دانلود و خرید کتاب اوژنی گرانده انوره دوبالزاک ترجمه وحید منوچهری واحد

معرفی کتاب اوژنی گرانده

انوره دو بالزاک (۱۸۵۰-۱۷۹۹)، نویسنده فرانسوی است.

«اوژنی گرانده» در شمار بهترین آثار بالزاک است که از بدو انتشار با اقبال منتقدان روبرو شد، به گونه‌ای که بالزاک از تعریف‌ها و تمجید‌هایی که از این رمان می شد به ستوه آمد و آن را در شمار شاهکارهای خرد و کوچک خواند.

در «اوژنی گرانده» مساله تاثیر وراثت و وابستگی زندگی انسان به تاریخ گذشته نیز نشان داده شده است اما بیش از هر چیز، این رمان داستان شکست همه فضایل در برابر پول و جاه‌طللبی است.

«اوژنی گرانده» داستان دختری به نام اوژنی از خانواده‌ای فرانسوی به نام گرانده است. شارل پسر عموی اوژنی پس از ورشکستگی پدرش به جمع خانواده آنها می‌پیوندد.

دختر عاشق و شیفته شارل می‌شود ولی پدر متمول و عاری از عشق و محبت اوژنی برخوردی دیگر با این جریان دارد.

کتاب باز
۱۳۹۹/۰۲/۱۵

امروزه افراد کمی شکوه آثار کلاسیک را درک میکنند. ولی اوژنی قادر است نظر همه را در اینباره تغییر بدهد. بالزاک برخلاف جین استین، نشان داده که ارزش زن به ازدواج و پولش نیست، به قلبش است.

بهزاد
۱۳۹۵/۰۷/۰۲

کامنت زیری از خانم arghavan رو نخونید. آخر داستانو لو داده

narges
۱۳۹۶/۰۷/۰۴

یه عاشقانه آرام و البته یه کتاب روانشناسی هم به حساب می آید کتابی که افراد خسیس ، مومن ، مکار و... به تحریر در آورده جالبه اما شکیبایی در خواندنش حرف اول رو می زنه باید روی بعضی قسمتا توجه بیشتری کرد در

- بیشتر
نَعنا🌿
۱۴۰۰/۱۲/۲۹

جالب بود، ادم رو میبره به خودِ خود قرن هجده. متعلق به قرنی که سرمایه داری و مادی گرایی هنوز در چرخه زندگی مردمان مغرب زمین به طور کامل رسوخ نکرده. از این کتاب نه میشه بیزار بود نه میشه خیلی دوستش

- بیشتر
mostapha
۱۳۹۳/۱۲/۱۵

"...سلیقه ها عوض میشود.یادم میآید در دهه 1940 چطور مردم برای خرید کتاب تازه ای از سری کلاسیکهای جهان صف میکشیدند. نویسندگان بزرگ این روزها مشتری چندانی ندارند. پیرها پیرتر میشوند، و جوانها - خب، مثل اینکه آنها مدت درازی

- بیشتر
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۴۰۱/۱۱/۰۲

این رمان، ستیزه ی مرگبار میان خواسته های مادی و قدرت رهایی بخش احساسات را به تصویر می کشد. در خانه ای دلگیر در شهر سومور، مردی خسیس و پول پرست به نام آقای گرانده به همراه همسر و دخترش،

- بیشتر
Ali
۱۳۹۸/۰۱/۰۹

به عنوان اولین کتابی که توی این سبک خوندم خیلی جالب و البته واقعی بود. اگر به داستان های عاشقانه کلاسیک علاقه دارین پیشنهاد میکنم مطالعش کنین.

mah
۱۳۹۵/۰۷/۲۸

سال ها پیش خوندم. فضای داستان با وجود پدر پول دوست، تا حدودی خشن است اما این خشونت با وجود اوژنی اندکی تلطیف میشه. جمله ای از اوژنی گرانده رو از پس سال ها هنوز به یاد دارم، با این

- بیشتر
narges
۱۳۹۴/۰۴/۲۷

داستان قشنگی داره

sayna
۱۳۹۶/۰۳/۲۳

من وقتی که این کتاب رو خوندم خوشم نیومد خیلی قشنگ نبود ادم بخواد براش وقت بزاره و بخونش البته شاید برای ترجمه ای بوده که ازش خوندم که ترجمه نشر افق بود اگه تعریف این کتاب رو خیلی شنیدین

- بیشتر
خيلی دلم می‌‌خواست برای يک لحظه و فقط يک لحظه مثل خدا قدرتمند بودم.»
سَمَر
زندگی بالزاک از ۱۸۳۰ تا ۱۸۵۰ که سال مرگ اوست پر از رنج و غصه و عذاب بود و او برای اينکه بتواند خرج زندگی ساده روزانه‌‌اش را به دست بياورد مجبور بود روزی ۱۲ تا ۱۸ ساعت بنويسد. او به سختی و با قهوه خودش را بيدار نگه می‌‌داشت و آثار جاودانه‌‌اش را می‌‌نوشت. بالزاک نويسنده‌‌ای توانا، چيره دست و خوش ذوق بود که در طول زندگی کوتاهش بيش از صد مقاله، رمان و نمايشنامه به رشته تحرير درآورد. او در کليه آثارش، تصويری کمدی، اما واقعی از جامعه آن روز فرانسه به تصوير کشيده و جنبه‌‌های شخصيتی هر فرد را در هر طبقه‌‌ای که بودند به درستی نمايانده است. بالزاک در روز يکشنبه هشتم آگوست سال ۱۸۵۰ در سن پنجاه و يک سالگی در پاريس درگذشت. در لحظه مرگ فقط ويکتور هوگو در کنارش بود و در پاريس کمتر کسی متوجه مرگ او شد. و در موقع تشيع جنازه‌‌اش الکساندر دوما و ويکتور هوگو دو طرف تابوتش را بر دوش خود گرفته و تا گورستان همراهی کردند و وی را در قبرستان پرلاشز به خاک سپردند.
vahid
«زندگی چيزی به جز رنج کشيدن و مردن نيست.»
شراره
فهميد خيلی از چيزهايی که مثلاً در يک کشور جزو کمالات و افتخارات است در کشوری ديگر جزو جنايات و کارهای زشت است. برای همين هيچ وقت نتوانست به درک درستی از خوبی و بدی دست پيدا کند و بفهمد چه کاری واقعا خوب و باارزش است و چه کاری زشت و ناپسند و ذهن فعالش هيچ وقت نتوانست بفهمد که چی درست است و چی غلط و چه کسی راست می‌‌گويد و چه کسی دروغ.
sheida nazari
اشتباه زنها در اينگونه موارد، خوش‌‌بينی بيش از حد آنها به عشق و اعتقادشان به حقيقت عشق است. آنها دوست دارند که دروغ‌‌های مرد مورد علاقه‌‌شان را با اينکه می‌‌دانند دروغ است، باور کنند و تسليمش بشوند. انگار که دلشان می‌‌خواهد فريب بخورند و از اين فريب خوردن لذت می‌‌برند.
شراره
دوستان من زندگی مجموعه‌‌ای از حوادث گوناگون است و انسان برای اينکه بتواند از اين حوادث جان سالم بدر ببرد بايد قبل از انجام هرکاری خوب درباره همه چيز فکر کند بعد تصميم بگيرد
شراره
آدم‌‌های اين شهر آنقدر وقت آزاد دارند که اوقاتشان را يا بايد به بازی و سرگرمی بگذارنند يا پشت سر همديگر غيبت کنند و مواظب کارهای هم باشند. محال است که يک زن خانه‌‌دار، مقداری آرد بخرد و همسايه‌‌ها از شوهرش نپرسند که کيک را خوب طبخ کرده يا نه؟ امکان ندارد که يک دختر جوان کنار پنجره بيايد و يک گروه بيکار او را نبينند. آنچه که مسلم است در اين خانه‌‌های تاريک، ساکت و غيرقابل نفوذ، هيچ رازی وجود ندارد و باطن هر کس مثل ظاهرش روشن است.
sh kh
«دختر جان، تمام اين سکه‌‌ها و زمين‌‌ها پيش تو امانت هستند و تو بايد در آن دنيا همه را به من تحويل بدهی.» و با اين حرف نشان داد که يک خسيس، چه استفاده‌‌ای می‌‌تواند از دين و مذهب بکند.
sepid sh
آدم‌‌های خسيس، آدم‌‌هايی هستند که فقط به زمان حال اعتقاد دارند و اصلاً به زندگی آن دنيا اعتقادی ندارند. اينطور آدم‌‌ها فقط به پول فکر می‌‌کنند و برای مسائل دينی ‌‌هيچ ارزشی قائل نيستند. خسيس‌‌ها دوست دارند مدام سکه‌‌های طلايشان را لمس کنند و به هيچ‌‌وجه دلشان نمی‌‌خواهد که پول‌‌هايشان را در قبال به دست آوردن چيزی از دست بدهند. آنها حتی به راحتی خودشان هم فکر نمی‌‌کنند و با اينکه ثروتمند هستند، روزهايشان را با گرسنگی، نکبت و تنهايی به شب می‌‌رسانند و از اين همه پولی که دارند حتی يک سوی آن را حتی برای خودشان هزينه نمی‌‌کنند.
شراره
هميشه در لحظات حساس زندگی، زمانی‌‌که قرار است انسان‌‌ها چيزهايی را بشنوند که تأثير مستقيم در سرنوشت و زندگيشان دارد، جزئيات محل شنيدن خبر، چيزی است که تا سال‌‌های سال از ذهن شنونده خارج نمی‌‌شود.
mary
همه زنها حتی نادان‌‌ترين آنها اگر بخواهند به هدفشان برسند، انواع و اقسام راه‌‌های حقه‌‌بازی را بلدند.
mary
آدم‌‌های خسيس، آدم‌‌هايی هستند که فقط به زمان حال اعتقاد دارند و اصلاً به زندگی آن دنيا اعتقادی ندارند. اينطور آدم‌‌ها فقط به پول فکر می‌‌کنند و برای مسائل دينی ‌‌هيچ ارزشی قائل نيستند. خسيس‌‌ها دوست دارند مدام سکه‌‌های طلايشان را لمس کنند و به هيچ‌‌وجه دلشان نمی‌‌خواهد که پول‌‌هايشان را در قبال به دست آوردن چيزی از دست بدهند. آنها حتی به راحتی خودشان هم فکر نمی‌‌کنند و با اينکه ثروتمند هستند، روزهايشان را با گرسنگی، نکبت و تنهايی به شب می‌‌رسانند و از اين همه پولی که دارند حتی يک سوی آن را حتی برای خودشان هزينه نمی‌‌کنند.
کاربر ۱۸۰۲۷۳۹
محال است که يک زن خانه‌‌دار، مقداری آرد بخرد و همسايه‌‌ها از شوهرش نپرسند که کيک را خوب طبخ کرده يا نه؟ امکان ندارد که يک دختر جوان کنار پنجره بيايد و يک گروه بيکار او را نبينند.
nadia
در زندگی دختران جوان زمانی وجود دارد که روح پاک و زيبايشان در معرض تابش اشعه‌‌های عشق قرار می‌‌گيرد. درست در اين زمان است که ضربان قلبشان، خون گرم را به قسمت‌‌های مختلف بدنشان می‌‌رساند و می‌‌توانند زبان گل‌‌ها، پرنده‌‌ها و باران را بفهمند و سينه‌‌شان سرچشمه صفا و زندگی می‌‌شود. آنها چيزی را حس می‌‌کنند که تا به حال نظيرش را درک نکرده‌‌اند و مثل نوزادانی که برای اولين بار چشمشان به روی دنيا باز می‌‌شود و لبخند می‌‌زنند، به شيرينی زندگی و گرمی آفتاب لبخند می‌‌زنند...
کاربر 77

حجم

۲۰۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۲۰۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان