دانلود و خرید کتاب زنان کوچک لوییزا می الکات ترجمه فرزین مروارید

معرفی کتاب زنان کوچک

«زنان کوچک» اثر لوئیزا مِی‌اُلکت (-‍۱۸۳۲) نام کتاب نام‌آشنایی است که داستان زندگی چهار خواهر را روایت می‌کند. خانم لوئیزا مِی‌اُلکت در شهر جرمن تاون در ایالت پنسیلوانیای امریکا در خانواده‌ای فقیر متولد شد و از کودکی شروع به کار نمود. او اولین اثرش را در سن شانزده سالگی نوشت پس از فراز و نشیب بسیار در زندگی سرانجام انتشار اثر مشهورش زنان کوچک (و دنباله‌ی آن مردان کوچک) شهرت و امنیت اقتصادیش را تضمین کرد و بالاخره الکت در سال ۱۸۸۸ در روز تدفین پدرش که عاشقانه به او عشق می‌ورزید، در اثر بیماری در شهر باستن درگذشت. اکثر آثار آلکوت شرح‌حال گونه است. برای مثال وی چهار خواهر داستان زنان کوچک را با استفاده از الگوی خود و خواهرانش (لوئیزا، الیزابت، آنا و می) خلق کرده است که البته خود او در رمان حاضر نقش جو را بر عهده دارد. زنان کوچک داستانی است که به بیش از ۵۰ زبان ترجمه شده و موفق شده‌است از میان مرزهای فرهنگی و مذهبی عبور کند. اقتباسی از این داستان در اپرا، باله، برنامه‌های تلویزیونی، هالیوود، بالیوود و انیمه‌های ژاپنی استفاده شده‌است: مگ یک روز گرم به خانه آمد و داد زد: «اول ژوئن! خانواده‌ی کینگ فردا می‌روند لب دریا و من تعطیل هستم. سه ماه تعطیل. نمی‌دانید چقدر خوش می‌گذرد.» جو از خستگی، روی کاناپه لم داده بود و بت داشت چکمه‌های خاک‌آلودش را در می‌آورد و ایمی برای همه شربت آبلیمو درست می‌کرد. جو گفت: «عمه مارچ امروز رفت. آه، برای همین هم من خوشحالم. از ترس اینکه نکند از من بخواهد با او بروم داشتم نصف جان می‌شدم. اگر می‌گفت، باید می‌رفتم. اما می‌دانید که پلام فیلد همان قدر با صفاست که قبرستان!‌ و من می‌خواستم بهانه بیاورم و نروم. برای همین تا وقتی عمه نرفته بود، همه‌اش در هول و ولا بودم و هر بار که حرف می‌زد زهره‌ترک می‌شدم. از بس عجله داشتم که زودتر از دستش خلاص شوم، باهاش خیلی خوب و مهربان شده بودم و می‌ترسیدم که مبادا حس کند جدایی از من برایش غیرممکن است. خلاصه آن‌قدر لرزیدم تا سوار کالسکه شد. اما باز ناگهان قلبم ریخت...
مرضیه
۱۳۹۸/۰۹/۰۲

عاشق این رمان زنونه ام ... قهرمان داستان وقتی خانم ها هستن انگار روح تو کتاب وجود داره ...

Z...
۱۴۰۰/۰۶/۲۸

"من مشکلات زیادی داشته ام ، بنابراین قصه های مفرحی می نویسم." لوئیزا می آلکوت کتاب خیلی مفرح و آموزنده‌ای بود. عاشق خانم مارچ شدم🤍...چقدر به شخصیت مستقل دختراش و آزادی عمل اونها توجه داشت... و همینطور جو و مگی که با داشتن سن

- بیشتر
میـمْ.سَتّـ'ارے
۱۳۹۶/۱۰/۲۸

چقدر خوبه کتابی باعث بشه انسان تمام چیزهایی که داره به یاد بیاره و شکر گذار باشه شخصیت های داستان دوست داشتنی و قابل باورند، در واقع شخصیتهای این رمان از ماه نیومدن، انسانهایی هستند با تمام اشکالات ریز و درشت

- بیشتر
Spring girl
۱۳۹۹/۰۳/۲۳

سلام من نسخه ی چاپی کتاب رو دارم که البته جلدش مثل این نیست. به نظرم واقعا نمیشه جذابیت این داستان رو نوشت چون به نظرم نویسنده به غیر از نویسنده ی داستان در خود داستان حضور داشته٬ چون توصیف محل٬ حالات

- بیشتر
|قافیه باران|
۱۳۹۸/۰۴/۲۵

🌷از اون دست کتابهاییه که حال آدمو خوووب میکنه...🌷 💚شخصیت جو را از همه بیشتر دوست داشتم چون منو یاد جودی مینداخت ...سادگی, انرژی و بی غل و غشی . 💜ارزشهای فکری و اعتقادی نویسنده کاملا در نوشته اش مشهود بود... ❤گرما صمیمیت

- بیشتر
bahar.msvnd
۱۳۹۹/۰۱/۲۴

این کتاب رو همه باید حداقل یک بار تو زندگیشون خونده باشن

zahra
۱۳۹۸/۰۱/۰۶

دوسش داشتم من که نتونستم زمینش بذارم!

❤Aram❤
۱۳۹۸/۰۴/۲۶

کتاب قشنگی که از خوندنش پشیمان نمیشید

یلدا روشن
۱۴۰۱/۱۱/۲۰

۳۲_بی نظیر:)✨🌱❤️اگه به کلاسیک علاقه دارین بی نظیرتر🤘🏻فیلمشم عالی!🚶🏻‍♀️

Emily
۱۴۰۰/۰۲/۰۴

مطالعه نسخه چاپی کتابش خیلی خوب بود با ترجمه ی روون اما از وقتی فیلمشو دیدم تمام تصوراتم و نابود کرد یه ساله که دیگه نخوندم ش اصلا سراغ فیلمش نرید

«وقتی حس کردید از وضع خود راضی نیستید، به نعمت‌هایی که دارید فکر کنید و شکرگزار باشید.»
Z...
در زندگی ما ایام سخت زیادی وجود دارد، اما اگر بتوانیم آن‌طور که باید از خدا کمک بخواهیم همیشه می‌توانیم آن را تحمل کنیم
یك رهگذر
تفریح بدون کار همان قدر بد است که کار بدون تفریح.
|قافیه باران|
بهتر است آدم ترشیده‌ی خوشبخت باشد، اما همسری بدبخت یا دختری جلف و بی‌حیا نباشد و دائم دنبال شوهر بگردد. غصه نخور مگ. فقر به ندرت عاشق واقعی را رَم می‌دهد.
امیر
«بچه‌ها به نعمت‌هایی که دارید فکر کنید، به نعمت‌هایی که دارید فکر کنید، به نعمت‌هایی که دارید فکر کنید.»
|قافیه باران|
«اگر متواضع باشیم، دیگران این کمالات را در رفتار و صحبت‌های ما می‌بینند و احتیاجی نیست که آنها را نمایش بدهیم.»
Azar
شیرین‌ترین و بهترین چیز در زندگی یک زن این است که مرد خوبی وارد زندگی او بشود و او ر ا برای ازدواج انتخاب کند
آبـــــان🍊
کسی که فرو افتاده است نگران افتادن نیست کسی که افتاده است مغرور نیست و کسی که فروتن است خدا همیشه راهنمای اوست من به آنچه دارم راضیم کم یا زیاد با این حال خدایا! خشنودی تو را طلب می‌کنم چون تو اینها را برایم حفظ می‌کنی
امیر
آدم‌های ثروتمند هم مثل فقرا هزارتا غم و غصه دارند.
Azar
«تو کدام‌یک از خوبی‌های آدم‌ها را بیشتر از همه تحسین می‌کنی؟» ـ شجاعت و صداقت آنها را.
Rasta (:
همیشه با تمام وجود سعی کن قبل از اینکه عصبانیتت غصه و پشیمانی بزرگ‌تری برایت ببار بیاورد بر آن غلبه کنی.
امیر
تفریح بدون کار همان قدر بد است که کار بدون تفریح.»
Azar
همه با من مهربان هستند و ما تا آنجا که می‌توانیم بدون شما شاد باشیم، شادیم. ایمی بقیه‌ی صفحه را لازم دارد. برای همین باید حرف‌هایم را تمام کنم. من یادم نمی‌رود که هر روز روی گلدان‌ها را بپوشانم و ساعت را کوک کنم و بگذارم هوای خانه عوض شود. لپ‌هی پدر را که همیشه می‌گوید مال بت است، ببوس. آه به خاطر عشتقان، زود زود بیایید.
امیر
بهترین آرزوی قلبیش این بود که مستقل باشد و کسانی که عاشقشان است، تحسینش کنند؛ گویی این قدم اول خوشبختی بود.
آبـــــان🍊
برای مطالعه همه قسمت‌ها لطفا نسخه کامل کتاب را خریداری کنید
شهرزاد بانو😇
اینها چیزهایی بود که ایمی خیلی دوست داشت، ولی می‌خواست آنها را ببخشد.
Sara.iranne
به تجربه فهمیده‌ام که خوشبختی واقعی در خانه‌ی ساده و کوچک است. جایی که آدم نان خودش را درمی‌آورد و محرومیت‌ها، خوشی‌ها را شیرین می‌کند.
امیر
در این دنیا «بت» های زیادی هستند. دخترانی کم‌رو که تا وقتی کسی با آنها کاری ندارد ساکت یک گوشه می‌نشینند. دخترانی که با خوشحالی زندگی خود را وقف دیگران می‌کنند، اما تا وقتی که جیرجیرک کوچک خانه از جیرجیرکردن باز نایستد،‌ حضور درخشان و دل‌انگیز آنها از بین نرود و سکوت و سایه‌ای غم‌انگیز جای آن را نگیرد، کسی فدارکاری‌های آنها را نمی‌بیند.
امیر
«سر، می‌توانی فکر کنی؛ قلب، می‌توانی احساس کنی اما دست،‌ تو باید کار کنی.»
امیر
همیشه در پس سیاهی روشنایی است.
Aravir

حجم

۶۲۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۹۲ صفحه

حجم

۶۲۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۹۲ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۶۰,۰۰۰
۴۰%
تومان