوبی داره که کانل میتونی خودتو تو فضای داستان احساس کنی ... گاهی دو سه صفحه در مورد دیوار و پنحره های یک ساختمون توضیح میده ... هر آن رنج وظلم و انسانیت کنار هم هستن
هنوز ترجمه حسینقلی مستعان، انتشارات امیرکبیر با اختلاف بهتره. یک جاهایی که مفهوم جمله مشخص نبود، مجبور شدم مراجعه کنم به اون متن. زحمت کشیدند و گاهی متن روانتر هم هست، اما هم لحاظ معنایی و هم شیوه نگارش ادبی، اون
عالی بود😍