دانلود و خرید کتاب دزیره آن‌ماری سلینکو ترجمه پرویز شهدی
تصویر جلد کتاب دزیره

کتاب دزیره

امتیاز:
۴.۱از ۹۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دزیره

دزیره مشهورترین رمان آن‌ماری سلینکو، نویسنده اتریشی - آلمانی است. سلینکو در این اثر، روایتی از زندگی دزیره کلاری دارد. دزیره‌ای که در ابتدا عاشق ناپلئون می‌شود اما بعد از اینکه ناپلئون دلش را می‌شکند، ملکه‌ی سوئد می‌شود. 

درباره کتاب دزیره

دزیره رمان تاریخی و عاشقانه‌ای برگرفته از اتفاقات نیمه دوم قرن هجدهم میلادی و به قدرت رسیدن ناپلئون بناپارات در فرانسه است. این داستان زندگی دختری از خانواده‌ای تاجر به نام دزیره  را روایت می‌کند.

دزیره در سن نوجوانی عاشق افسر جوانی می‌شود و با یکدیگر قرار ازدواج می‌گذارند. دست روزگار این افسر جوان را تبدیل به نخستین امپراطور فرانسه می‌کند. ناپلئون بناپارت برای تثبیت قدرت خود با ژوزفین ازدواج می‌کند و دزیره با دلی شکسته عشق خود را از دست می‌دهد.

 انچه این داستان را جذاب کرده است، سرگذشت دختر تاجر ابریشمی در میانه قرن هیجدهم نیست، بلکه سرگذشت یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ اروپا و جهان است اما نه آن صورتی که در شرح حال‌ها و زندگی نامه‌های معمول خوانده‌ایم.

فیلم سینمایی دزیره هم به کارگردانی هنری کاستر در سال ۱۹۵۴ با بازی مارلون براندو و جین سیمونز به روی پرده سینماها رفت.

خواندن کتاب دزیره را به چه کسانی پیشنهادمی‌کنیم

اگر علاقه‌مند به داستان‌های عاشقانه‌ و مهم‌تر از آن علاقه‌مند به تاریخ هستید با خواندن این رمان تاریخی و عاشقانه می‌توانید هم تجربه‌ای به خاطرماندنی از از یک اثر عاشقانه داشته باشید و هم با وقایع نیمه دوم قرن هجدهم میلادی در اروپا و به قدرت رسیدن ناپلئون بناپارت آشنا شوید.

درباره آنه ماری سیلینکو

آنه ماری سیلینکو نویسنده‌ای آلمانی است که در بین سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰ رمان‌های پرفروشی را در آلمان به چاپ رساند. وی در سال ۱۹۳۹، در آغاز جنگ جهانی دوم، به همراه همسر دانمارکی‌اش به دانمارک پناهنده شد. چهار سال بعد از این واقعه، آن‌ها دانمارک را به مقصد سوئد ترک کردند و به آنجا پناهنده شدند. تعداد زیادی از رمان‌های او به فیلم تبدیل شده و به زبان‌های زیادی نیز ترجمه شده‌اند. آخرین اثر این نویسنده کتاب دزیره است.

 بخشی از کتاب دزیره

- اسم من برناردین اوژنی دزیره است. بدبختانه خانواده‌ام مرا اوژنی صدا می‌زنند. خیلی ترجیح می‌دهم دزیره صدایم بزنند.

ـ همهٔ اسم‌هاتان قشنگند. حالا من شما را چی صدا بزنم مادموازل برناردین اوژنی دزیره؟

احساس کردم سرخ شدم، ولی خدا را شکر هوا تاریک بود و او نمی‌توانست متوجه سرخ‌شدنم بشود. احساس می‌کردم گفت و شنودمان دارد حال و هوایی پیدا می‌کند که مامان خوشش نمی‌آید.

ـ مثل همه اوژنی صدایم بزنید. ولی اول باید دیداری از ما بکنید، آن‌وقت در حضور مادرم پیشنهاد می‌کنم با اسم کوچکم صدایم بزنید. در آن‌صورت دیگر الم‌شنگه برایم راه نخواهند انداخت، چون به‌گمانم مامان اگر بفهمد...

تته‌پته‌کنان ساکت ماندم.

مرد جوان پرسید: «تابه‌حال به شما اجازه داده نشده با مردی جوان گردش کوچکی بکنید؟»

از دهانم پرید: «نمی‌دانم، چون تابه‌حال برایم اتفاق نیفتاده با مرد جوانی آشنا بشوم.» پرسون را پاک از یاد برده بودم.

دوباره بازویم را فشرد و خندید: «ولی حالا با یکی از آن‌ها آشنا شده‌اید، اوژنی.»

ـ کی به دیدن‌مان می‌آیید؟

برای این‌که سربه‌سرم بگذارد پرسید: «باید به همین زودی‌ها بیایم؟»

بی‌درنگ جواب ندادم. فکری که از مدتی پیش توی سرم افتاده بود دست از سرم برنمی‌داشت. «ژولی... ژولی که این‌همه دوست داشت کتاب‌های داستان بخواند، به‌طور حتم از آشنایی با این جوانی که اسمش تلفظی خارجی دارد، به شور و شوق خواهد آمد.»

ـ خب، مادموازل اوژنی، بالاخره جواب من چی شد؟

ـ فردا بیایید، پس از تعطیل‌شدن دفتر نمایندهٔ ملت. اگر هوا گرم بود توی حیاط می‌نشینیم، آلاچیقی داریم که محل دلخواه ژولی است.

احساس کردم سیاستمدار بزرگی شده‌ام.

ـ ژولی؟ تا این‌جا از وجود سوزان و اتی‌ین باخبر شده‌ام، ولی از ژولی نه. ژولی کی باشد؟

بایستی عجله می‌کردم، چون رسیده بودیم نزدیک خانه‌مان.

معرفی نویسنده
عکس آن‌ماری سلینکو
آن‌ماری سلینکو
اتریشی | تولد ۱۹۱۴ - درگذشت ۱۹۸۶

آن ماری سلینکو نویسنده‌ای اتریشی است که یکی از برترین رمان‌های دنیا را خلق کرد و اغلب فارسی‌زبان‌ها رمان دزیره‌ از او را با ترجمه‌ی «ایرج پزشکزاد» در خاطرشان دارند. این نویسنده‌ در رمان‌هایش بیشتر به دنیای زنان پرداخت و شخصیت اصلی آثار او زن هستند، اما بر خلاف تصوری که داریم، در آثار باارزش سلینکو سیاست، تاریخ و اجتماع فراموش یا انکار نشده‌اند.

خانم کتابخوار
۱۳۹۹/۰۹/۲۵

کتاب رو با ترجمه ی ایرج پزشکزاد خوندم. یه داستان تاریخی- عاشقانه س. من از خوندنش لذت بردم قبل اینکه بخونمش تعریفشو زیاد شنیده بودم و وقتی خوندمش متوجه شدم لیاقت این همه تعریف رو داره. من به تاریخ علاقه دارم

- بیشتر
brooch
۱۴۰۰/۰۳/۱۷

داستان واقعا عالی از یه دوران جادویی شما فکرکن تو اون زمان ناپلئون بوده بتهوون بوده برنادوت بوده و... خیلی متن جذابه و اصلا داستانو کش نمیده مثلا مجبور نیستی ۱۰۰ صفحه بخونی تازه فقط اتاق نهار خوری رو توصیف کرده باشه

- بیشتر
hamid
۱۳۹۹/۰۵/۱۱

کتاب بیشتر در مورد دزیره کلاری هست اما در خلال کتاب به وقایع تاریخی زمان انقلاب فرانسه اشاره دارد، بسیار متن روان و ترجمه خوبی داره ولی پر از شخصیت هست و اگر کسی به خاطر شخصیت های زیاد در

- بیشتر
Elnaz
۱۴۰۰/۰۱/۰۸

من نسخه ی فیزیکی کتابشو خوندم و به جرئت میتونم بگم بهترین کتابی بود که تو زندگیم خوندم. کتاب عاشقانه کلاسیک تاریخی ای است که در سطر به سطر خود شما را به دنبال خود می‌کشد و دقیقا تا صفحه

- بیشتر
Aysan
۱۴۰۰/۰۲/۲۰

رمان خیلی زیبایی هست مخصوصا اگر اهل رمان های کلاسیک باشید.👌🏻 این رمان برای من یکی از محبوب ترین و بهترین رمان هایی بود که خوندم.☕ دزیره داستان ناپلئون بناپارت و معشوقه اون دزیره کلاری هست که به قدرت رسیدن و سقوط

- بیشتر
z.hp
۱۳۹۹/۰۸/۱۴

کتابی که به قدرت رسیدن و سقوط ناپلئون رو خیلی خوب تعریف میکنه در خلال داستان های دیگه و بسیار روان و زیباست

maedeh aqaei
۱۳۹۹/۱۲/۱۳

ولی من شخصیت ناپلئون و باتمام خود خواه بودنش خیلی دوست داشتم ، دزیره مظهر یک بانو متعهد و قوی بود با این که اون همه سال از همسرش دور بود ولی از دور هم عاشقانه دوستش داشت

Maral A
۱۳۹۹/۰۹/۰۹

کتاب زیباییست حیف که غلطهای زیادی داره.

LostGirl
۱۴۰۲/۰۳/۱۳

دزیره همیشه من رو می‌کشونه وسط ماجراهای خودش. ترجمه روونه و به دل می‌شینه. خوندنش رو از دست ندید

mastaneh
۱۴۰۰/۱۱/۲۳

تاجی در جوی آبی افتاده فقط کافیست خم شوی و آن را برداری😐

خطوط چهره‌اش زیر نور ماه خیلی برجسته می‌نمود. ناگهان به ذهنم رسید او برادرش را دوست ندارد. نه، او ناپلئون را دوست نداشت. حتی از او متنفر هم بود. چون ناپلئون اگرچه برادر کوچک‌تر بود، شغلی برای او دست و پا کرده و باعث شده بود با ژولی عروسی کند، چون ناپلئون...
آنه
گمان می‌کنم اگر نمی‌توانستم این چیزها را توی دفترم یادداشت کنم، دیوانه می شدم. چون حرف دلم را به هیچ کس نمی‌توانم بزنم. توی دلم می‌گویم چه‌قدر در این شهر بزرگ پاریس تنها هستم! در شهر خودم، در شهری‌که هم بی‌نهایت خوشبخت بوده‌ام و هم بی‌نهایت تیره‌روز.
آنه
وقتی یک‌نفر ناگهان مرهم روی زخمی می‌گذارد که از خیلی وقت پیش جوش خورده، آدم چه می‌کند؟ ـ آن کسی را که دارد مرهم روی این زخم می‌گذارد مسخره می‌کند، دزیره! ـ بله، آدم باید به ریش امپراتور بزرگ فرانسه بخندد.
fatima
شب، همهٔ ترس‌ها ابعاد غول‌آسایی پیدا می‌کنند، چون آدم با آن‌ها تنها می ماند.
naomi
«گفته‌تان اگر بله است باید بله باشد و اگر نه، نه؛ آن‌چه به آن افزوده شود ناشی از خبث طینت است»
marie
شب‌ها آدم بیش‌تر وحشت برش می‌دارد
°•𝐌𝐢𝐬𝐬 𝐬𝐜𝐚𝐫𝐥𝐞𝐭•°
«تاریخ جهان از سرنوشت همهٔ آدم‌ها تشکیل شده است، نه؟ تنها کسانی که حکم مرگ صادر می‌کنند، یا درست بلدند توپخانه را کجا کار بگذارند و چگونه شلیک کنند نیستند که تاریخ دنیا را رقم می‌زنند. به‌گمان من دیگران هم ــ منظورم این است که این آدم‌هایی که سر از بدن‌شان جدا شد، یا آن‌هایی که توپ به‌طرف‌شان نشانه‌گیری شده‌است، و به‌طور کلی همهٔ مردها و زن‌هایی که زنده‌اند، امیدوارند و آخر سر هم می‌میرند، به‌نحوی تاریخ جهان را رقم می‌زنند.»
Aysan
«چه حماقتی! خطر از جانب آن‌هایی که پیش از شما بوده‌اند متوجه‌تان نیست، از طرف کسانی است که پس از شما می‌آیند.»
helen
به آن که مرا از گورم برانگیخته
عضوی از قبیله لیلی ها
و این‌همه خون بی‌گناهان، دخترخانم، نباید بی‌ثمر ریخته شده باشد!
Mehrnaz
شب، همهٔ ترس‌ها ابعاد غول‌آسایی پیدا می‌کنند، چون آدم با آن‌ها تنها می ماند.
سایه
ملتی جانش را فدا کرده تا حقوق بشر را برقرار کند، و هنگامی که خسته و درمانده توانسته آن را به کرسی بنشاند، تو خیلی ساده آمده‌ای و سوارشان شده‌ای.»
کاربر ۴۷۱۲۶۱۷
فقط موقعی که آدم پدر و مادرش را ازدست می‌دهد، واقعا جزو آدم‌بزرگ‌ها می‌شود. آدم تنهایی نگران‌کننده‌ای را حس می‌کند و می‌شود جزو آدم‌بزرگ‌ها.
mimdoakht
با تعجب گفتم: «فراموش؟ آدم می‌تواند اولین عشقش را فراموش کند؟ ولی به ناپلئون، خداجان، تقریبآ هیچ‌وقت فکر نمی‌کنم. درعین‌حال تپش‌های قلبم، و خوشبختی‌ای را که آن‌موقع احساس می‌کردم، و بالاخره رنج‌ها و ناراحتی‌هایی را که از آن نصیبم شد هرگز از یاد نمی‌برم.»
alone moon
افتضاح پیانوزدن به‌نظر من یک جنایت است.
alone moon
ناگهان بی‌هوا گفتم: «و همگی مادرهایی دارند.» سرهنگ که کنار من به‌خواب رفته بود، از جا پرید: «چی فرمودید؟ مادرهایی؟» تل‌هایی را که باران، جوی‌مانند روی‌شان جاری بود نشانش دادم: «این سربازهایی که مرده‌اند، پسران مادرهایی نبوده‌اند؟»
miladan
لوسی‌ین دارد خاطرات پسرم را که در سنت‌هلن به کنت مونتولون دیکته کرده می‌خواند. در این خاطرات آمده است: «دزیره کلاری اولین عشق ناپلئون بود.»
زُ⁦⁦ره✿
زمانی فرا خواهد رسید که مردانی در آینده حقوق شهروندی و آزادی و برابری برادران‌شان را زیر پا خواهند گذاشت. هیچ‌کس دربارهٔ آن‌ها نخواهد گفت: پروردگارا، آن‌ها را ببخش، چون نمی‌دانند چه می‌کنند...»
m.alavi
پدرم مرا بغل کرد و گفت: «ملت فرانسه قرن‌ها رنج کشیده است. و از این رنجِ محرومان دو شعله زبانه کشیده: شعلهٔ اجرای عدالت و شعلهٔ کینه و نفرت. شعلهٔ مربوط به کینه و نفرت میان جوی‌های خون خاموش خواهد شد. ولی آن شعلهٔ دیگر ـشعلهٔ مقدس، دخترم ــ هرگز به‌طور کامل خاموش نمی‌شود.»
زهرا
تو کاملاً فراموش کرده‌ای که من در این دنیا اولین کسی بودم که او را جدی گرفتم.
نارنگی🍊🐈

حجم

۷۸۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

حجم

۷۸۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰
۵۰%
تومان