دانلود و خرید کتاب مادونایی با پالتو پوست صباح‌الدین علی ترجمه مهلا منصوری
تصویر جلد کتاب مادونایی با پالتو پوست

کتاب مادونایی با پالتو پوست

انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مادونایی با پالتو پوست

«مادونای با پالتوی پوست» نام رمانی از نویسنده اهل ترکیه، صلاح‌الدین علی است که با رکورد یک‌میلیون فروش در سال ۲۰۱۵، پرفروش ترین کتاب سال ترکیه شد. علی در این اثر داستانی دو وجهی را روایت می کند. یکی ماجرای کارمند یک شرکت که راوی می‌کوشد با او رابطه‌ای دوستانه برقرار کند و به زندگی او راه یابد و دیگری خاطرات دست‌نوشته کارمند پیر که روایتی عاشقانه از زندگی روزگار جوانی او در آلمان است: «در آن زمان‌ها ماریا انگشت اشاره‌اش را تکان داده، می‌خندید و می‌گفت: ـ نه دوست من؛ نه. عشق اصلاً چیزی که شما می‌گوئید نیست. ساده و سمپاتیک و بعضی وقت‌ها یک علاقهٔ عمیق نیست. عشق کلاً چیز دیگری است و عین این مسأله است که نمی‌دانیم از کجا آمده ایم و کدام روز قرار است از این دنیا کوچ کنیم. در حالی که دوستی دوامش بیشتر است و بستگی به فهم و درک متقابل دارد. می‌تواند نشان دهد به چه صورتی شروع شده و اگر از میان رود، حتی می‌توان علّت آن را تحلیل کرد. در صورتی که عشق را نمی‌توان تحلیل کرد.» این رمان پایانی شگفت‌انگیز و تکان دهنده دارد که نشان می دهد ادم‌ها هرکجای این دنیا و در هر مقام و جایگاهی که هستند هرچقدر هم که منزوی و معمولی باشند باز دنیایی درون خود دارند که ارزش شناختن و کشف شدن دارد. دنیایی خارج از تصور ما.
farez
۱۴۰۱/۰۸/۱۰

مادونایی با پالتو پوست، بی شک کتابی تحسین برانگیز و توصیف محوره. کتابی که بیشتر از اونکه رمان باشه و در چارچوب ادبیات داستانی قرار بگیره، فلسفیه و به توضیح به جا و دقیق و کامل حالات یک انسان و

- بیشتر
نیلوفر معتبر
۱۴۰۰/۱۰/۰۵

هر بار که با محتوای عاشقانه یه کتاب مواجه میشم، با خودم میگم یعنی میتونه با داستان های عاشقانه ای که قبلاً خوندم، متفاوت باشه؟ و هر دفعه، غافلگیر میشم! با اینکه شاید شباهت کمی به کتاب "چشم هایش" ِ بزرگ

- بیشتر
MoonRiver
۱۳۹۹/۰۸/۱۶

اول از خود کتاب: خیلی دوست‌داشتنی بود، من که یاد ملت عشق افتادم، بسیار پسندیدم دوم ترجمه: متوسط بود، در زبان فارسی متزلزل‌ناپذیر غلطه و درستش تزلزل‌ناپذیره، از مترجم کتاب شناختی ندارم ولی حدس میزم ترک‌زبان باشین، چون تو ترکی ما

- بیشتر
meysam
۱۳۹۹/۱۲/۱۰

بسیار کتاب جالب با داستانی جالب و هیجان انگیز توصیه میکنم حتما بخونید

کاربر ۷۲۵۷۳۸۱
۱۴۰۳/۰۳/۳۰

داستان عاشقانه قشنگی بود کمی شبیه به کتاب چشمهایش بود ممنونم :)

نرگس
۱۳۹۹/۰۵/۱۵

خوب داستان خوبی داشت یه داستان عاشقانه غم انگیز اما میتونست بهتر از این تموم بشه ادم بعد از خوندنش میگه خوب میگه اگه یه نا امید نمیشد شاید میتونست به اون چیزی که میخواست برسه

انسان‌ها به‌طور عادی در پی چیزهایی هستند که احتمال می‌دهند، پیدا کنند. پیدا کردن آدمی که بخواهد ته چاهی برود که در آنجا اژدها وجود دارد آسان‌تر از یافتن کسی است که جسارتش را داشته باشد به ته چاهی برود که نمی‌داند در آنجا چیست!
zahra.s
همهٔ غم و اندوه‌ها انعکاس درک ما از حوادث غیر منتظره است. افرادی که آمادگی دارند قطعاً قدرت مقابله با هر چیز و هرکسی را هم دارند.
مهرگان
نه دوست من؛ نه. عشق اصلاً چیزی که شما می‌گوئید نیست. ساده و سمپاتیک و بعضی وقت‌ها یک علاقهٔ عمیق نیست. عشق کلاً چیز دیگری است و عین این مسأله است که نمی‌دانیم از کجا آمده ایم و کدام روز قرار است از این دنیا کوچ کنیم. در حالی که دوستی دوامش بیشتر است و بستگی به فهم و درک متقابل دارد. می‌تواند نشان دهد به چه صورتی شروع شده و اگر از میان رود، حتی می‌توان علّت آن را تحلیل کرد. در صورتی که عشق را نمی‌توان تحلیل کرد.
نیلوفر معتبر
وقتی انسان سعی می‌کند، نقاط مشترکی با کسی داشته باشد و خودش را شبیه طرف مقابل نشان بدهد؛ دلیلی جز نزدیکی دو روح نمی‌تواند داشته باشد!...
نیلوفر معتبر
از بچّگی، ترس داشتم که در خوشبختی اصراف کنم. یک قسمت از آن را برای بعدها نگه می‌داشتم. این کارم هرچند باعث می‌شد فرصت‌های زیادی را از دست بدهم. امّا من می‌ترسیدم که بیشتر از تقدیرم بخواهم.
نیلوفر معتبر
توی دنیا هیچ چیز برای من تلخ‌تر از آن نبود که کسی با وجود ناراحتی مجبور به خندیدن باشد.
نیلوفر معتبر
هرچقدر که به دیگران محتاج می‌شدم به همان اندازه از آنها دور می‌شدم.
نیلوفر معتبر
از کسی که در زندگیم بیشتر از همه به او اعتماد داشتم نارو خورده و این شکست به افراد دیگر هم سرایت کرده بود. چون که او برای من تمثالی از تمام انسانیت بود.
Parinaz
در هر حال انسانی برای انسانی دیگر...؛ کفایت می‌کرد.
Parinaz
اینکه کسی را دوست داشته باشی و از او خوشت بیاید یک چیز و آنکه با تمام وجود، با تمام روحت عاشق فردی باشی چیز دیگری است...
Parinaz
واقعاً مثل انسان‌هایی که ازدواج کرده‌اند از همدیگر خسته شده‌ایم؟
v.fahimi
انسان‌ها محتاج عشق و محبّت همدیگرند نه کمک‌های مادی... اگر این اصل وجود نداشت اسم واقعی خانواده این بود: گروهی از افراد بیگانه را پرورش دادن.
نیلوفر معتبر
در دنیایی که خیلی دشوار است دو نفر همدیگر را بتوانند پیدا کنند، اصلاً خوب نیست بدون علّت و بی‌معنا از هم جدا بشویم...
نیلوفر معتبر
زمانی که احساس می‌کنیم، یک زن همهٔ وجودش را به ما داده است. در واقع از ما فاصله گرفته است. زمانی که احساس می‌کنیم خیلی نزدیک ماست پشت تمامی مسافت‌هاست.
نیلوفر معتبر
همهٔ غم و اندوه‌ها انعکاس درک ما از حوادث غیر منتظره است. افرادی که آمادگی دارند قطعاً قدرت مقابله با هر چیز و هرکسی را هم دارند.
نیلوفر معتبر
از اصلی‌ترین عادات صاحبان قدرت احتمالاً این است که در برابر دوستان دون‌پایه نوعی ژست حواس‌پرتی می‌گیرند. دوستانی را که قبلاً شما خطاب می‌کردند یکباره با لحنی خودمانی؛ تو می‌خوانند. در وسط حرف طرف مقابل می‌پرند، سؤال‌های بی‌ربط و بی‌معنی می‌کند و خیلی هم طبیعی جلوه می‌دهند. حتی بیشتر مواقع، با لبخندی، مهربان و دلسوزانه این کارها را انجام می‌دهند.
نیلوفر معتبر

حجم

۱۵۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۵۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان