دانلود و خرید کتاب انجیل سفید توبیاس ولف ترجمه اسدالله امرایی
تصویر جلد کتاب انجیل سفید

کتاب انجیل سفید

نویسنده:توبیاس ولف
انتشارات:نشر ثالث
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب انجیل سفید

انجیل سفید، مجموعه داستان‌های منتخب توبیاس وولف، نویسنده‌ی پیشرو سبک داستان کوتاه در آمریکا است. داستان‌های این مجموعه بارها مورد تقدیر قرار گرفته‌اند و جوایزی همچون جایزه اُ.هنری را از آن خود کرده‌اند. 

انجیل سفید را اسدالله امرایی، مترجم توانمند به فارسی برگردانده و نشر ثالث آن را منتشر کرده است. 

درباره‌ی کتاب انجیل سفید

انجیل سفید، مجموعه‌ای از داستان‌ها کوتاه توبیاس وولف است. این داستان‌ها  مجموعه‌ our story begins انتخاب شده‌اند و با رضایت نویسنده، در ایران منتشر شده‌اند. وولف در داستان‌هایش با نگاهی دقیق و تیزبین به دغدغه‌های انسانی می‌پردازد. دغدغه‌هایی که در پیچ و خم‌های روابط دنیای امروزی، گرفتار شده‌اند. داستان‌هایی که مانند گریزی دلپذیر هستند و از اتفاقاتی می‌گویند که دقیقا در یک قدمی ما، رخ می‌دهند و شاید ما به سادگی از کنار آن‌ها عبور کنیم. ماجراهایی از پیچیدگی روابط شغلی، دعوای همسایه‌ها، خراب شدن ماشین، تقلب کردن‌ها و ...

کتاب انجیل سفید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

انجیل سفید برای دوست‌داران داستان‌های کوتاه خارجی، کتابی لذت‌بخش است.

درباره‌ی توبیاس وولف

توبیاس وولف سال ۱۹۴۵ در آلاباما به دنیا آمد. اما در واشینگتن بزرگ شد. او مدتی در پالو آلتو، کالیفرنیا در کالیفرنیا به تدریس برنامه‌های داستان‌نویسی و ادبیات پرداخت.

وولف به خاطر مجموعه‌های داستان کوتاه شهرت زیادی دارد. او در کنار ریموند کارور، ریچارد فورد، آن بیتی و دیگر نویسندگان مینی‌مالیست از پیشتازان داستان کوتاه امروز آمریکاست.

معروف‌ترین اثر وولف، زندگی این پسر است که از روی خاطرات کودکی خودش نوشته شده است. این کتاب جایزه کتاب لس‌آنجلس تایمز را به خود اختصاص داده است. 

وولف سه بار برنده جایزه اُ- هنری شده و به خاطر مجموعه داستان‌های کوتاه، رمان‌ها و خاطراتش مورد تقدیر قرار گرفته‌است.

اسدالله امرایی در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۹ در شهر ری متولد شد. امرایی کارشناس زبان و ادبیات انگلیسی است و از سال ۱۳۶۰ با مطبوعات همکاری دارد. او آثار بسیاری از نویسندگان مطرح دنیا، مانند گابریل گارسیا مارکز، ژوزه ساراماگو، ایزابل آلنده، ارنست همینگوی و هاینریش بل را به فارسی برگردانده است. 

جملاتی از کتاب انجیل سفید

در نیمه دوم پانزدهمین سال تدریس مری در براندن، رئیس دانشگاه همه دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه را به جلسه‌ای فراخواند و اعلام کرد که دانشگاه ورشکست شده و باید درش را ببندند. رئیس هم به اندازه دانشجویان و استادان حیرت کرده بود، گزارش هیئت‌امنای دانشگاه همان روز صبح به دست او رسیده بود. گویی مدیر مالی دانشگاه آینده را پیش‌بینی کرده و همه‌چیز را باخته بود. رئیس مالی دانشگاه می‌خواست پیش از آن‌که خبر به مطبوعات درز کند، شخصاً آن را به اطلاع همه برساند، جلو همه گریه کرد، بعضی از دانشجویان و مدرسان هم گریه کردند، جز یکی دو نفر دم‌کلفت خودپسند که اظهار می‌کردند آموزش‌های دانشگاه به درد نمی‌خورد.

مری نمی‌توانست واژه حدس و گمان و قمارِ خرید سهام را هضم کند. آخر مگر می‌شد روی سرمایه دانشگاه قمار کرد؟ چرا دست به این کار زده بود و چرا کسی جلو او را نگرفته بود؟ از دید مری چنین عملی به روزگاری دیگر تعلق داشت. مزرعه‌داری مست که برده‌های خود را در قمار باخته بود.

صبا
۱۴۰۰/۰۴/۱۲

کتاب دربردارنده‌ی مجموعه ی داستان های توبیاس وولفه‌. مینیمال نویسی چیره دست. داستان های وولف در عین مینمال بودن، برخلاف داستان های کوتاه کارور مسیر و به گونه ای پایانی داره . ترجمه ی بی نظیر اسدالله امرایی به زیبایی

- بیشتر
هادی
۱۳۹۸/۱۱/۰۱

عالی. عالی. از دستش ندید، هر داستان مبهوت کننده تر از داستان قبلی.

شرقی غمگین
۱۳۹۸/۰۸/۲۸

کتاب خوبیه برای طرفدارای داستان کوتاه.

یحیی
۱۴۰۱/۰۶/۰۶

هر داستان مثل بریده ای از یک رمان ، بهمین خاطر خیلی آغاز و پایان درستی نداره

بوک تاب
۱۴۰۱/۰۲/۰۲

راستش من فقط دوتا داستانک اولش رو خوندم،خوشم نیامد ادامه ندادم.

لولی سرمست
۱۴۰۲/۰۹/۰۸

داستانهای کوتاه هستن ، نمیدونم شاید ترجمه بعضیها بد بوده یا چی ولی بجز یکی دوتا بقیه رو اصلا نپسندیدم، جامعه‌ای که این داستانها توشون اتفاق افتاده و شخصیتها بعضا به حدی با استاندارد ذهنی یک انسان تو ذهن من

- بیشتر
استودیوس
۱۴۰۱/۰۳/۲۲

نتونستم باکتاب ارتباطی برقرار کنم.

سزاوار نیست که کسی در این دنیا تنها بماند. هر آدمی باید کسی را داشته باشد که به او تکیه کند. در هر شرایطی.
mohammad khazaiy
«خانواده نهادی محکم است، اما خب آدم که نمی‌تواند دائمآ توی یک نهاد سر کند.»
mojgan
به نظرش می‌رسید که خودش آرام آرام می‌پوسد. درست مثل ماشین‌های فرسوده قدیمی که اهالی محل جلو خانه‌شان روی تکه‌های چوب می‌گذاشتند. مری می‌دانست که همه می‌میرند، اما احساس می‌کرد او سریع‌تر از دیگران رو به مرگ می‌رود.
Fatemeh7
«خداوند به کسانی کمک می‌کند که به خودشان کمک می‌کنند.»
محمدحسین
دیوارهای اتاق عرق می‌کرد و او پشت یخچال کپک‌ها را می‌دید. به نظرش می‌رسید که خودش آرام آرام می‌پوسد. درست مثل ماشین‌های فرسوده قدیمی که اهالی محل جلو خانه‌شان روی تکه‌های چوب می‌گذاشتند. مری می‌دانست که همه می‌میرند، اما احساس می‌کرد او سریع‌تر از دیگران رو به مرگ می‌رود.
mojgan

حجم

۱۴۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

حجم

۱۴۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
تومان