کتاب محمدبن زکریای رازی
معرفی کتاب محمدبن زکریای رازی
کتاب محمدبن زکریای رازی نوشتهٔ محمد دهقانی است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر بخشی از تاریخ ادبیات عصر سامانی را شرح داده است.
درباره کتاب محمدبن زکریای رازی
کتاب محمدبن زکریای رازی از مجموعهٔ «تاریخ و ادبیات ایران» است. این مجموعه برای کسانی نوشته شده است که به تاریخ فرهنگی و ادبی ایران علاقهمندند و میخواهند برگزیدهای از بهترین شاهکارهای ادبی ایران را همراه با شرح و تفسیر لازم به زبانی ساده و روشن بخوانند و بدانند که این شاهکارها در کدام فضای تاریخی پدید آمده و متقابلا چگونه بر آن تأثیر نهادهاند. این مجموعه تنها تاریخ و ادبیات ایران پس از اسلام را دربرمیگیرد و میکوشد تاریخ ادبی ایران را در پیوند با تاریخ عمومی جهان ببیند و به تحولات فکری و فرهنگی کشورها و اقلیمهایی هم که به نحوی با ایران در ارتباط بودهاند اشاره کند و بهاینترتیب گسترهای روشنتر برای مقایسه تاریخ و ادبیات ایران و جهان پدید آورد. نخستین سلسلهٔ این مجموعه شامل بررسی زندگی و آثار ۵۰ شاعر و نویسنده و متفکر تا پایان قرن هفتم هجری (سیزدهم میلادی) است.
کتاب حاضر دربارهٔ محمدبن زکریای رازی است. ابوبکر محمد بن زکریا بن یحیی الرازی در اول شعبان ۲۵۱ در قلب ایران امروز، یعنی در ری، به دنیا آمد و به همین سبب به رازی شهرت یافت. ری در آن روزگاران بهظاهر زیر فرمان خلافت عباسی بود، اما در واقع امرای محلی، اعم از ترک و تاجیک و دیلم، بودند که هر یک چند گاهی بر آن حکومت میکردند و سپس جای خود را به دیگری میسپردند. هنگام ولادت رازی، ری عرصه نبرد طاهریان با علویان طبرستان بود. سرانجام طاهریان شکست خوردند و سپاه حسن بن زید طالبی در رمضان ۲۵۶ قمری بر ری تسلط یافت. از آن پس تا سال ۲۶۰ قمری ری غالباً در دست علویان بود تا این که یعقوب لیث صفاری آن را از چنگ علویان به در آورد و این شهر بیش از دو دهه عمدتاً زیر نفوذ صفاریان و عباسیان بود. در سال ۲۸۷ قمری، امیر اسماعیل سامانی، مؤسس سلسله سامانیان، سردار خود محمد بن هارون سرخسی را به جنگ داعی علوی طبرستان، یعنی محمد بن زید، فرستاد. داعی در جنگ کشته شد و گرگان و طبرستان به تصرف امیر سامانی درآمد، اما خود ابن هارون کمی بعد سر به شورش برداشت و اسماعیل ناچار شد خود در سال ۲۸۸ قمری به طبرستان بیاید و محمد بن هارون را از آن جا براند. ابن هارون به ری رفت و حکمران ترک آن را که از عمال عباسیان بود کشت و خود بر آن جا حاکم شد. اسماعیل، به فرمان خلیفه که ری را هم جزو قلمرو او میدانست ابن هارون را از آنجا بیرون راند و پسر عم خود ابوصالح منصور بن اسحاق را بر ری حاکم کرد که از سال ۲۹۰ تا ۲۹۶ قمری آن شهر را زیر فرمان خود داشت. این ابوصالح همان کسی است که زکریای رازی کتاب معروف خود ــ الکنّاش المنصوری ــ را به نام او تألیف کرده است.
خواندن کتاب محمدبن زکریای رازی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران پژوهشهای ادبی مرتبط با تاریخ ادبیات عصر سامانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب محمدبن زکریای رازی
«از نظر ما لذّت چیزی نیست جز بازگشت از حالتی که امری آزاردهنده موجب آن است به حالتی که انسان پیش از آن داشته است. مثل کسی که از جایی سرپوشیده و سایهدار به بیابان میرود و زیر آفتاب تابستان راه میسپرد تا اینکه گرما در او اثر میکند، آنگاه به همان جای سایهدار و خنک بازمی گردد؛ چنین کسی از ماندن در آن جای خنک لذّت میبرد تا اینکه بدنش باز به حالت سابق برگردد و چون بدن به حالت پیشین بازگشت احساس لذّت هم ناپدید میشود. میزان لذّتی که آن کس از این جای خنک میبرد به اندازه شدت گرما و سرعت خنکشدن او در سایبان است. فلاسفه طبیعی حدّ لذّت را همین میدانند؛ از نظر آنها حدّ لذّت بازگشت به طبیعت است. و چون رنج و خروج از حالت طبیعی غالبآ اندکاندک و در زمانی دراز روی میدهد و بازگشت به حالت طبیعی یکباره و در زمانی کوتاه دست میدهد، در چنین حالی احساس رنج از میان میرود و احساس بازگشت به حالت طبیعی ناگهان در ما پدید میآید؛ پس این حال را لذّت مینامیم. کسی که بر این امر آگاه نیست گمان میکند که لذّت فارغ از درد و رنجی که مقدّم بر آن است روی میدهد، حال آنکه براستی چنین نیست بلکه لذّت هرگز پدید نمیآید مگر آنکه پیش از آن رنج خروج از حالت طبیعی تا حدّی روی داده باشد. پس لذّت خوردن و آشامیدن به اندازه رنج گرسنگی و تشنگی است، و همینکه شخص گرسنه و تشنه به حالت پیشین خود بازگشت هیچچیز برایش عذابآورتر از این نیست که وی را دوباره به خوردن و آشامیدن وادارند، حال آنکه این دو تا پیش از آن در نظر او لذّتبخشترین و دوستداشتنیترین چیزها بودند. این نکته در مورد سایر لذّتها نیز صادق است و این تعریف در مجموع همه آنها را دربرمیگیرد و شامل میشود. البته برخی لذّتها هم هستند که توضیح آنها براساس این قاعده به گفتاری دقیقتر و سنجیدهتر و طولانیتر از این نیاز دارد. و ما این را در مقالهای که «در چگونگی لذّت» نوشتهایم شرح دادهایم، و آنچه اینک آوردیم برای منظوری که در اینجا داریم بسنده است.»
حجم
۶۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه
حجم
۶۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه