دانلود و خرید کتاب حرفه؛ داستان نویس ۲ ترجمه کاوه فولادی نسب

معرفی کتاب حرفه؛ داستان نویس ۲

داستان کوتاه و رمان مثل بسیاری از پدیده‌های مدرن دیگر محصولاتی وارداتی هستند. در این تقریبا صد سالی که از شروع داستان‌نویسی مدرن ایرانی می‌گذرد، چیزی که بیش از همه مورد غفلت بوده، شناخت اصول داستان‌نویسی به دلیل کمبود منابع درست در این باره است. در این سال‌ها، نویسنده‌های جوان داخلی با سرعت زیادی دارند وارد بازار ادبیات می‌شوند و باید تلاش کرد تا این نسل جدید با اصول و مبانی هنر داستان‌نویسی آشنا شوند و راه و رسم درست نوشتن و درست ارتباط برقرار کردن با مخاطب را بشناسند. مجموعه «حرفه: داستان‌نویس» تلاشی در همین مسیر است. این اثر همه مسائل داستان‌نویسی را که جایشان در منابع مکتوب ایرانی خالی است، مطرح می‌کند و نویسندگانی دارد که حضور و تنوع دیدگاهشان درباره داستان‌نویسی تکثر و تنوع مناسبی را در مجموعه به وجود آورده است. خواندن، بازخوانی و ویرایش و اضافه‌کردن زیرنویس‌های این مجموعه برای آشنایی هرچه بیشتر مخاطب ایرانی با نویسنده‌های بزرگ، شخصیت‌های داستانی ماندگار و مجله‌ها و جایزه‌های مهم ادبی جهان، سه سال زمان برده است و در نهایت این که نام اصلی مجموعه Handbook Of Short Story Writing است و چهار جلد دارد. در هر جلد هم، مقاله‌های مستقلی از نویسنده‌ها، منتقدان، و مدرسان ادبیات داستانی گرداوری شده است. جلد اول مجموعه، مدخلی است برای کل مجموعه و در آن از اهمیت داستان، نویسندگی به عنوان حرفه و ایده‌پردازی بحث می‌شود. در جلد دوم و سوم مسائل تکنیکی داستان‌نویسی با مثال‌ و نمونه‌ مطرح می‌شوند و جلد چهارم به مسائل تکمیلی داستان‌نویسی مثل ساخت و پرداخت داستان، شگردهای مغفول مانده و بازنویسی و فروش داستان می‌پردازد.
ramtin
۱۳۹۸/۰۵/۲۳

لطفا تا آخر ماه که حقوق ها واریز میشود در طرح تخفیف نگهدارید. 😂😂😂

برای این‌که بتوانید توجه خواننده را جلب کنید، باید در داستان‌تان چیزی در معرض خطر باشد، باید چیز ارزشمندی به دست بیاید یا از دست برود.
کاربر 27474
همیشه به یاد داشته باشید که هر قدر دربارهٔ گره موجود در وضعیت و موقعیت داستان بیشتر دروغ بگویید و اغراق کنید، بیشتر پیچیده خواهد شد، و هر قدر این گره پیچیده‌تر شود، داستان‌تان بهتر خواهد شد.
imalializade
به‌نظر من خلق شخصیت یکی از آن کارهایی است که قابل یادگیری نیست و به‌راحتی هم نمی‌شود آن را جعل کرد. البته هر کسی می‌تواند آدمکی بسازد که مجموعه‌ای از خصوصیت‌ها مثل برچسب به او چسبانده شده است. حتا بعضی نویسنده‌ها موفق شده‌اند مردم را متقاعد کنند که خلق شخصیت همین است. به همین دلیل این روزها کلمهٔ شخصیت کم‌کم دارد معنای دومی پیدا می‌کند: می‌گوییم این مرد یک شخصیت است، و منظورمان این است که او کمی، فقط کمی، عجیب‌وغریب است.
imalializade
شخصیت‌های داستانی شما باید به‌یادماندنی باشند. در غیر این صورت هربار که آن‌ها را به عمل داستانی برمی‌گردانید، تعداد زیادی از تماشاگران‌تان نخواهند توانست آن‌ها را به‌جا بیاورند.
imalializade
هر وقت به نقطه‌ای رسیدید که دیدید نمی‌توانید به رغم شرایط پیچیده‌ای که خلق کرده‌اید، راه‌حل را پیدا کنید، مطمئن باشید که فقط یک راه وجود دارد که داستان‌تان را قابل فروش می‌کند: آن وضعیت و موقعیت را باز هم پیچیده‌تر کنید. آن‌قدر وضعیت و موقعیت را پیچیده‌تر و پیچیده‌تر کنید، تا راه‌حل خودش را به شما نشان بدهد.
imalializade
واقعیت این است که خواننده‌ها می‌خواهند شخصیت اصلی داستان زمان خیلی زیادی را برای حل مشکلش صرف کند، و هر قدر هم که حل مشکل برایش سخت‌تر باشد، خواننده داستان را بیشتر دوست خواهد داشت.
imalializade
لرد بلفور را در مجلس بریتانیا پس ذهنش دارد: «آقایان، برای من مهم نیست که با من مخالفت شود. از این هم که مورد حمله قرار می‌گیرم ناراحت نمی‌شوم. ولی اقرار می‌کنم وقتی می‌شنوم که کسی نظرات من را توضیح می‌دهد، کمی ترس برم می‌دارد.»
مصطفی
درد شمشیری دوکاره است: شخصیتی که درد جسمی را تحمل می‌کند و شخصیتی که از درد روانی آسیب می‌بیند؛ هر دو، هم به‌یادماندنی می‌شوند و هم مهم. البته همهٔ دردها مثل هم نیستند. انگشتی قطع‌شده نمی‌تواند به طور ویژه شخصیتی را مهم کند. ولی همان‌طور که اشاره کردم، شخصیت اصلی قلمرو مرگ درد وحشتناکی را تحمل می‌کند. دقت کنید که درد او هم جسمی و هم روانی است. فقدان یک معشوق می‌تواند در ذهن یک تماشاگر اهمیت و وزنی به اندازهٔ قطع یک عضو داشته باشد. با وجود این استفاده از درد جسمی خیلی آسان‌تر است، زیرا نیازی به مقدمه‌چینی ندارد. اگر شخصیتی درد بکشد، خواننده نسبت به او همذات‌پنداری خواهد کرد؛ حتا اگر پیش از این هرگز او را ندیده باشد. اما نشان دادن فقدان روانی و عاطفی به این سادگی‌ها نیست.
طلا در مس
شخصیتی که تحت‌تأثیر عمل داستانی قرار می‌گیرد، همان کسی است که داستان از زاویه‌دید او روایت می‌شود و شخصیتی که داستان از زاویه‌دید او روایت می‌شود، همان کسی است که تحت‌تأثیر عمل داستانی قرار می‌گیرد. نام این قانون را قانون هیلز بگذارید.
shina.khosravi
درد با تکرار تأثیرش را از دست می‌دهد. اولین‌باری که ضربه‌ای به سر شخصیت می‌خورد، دردْ اهمیت او را بالا می‌برد، ولی بار سوم یا چهارم، دیگر شخصیت مضحک و دردش لطیفه می‌شود. با توصیف جزءبه‌جزء جراحت‌ها یا با نمایش اغراق‌آمیز دلیل‌ها و تأثیرهای درد چندان نمی‌توانید قدرت آن را بالا ببرید. نشان دادن خون و زخم فقط تماشاگر را میخ‌کوب می‌کند.
imalializade
شخصیت‌های اصلی شما ــ آن‌ها که عمل داستانی را پیش می‌برند و تصمیم‌هاشان رویدادهای داستان را رقم می‌زند ــ معمولاً نمی‌توانند بیش‌ازحد عجیب‌وغریب باشند، چون در غیر این صورت تماشاگر باورشان نخواهد کرد.
imalializade
شاید شنیده باشید که تیپ چیز بدی است، اما واقعیت این است که این گزاره خیلی هم درست نیست. حتا در داستان‌های بهترین نویسنده‌های همهٔ دوره‌ها هم بیشترِ آدم‌ها صرفاً تیپ هستند و نه چیزی بیشتر.
imalializade
حواس‌تان باشد که کلمات به محض این‌که روی کاغذ می‌آیند، در اطراف خودشان نوعی قداست ایجاد می‌کنند. این اتفاق در مورد یک نویسندهٔ غیرحرفه‌ای جدی‌تر است. او معمولاً با خودش می‌گوید: «این جملهٔ قشنگیه، نمی‌تونم پاکش کنم.» حتا ممکن است تردید کند که این‌جا و آن‌جا نقصی وجود دارد، اما کدام مادری وجود دارد که بچهٔ علیلش را کمتر از بچهٔ سالمش دوست داشته باشد؟ اتفاقی که معمولاً می‌افتد این است که چنین بچه‌ای حتا مورد محافظت بیشتری هم قرار می‌گیرد.
imalializade
یک داستان خوب در حقیقت سرگذشت یک کشمکش است.
imalializade
بسیاری از ما به خاطر علاقهٔ عمیقی که به شخصیت‌های مخلوق‌مان داریم، همیشه مشکلات ساده‌ای را پیش روی‌شان می‌گذاریم و باز هم به محض این‌که با همین مشکلات ساده روبه‌رو می‌شوند، همهٔ قدرت‌مان را به عنوان خالق به کار می‌گیریم تا هر چه زودتر بر آن‌ها غلبه کنند. درست در همین لحظه است که کشمکش از بین می‌رود و داستان جذابیتش را از دست می‌دهد.
imalializade
این ایراد در تبدیل وضعیت و موقعیت‌های پیچیده به پی‌رنگ داستانی، همیشه در کارگاه‌های داستان‌نویسی در داستان‌های نویسنده‌های تازه‌کار دیده می‌شود. آن‌ها وضعیت و موقعیتی پیچیده را خلق می‌کنند و وقتی نمی‌توانند راه‌حلی برایش پیدا کنند، به تقدیر و اقبال و تصادف اجازه می‌دهند که آن را برای‌شان حل کند.
imalializade
ایجاد پی‌رنگ در داستان شیوه‌ای است برای نگاه کردن به حادثه‌ها؛ شیوه‌ای است برای این‌که در گام نخست تعیین کنید چه چیزی در داستان اهمیت دارد و در گام‌های بعدی ــ در مسیری که حادثه‌های اصلی داستان‌تان را می‌سازید و به‌هم ربط می‌دهید ــ اهمیت آن را نشان دهید. به طور خلاصه پی‌رنگ شیوه‌ای برای نشان دادن اهمیت پدیده‌هاست.
کاربر 27474
ایجاد پی‌رنگ در داستان شیوه‌ای است برای نگاه کردن به حادثه‌ها؛ شیوه‌ای است برای این‌که در گام نخست تعیین کنید چه چیزی در داستان اهمیت دارد و در گام‌های بعدی ــ در مسیری که حادثه‌های اصلی داستان‌تان را می‌سازید و به‌هم ربط می‌دهید ــ اهمیت آن را نشان دهید. به طور خلاصه پی‌رنگ شیوه‌ای برای نشان دادن اهمیت پدیده‌هاست.
کاربر 27474
ممکن است یک‌بار به این فکر کرده باشید که می‌شود موهاتان را صورتی کنید، اما هرگز این کار را انجام نداده باشید. این نکته‌ای دربارهٔ روان‌شناسی شماست، نه یک پی‌رنگ بالقوهٔ داستانی. اما اگر واقعاً روی تصمیم‌تان باقی بمانید و این کار را انجام بدهید، حالا دیگر این تصمیم صرفاً اطلاعی دربارهٔ روان‌شناسی شما نیست، بلکه مثل سنگی که توی برکه‌ای پرتاب می‌شود، واکنش‌ها و پیامدهایی به دنبال دارد. چنین ایده‌ای می‌تواند به نقطه‌ای برای شروع یک داستان تبدیل شود
کاربر 27474
پی‌رنگ داستان به وسیلهٔ حادثه‌های اصلی ساخته می‌شود. منظور از حادثه‌های اصلی آن حادثه‌هایی است که پیامدهای مهمی در داستان دارند.
کاربر 27474

حجم

۱۵۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۱۲ صفحه

حجم

۱۵۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۱۲ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
۲۴,۵۰۰
۵۰%
تومان