بیوگرافی و معرفی کتاب‌های مارگارت میچل

مارگارت میچل

عکس مارگارت میچل

بیوگرافی مارگارت میچل

مارگارت مانرلین میچل مارش که به مارگارت میچل معروف است در هشتم نوامبر سال ۱۹۰۰ در آتلانتای جورجیا متولد شد. پدرش ایوان میچل و مادرش مری استفان نام داشتند. میچل اطلاعات خود درباره جنگ‌های آمریکای جنوبی را از پدربزرگش که از سربازان حزب فدرال بود و پدرش که تاریخ‌نگار و وکیل بود آموخت.

اولین شغلی که میچل برگزید روزنامه‌نگاری در مجله آتلانتا بود که از سال ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۶ ادامه داشت. با خانه‌نشین شدن میچل به علت شکستن قوزک پایش نوشتن تنها رمانش را آغاز کرد. بر باد رفته اولین و تنها رمان مارگارت میچل است که با تاثیرات از جنگ‌های داخلی آمریکای جنوبی نوشته شده است. کتاب بر باد رفته در سال ۱۹۶۳ به مرحله چاپ رسید و تاثیرش به قدری بود که در اندک زمانی به شانزده زبان زنده دنیا ترجمه شد. این کتاب در سال ۱۹۳۷ برنده جایزه ادبی پولیتزر، یکی از معتبر‌ترین جوایز روزنامه‌نگاری آمریکا شد. از دوستان مارگارت میچل می‌توان به ادوین گرنبری رمان‌نویس آمریکایی اشاره کرد. او کتاب بر باد رفته را تاثیری از کتاب جنگ و صلح تولستوی می‌داند. دوستی این دو نویسنده باعث رضایت میچل به ساخت فیلم بر باد رفته شد. مارگاریت میچل با دریافت ۵۰۰۰۰ دلار رضایت به ساخت فیلم داد. این فیلم به تهیه‌کنندگی دیوید او سلنرنیک و کارگردانی ویکتور فلمنیگ ساخته شده است.

داستان برباد رفته داستان اسکارلت دختر جوان ناز‌پرورده و خودخواهی است که با دو خواهر و پدر و مادرش در مزرعه بزرگی در تارا جورجیا زندگی می‌کند. اسکارلت دل در گرو عشق اشلی ویکنز از نجیب‌زادگان جنوب دارد. در حالی که اشلی با دختری معمولی و خوش‌قلب به نام ملانی ازدواج می‌کند و اسکارلت برای انتقام از عشق خود به اشلی ابراز علاقه کرده اما اشلی این ابراز علاقه را رد می‌کند. اسکارلت در مدت زندگی خود سه بار ازدواج می‌کند؛ اولین همسرش چارلز همیلتون برادر ملانی است که اسکارلت تنها برای انتقام از اشلی با وی ازدواج می‌کند. مرگ زودهنگام چارلز و شروع جنگ از اسکارلت شخصیتی جدید می‌سازد. آغاز سختی اسکارلت منجر به شکل‌گیری شخصیتی قوی و خودساخته می‌شود. شخصیت مغرور و خودخواهش به زنی قدرتمند و مستحکم تبدیل می‌شود. دومین همسر اسکارلت فرانک کندی است که اسکارلت با اغواگری باعث می‌شود فرانک نامزدیش با خواهر اسکارلت را به هم زده و با وی ازدواج کند. شخصیت فرانک فردی ساده‌لوح را نشان می‌دهد زیرا اسکارلت تنها برای به‌دست‌آوردن سرمایه برای ساخت مزرعه پدری است که با او ازدواج می‌کند. مزرعه‌ای که توسط غارتگران به ویرانه‌ای بدل شده است، مادری که فوت شده و پدری درگیر جنون دلیل فرصت‌طلبی اسکارلت برای ازدواج با فرانک است. با مرگ فرانک، اسکارلت با رت باتلر ازواج می‌کند. رت از ابتدا عاشق اسکارلت بوده و حالا این عشق به ازدواج انجامیده است و سعی دارد با ساختن زندگی راحت برای اسکارلت وی را به آرامش برساند. رت سرمایه‌ای که در این سال‌ها پس‌انداز کرده را در اختیار اسکارلت قرار می‌دهد.

ماندن میان تعهد و سنت، عشق و وفاداری و گذشت در داستان بربادرفته اثر مارگارت میچل موج می‌زند. هر یک از شخصیت‌های داستان بر باد رفته نشان از موقعیتی در جامعه هستند و مارگاریت میچل به زیبایی این شخصیت‌ها را به تصویر کشیده است. افراد فرصت‌طلب و سود‌جو، شخصیت‌هایی مهربان و ساده با عشقی پاک، افراد ریاکار و مردان و زنانی که برای بقا دست به کشتار دیگران می‌زنند. تلاش برای بقا از مهم‌ترین ویژگی‌های این داستان است. بقا چیزی متعلق به انسان است و این انتخاب انسان است که برای بقا دست به هر کاری می‌زند و یا فنا شدن را می‌پذیرد. ماندگاری در هر شرایط و سختی خود نشان از بقاست که مارگاریت میچل این ویژگی را در شخصیت اسکارلت قرار داده است. مبارزه و سازگاری با محیط از ویژگی‌های شخصیت اصلی داستان یعنی اسکارلت است. مواجهه با فقر و فلاکت در جامعه‌ای جنگ‌زده و سعی برای ماندن و زندگی کردن در دوران پس از جنگ از دیگر ویژگی‌های اسکارلت است. در مقابل این شخصیت ملانی و اشلی قرار دارند که با داشتن قلبی رئوف و مهربان برای ماندن و بقا تلاشی نکرده و با خیالبافی‌های بیهوده زندگی خود را نابود می‌کنند. مفهوم عشق را می‌توان در این کتاب جست‌وجو کرد که هر کدام از شخصیت‌ها با آن روبرو هستند. اسکارلت علی‌رغم تلاش‌های بسیارش در عشق ناکام مانده و آنقدر درگیر مبارزه و تلاش برای موقعیت‌های اجتماعی است که عشق واقعی را وقتی که از دست رفت درک می‌کند.

مارگاریت میچل دوبار ازدواج کرد و فرزندی نداشت. ازدواج اولش دو سال به طول انجامید. همسر دومش جان مارش نام داشت که رابطه‌شان از سال ۱۹۲۵ تا آخر عمر مارگاریت ادامه داشت. مارگاریت میچل در ۱۱ اوت سال ۱۹۴۹ بر اثر تصادف به شدت مسدوم و پنج روز بعد در ۱۶ اوت پس از ۴۸ سال زندگی درگذشت. مارگاریت میچل را برترین تک‌رمان‌نویس جهان می‌دانند، به علت نوشتن تنها یک رمان که آن هم تاثیری شگرف بر دنیا گذاشته است.