کتاب زندگیت رو بساز و بساز
معرفی کتاب زندگیت رو بساز و بساز
کتاب زندگیت رو بساز و بساز نوشتهٔ عاطفه دوست محمدی است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.
درباره انتشارات متخصصان
انتشارات متخصصان با توجه به تخصص چندین ساله در صنعت چاپ و نشر کتاب و داشتن شناخت کامل و جامع از بازار، اقدام به چاپ بالغ بر ۵۰۰۰۰۰ جلد کتاب در رشتههای ادبی شامل شعر و داستان و رمان، روانشناسی، جامعهشناسی و رشتههای مهندسی کرده است. آغاز کار انتشارات متخصصان به سال های ۸۵-۸۶ برمیگردد و در طول این سالها به واسطهٔ تجربه و شناخت پذیرای چاپ کتاب بیش از ۲۰۰۰ نویسنده بوده است.
خواندن کتاب زندگیت رو بساز و بساز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران خانواده و ازدواج پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زندگیت رو بساز و بساز
«این کتاب اولین جلد از سهگانه کتاب «زندگیت رو بساز و بساز» است. از زمان نوجوانی رؤیای نوشتن کتاب را در سر میپروراندم، اما در آن زمان، توانایی و سواد کافی را در درونم برای به تحققرساندن این رؤیا، حس نمیکردم.
دشواریها و شکستهای پیدرپی در زندگیام و تجربههای گرانقیمتی که به دست آوردم و طیکردن راهی بسیار سخت و دردناک برای رسیدن به بلوغ ذهنی، باعث شد تا به نوشتن این کتاب روی بیاورم؛ کتابی که میخواهد بگوید اگر بتوانیم فرزندانمان را به بلوغی کافی برسانیم، دیگر نیاز نیست در مسیر زندگیشان تجربههای دردآور و غیرلازم اتفاق افتد تا کمی به بلوغ ذهنی نزدیکتر شوند، شما میتوانید این بلوغ را بدون هیچ هزینه و دردی به آنها منتقل کنید، اگر خودتان بالغ باشید.
به جرأت میتوانم بگویم، نیمی از شکستهایی که در زندگی داشتهام، برایم غیرضروری، بیفایده و اتفاقاً مخرب بودند، اما من باید بالغ میشدم، وگرنه محکوم بودم که تا آخر عمر شکنجه شوم و این بلوغ به دست خانواده به من عطا نشده بود و باید با تلاش، صبر و طاقتی بیامان آن را به دست میآوردم.
شاید برایتان سؤال شود که چهطور، من با رشتهی تحصیلی ژنتیک و علوم تشریحی، کتابی در حوزه روانشناسی نوشتهام؟ در جواب باید به شما بگویم، این کتاب که بینهایت عاشقش هستم، حاصل سالها مطالعات، تجربیات، دیدهها و شنیدههایم، جلسات مشاورهای که شرکت کردم، مصاحبه با متخصصان و کتابهای مرجع دیگر است؛ سعی کردم دایره روابط اجتماعیام را گسترش دهم و از بقیه افراد درخواست کردم تا داستانهایی از تجربیاتشان را برایم بفرستند و یا با تماس مستقیم، از تجربیاتشان برایم بگویند. فرمهای نظرسنجی تهیه کردم تا بتوانم آمارهای صحیحتری از موضوع نوشتههایم به دست آورم؛ همچنین در مغازهام با مشتریانم وارد بحث و گفتوگو میشدم و نظرشان را در مورد موضوعات مختلف زندگیشان میپرسیدم. در برخی جاهای کتاب، با اسم سانوا مواجه میشوید. سانوا نام هنری من هست و مخاطبانم با این نام با من ارتباط برقرار میکنند.
برای پاسخ به این سؤال که من چه سبکی از رواندرمانی را میپسندم، باید بگویم به نظر من، هماکنون دانش روانشناسی دچار افراط و تفریط است؛ بعضیها سخت پیرو نظریه فروید و تمرکزکردن بر کنترلکنندههای بیرونی (باور بر اینکه اشخاص دیگر و شرایط محیطی، کنترلکننده احساسات و انتخابهایشان هستند) در رواندرمانیاند و برخی دیگر، طرفدار دو آتیشه نظریههایی براساس واقعیتدرمانی و تمرکزکردن بر کنترلکنندههای درونیاند (باور بر اینکه فقط و فقط، خودشان کنترلکننده احساسات و انتخابهایشان هستند)، مانند نظریه گلاسر.
من هردوی این نظریهها را مطالعه کردهام و هرکدام را بدون دیگری ناقص میدانم. اگر بخواهی فقط تمرکزت را بر کنترلکنندههای بیرونی بگذاری و خیلی عمیق وارد گذشتهات بشوی؛ بهطوریکه نتوانی از آن بیرون بیایی و تمام اشتباهاتت را گردن اتفاقات و افرادی بیندازی که در گذشتهات وجود داشتهاند، نخواهی توانست بهطوری صحیح بالغ شوی و با افسردگی به گمراهی کشانده میشوی؛ زیرا هیچکس از تو بابت بلایی که بر سرت و آیندهات آورده، عذرخواهی نخواهد کرد.
در آن روی سکه هم اگر تمرکزت را فقط بر روی کنترلکنندههای درونی بگذاری و با بادی به غبغب، دور گذشتت را دیواری بتنی بکشی و رویش هم برچسب بیمصرف بزنی، باز هم نمیتوانی بلوغی کافی به دست بیاوری و صدها بار راهِ رفته را دوباره برمیگردی، از حس خوب (برای اینکه باور داری اختیار و کنترل کامل زندگیات در دستان خودت است) به حال بد (عدم تواناییات برای جلوگیری از گندزدن به زندگیت) و دوباره از اول.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه