دانلود و خرید کتاب فلسفه‌ی کامو ریچارد کمبر ترجمه خشایار دیهیمی
تصویر جلد کتاب فلسفه‌ی کامو

کتاب فلسفه‌ی کامو

معرفی کتاب فلسفه‌ی کامو

فلسفه کامو نوشته ریچارد کمبر سومین جلد از مجموعه بزرگان اندیشه نشر نو است که به تفکرات و روش فلسفی آلبر کامو، فیلسوف و نویسنده بزرگ قرن بیستم پرداخته است.

کتاب ابتدا سرگذشت کامو را بازگو کرده و آثار او را برشمرده است و پس از آن ریشه‌های دینی اندیشه فلسفی کامو را بررسی کرده و تز لیسانس او، متافیزیک مسیحی و فلسفه نوافلاطونی، را در کانون توجّه قرار داده است. در مرحله سوم هم به سراغ تریلوژی پوچی کامو یعنی بیگانه، کالیگولا و اسطوره سیسوفوس رفته و آنها را نقد کرده است، در نهایت هم به فلسفه اخلاق کامو پرداخته است.

درباره مجموعه بزرگان اندیشه

نام مجموعه بزرگان اندیشه در زبان اصلی Wadsworth Philosophers Series است و سرویراستار آن دنیل کولاک نام دارد. هدف این مجموعه آشناکردن خوانندگان با مهم‌ترین فیلسوفان و مسائل فلسفی از آغاز تا به امروز است و مهم‌تر و فراتر از آن ترغیب خوانندگان به تفکر فلسفی و درگیر شدن با مسائل فلسفی. این مجموعه می‌خواهد شوق خواندن، فکر کردن، و آموختن را برانگیزند و هراسی را که خوانندگان معمولا از «فلسفه» دارند برطرف کند.

کتاب‌های این مجموعه به‌زبانی ساده نوشته شده‌اند و اصطلاحات فنّی دشوار در آنها بسیار اندک و در حد ضروری است. این مجموعه با نگاه «تحلیلی» نوشته شده است و حتی آثار فیلسوفان غیرتحلیلی یا آثار کسانی که به فیلسوف بودن شهره نیستند با نگاه تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.

خواندن مجموعه بزرگان اندیشه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

همان‌طور که اشاره شد، این مجموعه تنها برای پژوهشگران حوزه فلسفه نوشته نشده و مخاطب آن تمامی علاقه مندان به فلسفه هستند.

جملاتی از کتاب فلسفه کامو

جملات آغازین بیگانه جزو مشهورترین جملات در ادبیات قرن بیستم است:

امروز مامان مُرد. شاید هم دیروز، نمی‌دانم. از خانه سالمندان تلگرامی به دستم رسید: «مادر درگذشت. خاکسپاری فردا. با تقدیم احترامات.» این چیزی را نمی‌رساند. شاید هم دیروز بوده است.

گیرایی زیاد این چند جمله مختصر در این است که حسّی فوری و برآشوبنده از بیگانه‌ای به ما می‌دهد که به استقبالش رفته‌ایم. کلمه فرانسوی «مامان» کلمه‌ای است که بچّه‌ها در مورد مادرشان به کار می‌برند. بنابراین، جمله اوّل لحن خودمانی دارد. از این جمله پیداست که گوینده با «مامانش» صمیمی بوده و فقدان او غمگینش کرده است. امّا جمله دوّم چیزی به‌کلّی متفاوت را القا می‌کند. جمله دوّم توجّه را از خود مرگ به تاریخ مرگ برمی‌گرداند. باقی جملات هم همین احساس را تأیید می‌کنند. گوینده به نظر بیشتر مثل کارمندی می‌آید که مشغول وارسی تاریخ مرگ است و نه مثل فرزندی که داغدار مادر است. آوردن تلگرام خانه سالمندان در این قطعه آغازین، تقریبآ با تمسخر، اشارتی به سبک تلگرافی گوینده دارد: جملات کوتاه ازهم‌گسیخته. تلگرام‌ها را معمولا با حداقل کلمات می‌نویسند چون پول تلگرام را باید بر حسب تعداد کلمات پرداخت. گوینده این رمان هم تقریبآ همین‌قدر در مورد کلماتش خسّت به خرج می‌دهد. همان‌گونه که سارتر در معرفی کتاب در ۱۹۴۳ خاطرنشان کرد، جملات بیگانه هریک «جزیره‌ای» هستند.

راوی بیگانه کیست؟ رمان پیش‌تر که می‌رود، ما کم‌کم متوجه می‌شویم که گوینده مرد جوان مجرّدی است که در الجزایر زندگی می‌کند و کارمند یک شرکت کوچک است. متوجه می‌شویم که نام خانوادگی‌اش مورسو است، امّا هرگز نمی‌فهمیم اسم کوچکش چیست.

فهرست کتاب فلسفه کامو

پیشگفتار مجموعه

یادداشت مترجم

پیشگفتار

۱. زندگی و آثار

۲. ریشه‌های دینی اندیشه فلسفی کامو

الف. «دل‌مشغولی‌های مسیحی»

ب. بلز پاسکال

ج. فلوطین، گنوسی‌ها، و قدیس آوگوستینوس

۱. فلوطین

۲. گنوسی‌ها

۳. قدیس آوگوستینوس

۳. بیگانه

الف. قرائت فلسفی بیگانه

ب. نقد فلسفی بیگانه

۴. کالیگولا و سیسوفوس

الف. کالیگولا

ب. اسطوره سیسوفوس

۵. کاموی اخلاق‌پرداز

الف. نقصان‌های اخلاق پوچی‌باورانه

ب. مقاومت: چند نامه به دوست آلمانی

ج. مبارزه با شر: طاعون

د. طغیان و انقلاب: انسان طاغی

ه. خودخواهی و گناه: سقوط

و. پس از سقوط

کتاب‌شناسی

یادداشت‌ها

Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
۱۳۹۹/۰۹/۱۰

بلاشک این کتاب یکی از بهترین تفاسیری است که بر اندیشه‌ها و آثار کامو نوشته شده است. نقطه قوت این کتاب در این است که پیوند میان آثار را با زندگی شخصی کامو نشان می‌دهد و علاوه بر این تأثیر

- بیشتر
Travis
۱۴۰۱/۰۱/۰۴

نگاهی نسبتا جامع به زندگی و آثار و تفکرات کامو

منظور کامو از «پوچ» و «پوچی» این است که جهان و زندگی معنا و هدفی بیرون از خودشان ندارد و جستجوی چنین هدف و معنایی بیهوده، و معانی و اهداف این‌چنینی که برای جهان و زندگی عرضه می‌شوند فریب یا خودفریبی است. بنابراین، «انسان پوچ» یا «پوچ‌گرا» کسی است که بی‌معنایی جهان و زندگی را می‌پذیرد و با آن کنار می‌آید. انسان پوچ‌گرا می‌داند که جهان به اهداف او بی‌اعتناست و کار خودش را می‌کند و «شعوری» پشت آن نیست و نقشه و طرحی ندارد و این فقط خود انسان است که می‌تواند به زندگی‌اش معنایی ببخشد، آن هم صرفآ با زندگی کردنش، یا به تعبیر خود کامو، با جرعه‌جرعه نوشیدنش.
شلاله
خودخواهی‌ای که در سقوط مطرح است خودخواهی از نوع خویش‌کامی به زیان دیگران است. کلامانس می‌خواهد همه چیز به کامش باشد؛ و تمایلی ندارد کاری کند تا زندگی به کام دیگران هم شیرین باشد. برای کلامانس دیگران فقط وسیله‌ای هستند که می‌توان برای رسیدن به هدف خود از آنها استفاده کرد.
Andrey
برای بی‌خدا، خدا چیزی بی‌ربط است. بی‌خدایان اکثرآ فکر می‌کنند ایمان به خدا را مثل ترس از جادوگران و اجنّه باید به زباله‌دان تاریخ سپرد. امّا ضدّخدا معتقد است غیبت خدا، یا سکوتش، یا فقدان رحمتش خلأیی است در جهان، بزرگ‌تر از آنکه بتوان نادیده‌اش گرفت. کامو هم، مثل سارتر، فکر می‌کرد دلیل قانع‌کننده‌ای برای اعتقاد به خدا و هیچ دلیلی برای اعتقاد به زندگی پس از مرگ وجود ندارد. امّا او، برخلاف سارتر، یقین نداشت که خدا نیست. کامو سه امکان را در نظر می‌گرفت که هر سه به خشمش می‌آوردند. یا خدایی نیست و بشر در جهانی بی‌اعتنا به نیازهای بشری رها شده، یا خدا خاموش است، یا خدا فقط با برخی (گزیدگان) سخن می‌گوید و نجاتشان می‌دهد و بقیه را نادیده می‌گیرد.
magi
به نظر کامو زیستن زندگی در عظمت کاملش چیزی نیست مگر زیستن زندگی محض خاطر خود زندگی درعین بازشناسی جسورانه و بی‌تزلزل پوچی. ما باید به جای احساس خفّت از فهم‌ناپذیری جهان و بی‌امیدی، با ردّ امید و تأیید زندگی، با غرور بر استقلالمان صحّه بگذاریم.
Travis
چند روز پس از مرگ کامو، سارتر سوگ‌نامه‌ای گیرا و بلندنظرانه نوشت و خاموش شدن صدایی رسا را در نیمه زندگی پوچی بی‌رحمانه‌ای خواند و در ستایش کامو نوشت: «او وارث امروزین آن سلسله بلند از اخلاق‌گرایانی بود که شاید اصیل‌ترین چیزها در ادبیات فرانسه از آنان باشد»
Travis
کامو می‌گفت مارکسیسم و اتحاد شوروی خطری جدی‌تر از سرمایه‌داری غربی برای آزادی، شأن، و خوشبختی بشری هستند.
Travis
«می‌خواهم راز بزرگی را برایتان فاش کنم. در انتظار داوری واپسین نمانید. این داوری همه‌روزه روی می‌دهد»
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
مورسو یک تهدید واقعی است. درست است که او نه یک جانی سخت‌دل است و نه دجّال، امّا تجسّم قهرمان پوچ است. چیزی که در این آدم «هیولایی» است آمادگی او برای ارتکاب جنایت یا دست زدن به کارهای پلید نیست؛ به‌عکس، بی‌اعتنایی او به امیدها، ایمان، و آرمان‌هایی است که اکثر مردم با آنها زندگی می‌کنند. مورسو با بی‌اعتنایی‌اش به خدا، به آینده‌اش، یا به نظر آدم‌های محترم درباره خودش، آدمی خطرناک شده است، یک طاغی.
شلاله
بسیاری از رفتارهای انسان ناخودآگاهانه از این میل برمی‌خیزد که نمی‌خواهیم به این مسئله فکر کنیم که تا چه حد زندگی ما بی‌پایه است و چقدر به مرگ نزدیک هستیم. البته پاسکال می‌پذیرد که انگیزه‌های دیگری هم مثل ملال، غرور، و آرزوی خشنودی در انتخاب‌های ما دخیل هستند، امّا مشتاق است نقش پنهانی را آشکار کند که میل ما به «انصراف خاطر» بازی می‌کند.
حسین میری
حال که پنجاه سال از آن ماجرا می‌گذرد می‌توانیم شهادت دهیم که کامو ورشکستگی اخلاقی اتحاد شوروی را روشن‌تر از سارتر می‌دید. امّا در ۱۹۵۲، هر دو نفر در دوره‌ای آشفته و گل‌آلوده از تاریخ می‌کوشیدند دریابند و بگویند که درست چیست و کدام است.
Travis
آرمان انسانِ پوچ، حال و توالی حال‌هاست
محمد رضا مددی
«پوچی زاده خاموشی گران جهان در برابر فریاد آدمی است»
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
فقط یک مسئله فلسفی واقعی وجود دارد، و آن خودکشی است.
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
من مسیحی نیستم. من فقیر زاده شدم، زیر آسمانی شاد، در جهانی هماهنگ با خود، و نه خصم... امّا احساس می‌کنم قلبی یونانی دارم... یونانیان منکر خدایانشان نبودند، امّا فقط سهم آنان را به آنان می‌دادند. مسیحیت یک دین مطلق است
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
«پوچ» و «پوچی» در فلسفه آلبر کامو معنای منفی ندارد و به‌عکس معنای آن مثبت و ایجابی است. منظور کامو از «پوچ» و «پوچی» این است که جهان و زندگی معنا و هدفی بیرون از خودشان ندارد و جستجوی چنین هدف و معنایی بیهوده، و معانی و اهداف این‌چنینی که برای جهان و زندگی عرضه می‌شوند فریب یا خودفریبی است. بنابراین، «انسان پوچ» یا «پوچ‌گرا» کسی است که بی‌معنایی جهان و زندگی را می‌پذیرد و با آن کنار می‌آید. انسان پوچ‌گرا می‌داند که جهان به اهداف او بی‌اعتناست و کار خودش را می‌کند و «شعوری» پشت آن نیست و نقشه و طرحی ندارد و این فقط خود انسان است که می‌تواند به زندگی‌اش معنایی ببخشد، آن هم صرفآ با زندگی کردنش، یا به تعبیر خود کامو، با جرعه‌جرعه نوشیدنش.
Ahmad
«پوچ» و «پوچی» در فلسفه آلبر کامو معنای منفی ندارد و به‌عکس معنای آن مثبت و ایجابی است. منظور کامو از «پوچ» و «پوچی» این است که جهان و زندگی معنا و هدفی بیرون از خودشان ندارد و جستجوی چنین هدف و معنایی بیهوده، و معانی و اهداف این‌چنینی که برای جهان و زندگی عرضه می‌شوند فریب یا خودفریبی است. بنابراین، «انسان پوچ» یا «پوچ‌گرا» کسی است که بی‌معنایی جهان و زندگی را می‌پذیرد و با آن کنار می‌آید. انسان پوچ‌گرا می‌داند که جهان به اهداف او بی‌اعتناست و کار خودش را می‌کند و «شعوری» پشت آن نیست و نقشه و طرحی ندارد و این فقط خود انسان است که می‌تواند به زندگی‌اش معنایی ببخشد، آن هم صرفآ با زندگی کردنش، یا به تعبیر خود کامو، با جرعه‌جرعه نوشیدنش.
کمیل امینی
پوچی در کامل‌ترین معنایش بازشناسی روشن و واضح این امر است که جهان این آرزومندی ما را که طالب جهانی کاملا قابل فهم برحسب شرایط انسانی هستیم برآورده نمی‌سازد. ما می‌خواهیم جهان معنا داشته باشد، امّا جهان معنایی ندارد. رسیدن به این تضادّ رسیدن به پوچی است. در این جهان فهم‌ناپذیر و محدود است که سرنوشت انسان معنای خود را پیدا می‌کند... گفتم که جهان پوچ است، امّا شتاب کردم... آنچه پوچ است مواجهه این نامعقولی جهان و عطش سوزان برای وضوحی است که فریادش در دل آدمی طنین‌افکن است
magi
چون عقل، فهم‌ناپذیری جهان و بیهودگی امید را آشکار می‌کند، این متفکران اگزیستانسیالیست در تلاشی مذبوحانه عقل را می‌کشند تا امید را نجات دهند. امّا کامو این را روا نمی‌داند.
ali momamadi
پیش‌ترها می‌گفتید از خدا و بلهوسی‌هایش می‌ترسید. امّا، خدای شما آنارشیستی بود که انواع منطق‌ها را درهم می‌آمیخت. گمان می‌کرد می‌تواند هم خودرأی باشد و هم مهربان ــ امّا بگذار بگویم که این خیالی خام بود.
magi
«پوچ» و «پوچی» در فلسفه آلبر کامو معنای منفی ندارد و به‌عکس معنای آن مثبت و ایجابی است. منظور کامو از «پوچ» و «پوچی» این است که جهان و زندگی معنا و هدفی بیرون از خودشان ندارد و جستجوی چنین هدف و معنایی بیهوده، و معانی و اهداف این‌چنینی که برای جهان و زندگی عرضه می‌شوند فریب یا خودفریبی است.
احسان رضاپور

حجم

۱۴۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱۴۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۶۳,۰۰۰
۴۴,۱۰۰
۳۰%
تومان