دانلود و خرید کتاب یادداشت‌هایی از خانه مردگان فئودور داستایفسکی ترجمه سعیده رامز
تصویر جلد کتاب یادداشت‌هایی از خانه مردگان

کتاب یادداشت‌هایی از خانه مردگان

معرفی کتاب یادداشت‌هایی از خانه مردگان

«یادداشت‌هایی از خانه مردگان» اثر نویسنده شهیر روس، فئودور داستایفسکی (۱۸۸۱-۱۸۲۱) است. او یکی از بهترین رمان‌نویسان طول تاریخ محسوب می‌شود و شکل‌گیری ادبیات مدرن و اگزیستانسیال و بسیاری از مکاتب فلسفی انتقادی برگرفته از ایده‌های او بوده است. کتاب‌های داستایفسکی اغلب دربردارنده نظرات مذهبی، روانشناختی و فلسفی او است و مسائلی مانند فقر، اخلاق و روحیات انسانی در آنها مطرح‌شده‌اند.داستایفسکی یادداشت‌های خانه مردگان را به دنبال تجربه تلخ اسارتش در زندان به دلیل حضورش در محافل یک گروه سوسیالیستی نوشته است: « زندان ما در یک ضلع از قلعه‌ای نظامی و در کنار خاکریز قرار داشت. آیا هیچ شده از میان شکاف حصاری به جهان آزاد خداوند نگاه کنی به این امید که چیزی ببینی؟ ... محوطهٔ بزرگی را تجسم کن به‌درازای حدود سیصد متر و پهنای دویست‌وبیست متر که از هرطرف با حصار بلندی به‌شکلِ شش‌ضلعی نامنظمی محصور است، یعنی، درواقع، با حصاری از تیرهای سربه‌فلک‌کشیده که عمیقاً در زمین فرورفته‌اند و به‌وسیلهٔ الوارهایی، که به‌طور متقاطع به‌هم بسته شده‌اند و سرِ مخروطی‌شکل تیزی دارند، محکم درهم چفت شده‌اند. این حصارِ بیرونیِ زندان محسوب می‌شد. در یک طرف از حصار، دروازهٔ بزرگی بود که همیشه قفل بود و دیدبان‌ها در تمام شبانه‌روز از آن محافظت می‌کردند. این دروازه فقط موقع رفت‌وآمد زندانی‌ها به سرِ کار باز می‌شد. در پس این دروازه دنیای روشن و آزاد و زندگی عادی و چیزهایی از این دست جریان داشت، اما زندانی‌ها، در این‌سوی حصار، آن دنیا را به‌گونه‌ای در ذهن می‌پروراندند که گویی افسانه است. این‌سوی حصار هم دنیای خاص خود را داشت، دنیایی که به هیچ دنیای دیگری شبیه نبود و قوانین مخصوص خود را داشت و پوشش و آداب و رسوم خاص خود را می‌طلبید: خانهٔ مردگانی زنده با زندگی‌ای که شبیه به هیچ زندگی دیگری در هیچ کجا نبود و مردمی متفاوت داشت. این است آن گوشهٔ خاصی که من به توصیفش می‌پردازم»

معرفی نویسنده
عکس فئودور داستایفسکی
فئودور داستایفسکی
روس | تولد ۱۸۲۱ - درگذشت ۱۸۸۱

داستایفسکی، نویسنده‌ی رمان‌های مشهوری مانند قمارباز و برادران کارامازوف، در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ در شهر مسکو و در خانواده‌ای بسیار مذهبی چشم به جهان گشود. این موضوع باعث شد خود او نیز در طی حیات خود انسانی مذهبی باقی بماند. او در مدرسه آموزش‌های نظامی می‌دید، اما خودش به ادبیات علاقه‌ی بسیاری داشت؛ بنابراین پس از اتمام مدرسه خود را وقف نوشتن کرد. نوشته‌های اولیه‌ی داستایوفسکی از او مردی جوان و بسیار پانرژی و در عین حال با روانی بی‌ثبات ترسیم می‌کنند.

Rasoulheydari
۱۳۹۶/۰۵/۳۰

دوستانی ک خوندن نظرشون بنویسن لطفا🙌

Fafa khanoom
۱۴۰۱/۱۱/۳۰

من اولین آثاری که از داستایوفسکی خوندم ابله و برادران کارامازوف بود که باید بگم اصلا ترجمه خوبی نداشتن و این کتاب سومین اثری بود که از این نویسنده خوندم.حقیقتش با این کتاب متوجه شدم داستایوفسکی چه توانایی در داستان

- بیشتر
نادر کاربر
۱۴۰۳/۰۱/۱۱

با ترجمه های دیگه مقایسه کردم بنظرم این ترجمه بهتره

1984
۱۴۰۲/۰۹/۲۶

عالی و گیرا. سانسور هم گمونم نداشته باشه. امیدوارم که نداشته باشه.

SAREN...1386/10/16
۱۳۹۹/۱۰/۰۷

عالییییییی جالبی عوامفریبی 🤩🤩🤩🤩🤩🤩😩

زندانیان بزرگ‌ترین خیال‌پردازان جهان‌اند.
ali73
«رفقا، واقعاً ما واسه چی این‌جا زندگی می‌کنیم؟ ... آخه ما چی هستیم؟ نه طوری زندگی می‌کنیم که بگیم زنده‌ایم و نه لااقل مُردیم که بگیم خاک‌مون کنن، هی!»
Ashlee
شاید اشتباه می‌کنم، اما به‌نظرم آدم‌ها را می‌توان از روی لبخندشان شناخت و اگر در اولین برخورد از لبخندِ یک شخصِ کاملاً غریبه خوش‌تان بیاید، با قاطعیت خواهید گفت که آدم خوبی است.
Ailin_y
هیچ انسان زنده‌ای بی هدف و امید نمی‌تواند زندگی کند. انسانی که امید و هدفش را در زندگی از دست می‌دهد غالباً به هیولایی بدل می‌شود ...
پویا پانا
زندانی آجر می‌سازد، زمین بیل می‌زند، گچ‌کاری می‌کند، ساختمان می‌سازد، و در همهٔ این کارها هدف و مفهومی هست. زندانی گاه حتی از این کارها خوشش می‌آید و دلش می‌خواهد سریع‌تر و بیش‌تر و بهتر کار کند، اما اگر مجبور به کاری بیهوده شود ـ مثل ریختن آب از این پیمانه به آن پیمانه و از آن پیمانه به پیمانه‌ای دیگر و برگرداندن آن از پیمانهٔ سوم به اولی، یا آب در هاون کوبیدن، یا کندن یک چاله و ریختن خاک آن در چاله‌ای دیگر و برعکس ــ گمان می‌کنم چند روز نشده خودش را به‌دار بیاویزد یا دست به هزار جنایت دیگر بزند تا او را بکشند و از این حقارت و خفت و عذاب خلاص شود. به‌نظرم چنین مجازاتی به نوعی شکنجه و انتقامِ احمقانه بدل شده بود، چراکه هیچ هدف عقلانی‌ای را دنبال نمی‌کرد.
1984
کوراتف، با لحنی که هیچ کنایه‌ای در آن نبود، جواب داد: «یه مدتی واقعاً سعی کردم چکمه بدوزم، اما بیش‌تر از یه چکمه ندوختم.» «کسی هم خریدش؟»
faezehaa
جماعت روس همیشه حس همدردی غریبی با آدم‌های مست دارند و در زندان ما به مست‌ها به‌دیدهٔ احترام نگاه می‌کردند. درواقع، عیاشی نوعی برتریِ اشرافی به‌حساب می‌آمد.
خاک
سختی و طاقت‌فرساییِ اعمال شاقه، نه در میزان و زمان آن، بلکه در اجباری و قهری بودنِ آن و در فشاری است که برای انجام دادنش وجود دارد.
ali73
بعدها شنیدم کسی، با استفاده از اطلاعات مشابه، اظهار می‌کرد که سوادْ مردم را به تباهی می‌کشاند. این اشتباه است، این تباهی علل دیگری دارد. هرچند نمی‌شود از تأیید این نکته گذشت که سواد گستاخی و پُرمدعایی را در میان مردم بیش‌تر می‌کند، اما این گستاخی به‌هیچ‌وجه مصداق تباهی نیست.
پویا پانا
هرکس خود را به امیدی فریفته بود
پویا پانا

حجم

۵۳۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۰۹ صفحه

حجم

۵۳۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۰۹ صفحه

قیمت:
۱۴۵,۰۰۰
۱۰۱,۵۰۰
۳۰%
تومان