دانلود و خرید کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد آنا گاوالدا ترجمه شهرزاد ضیائی
تصویر جلد کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد

کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد

معرفی کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد

کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد اثر آنا گاوالدا سیزده داستان کوتاه فرانسوی است که

به صورت مجموعه درآمده است، او یکی از مشهورترین داستان‌نویسان فرانسه است که

بیشتر مخاطبان او را زنان تشکیل می‌دهند.  

درباره کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد  

کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد مجموعه‌ای است از داستان‌هایی تاثیرگذار و در عین حال کوتاه از آنا گاوالدا که با

خواندن هرشب یکی از آن‌ها می‌توانیم با حس خوب بخوابیم. در هر کدام از این داستان‌ها شاهد

جزئیاتی از زندگی شخصیت‌ها هستیم، جزئیاتی که به راحتی از کنارشان رد می‌شویم و

اهمیتی برایمان ندارد، اما نویسنده با عشق و علاقه، مسائل به ظاهر ساده را به شیوه‌ای

بیان می‌کند که این حس به خواننده منتقل می‌شود که چه ساده می‌توان عشق را به

اطرافیان هدیه داد و عاشقانه زندگی کرد. 

لحن کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد بسیار ساده و صمیمی و در عین حال عاشقانه است و هنگام خواندن آن حس می‌کنیم با یکی

از دوستان نزدیک‌مان در حال صحبت هستیم، منتقد مجله ماریان درباره‌ی سبک آنا گاوالدا می‌نویسد:

«نقطه قوت آنا گاوالدا در این

است که همان‌گونه که آدمی سخن می‌گوید، می‌نویسد و این ویژگی کیفیت کار را تضمین

می‌کند... کلام مکتوب از کلام شفاهی پیشی نمی‌گیرد، از آن عقب نمی‌ماند، آن را دو

چندان نمی‌نمایاند، بلکه به سادگی جایگزین آن می‌شود». 

کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد که اولین مجموعه‌ی آنا گاوالدا است، پس از انتشار تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های فرانسه شده و به ۲۷ زبان ترجمه و سال ۲۰۰۰ برنده‌ی جایزه‌ی رادیو

تلویزیون لوکزامبورگ لر شد. البته این کتاب در ایران هم با استقبال زیادی روبه‌رو

شده و توسط مترجمان متفاوتی منتشر شده است. 

چرا باید کتاب کاش کسی جایی منتظرم

باشد را مطالعه کنیم؟ 

این کتاب به ما

نشان می‌دهد می‌توانیم خیلی ساده و راحت شاد باشیم و عاشقانه زندگی کنیم حتی با

وجود همه‌ی این دغدغه‌ها و مشکلات. 

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟ 

کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد برای کسانی مناسب است که رمان های طولانی و بلند نمی‌خوانند و به

دنبال کتاب‌هایی با داستان کوتاه هستند.

درباره آنا گاوالدا 

آنا گاوالدا متولد سال ۱۹۷۰ در

خانواده‌ای اصیل فرانسوی است، داستان‌نویس و رمان‌نویس فرانسوی که در دوران نوجوانی

خود کارهای متعددی چون: فروشندگی، صندوق‌داری، گل‌آرایی و ...کرده است و این

اتفاقات و تجربه‌ها سال‌ها بعد، تبدیل به داستان‌هایی جذاب شدند. او درباره‌ی

دوران گل‌فروشی خود می‌گوید: « زندگی را آموختم. دسته گل‌های کوچک برای همسران و

دسته گل‌های بزرگ برای معشوقه‌ها...» 

دانلود کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد از آنا گاوالدا

او سال‌ها بعد از دانشگاه سوربن پذیرش گرفته و توانست تحصیلاتش

را به پایان برساند، پس از ازدواج تدریس را شروع کرد، البته گاهی اوقات نیز در

مرکز اسناد مشغول به کار بود، صاحب دو فرزند است و پس از جدا شدن تمام زندگیش را

وقف ادبیات کرده و نویسندگی را به طور جدی ادامه داد. اولین کتاب منتشرشده‌ی آنا گاوالدا در سال ۲۰۰۲ مجموعه داستان کاش کسی جایی منتطرم باشد بود که شهرت و ثروت را

به ارمغان آورد، با وجود اینکه اولین کتاب او بود، استقبال زیادی شد و در ۲۷ کشور

به فروش رسید. این داستان تجربیات عاطفی و احساسی او بود که در زندگی خود تجربه

کرده است. 

کتاب پسری با ۳۵ کیلو امید کتاب

دیگری از این نویسنده درباره‌ی زندگی دانش‌آموزی است که در مدرسه نادان به نظر می‌رسد، اما جنبه‌های

دیگر زندگی‌اش فوق‌العاده است. 

آنا گاوالدا به اندازه‌ی کافی مشهور شده و کتاب‌هایش از پرفروش‌های جهان

است، ولی می‌گوید: «شهرت و ثروت مرا اغوا نمی‌کند. آدمی هرچه کمتر داشته باشد

کمتر از دست می‌دهد. ثروت و شهرت دامی برای کودن‌هاست. باید در استقلال کامل نوشت

و دل مشغول فروش اثر خود نبود».

دوستش داشتم، زندگی بهتر، با هم بودن همه‌چیز است و ... از آثار

دیگر او است.

تکه هایی از کتاب

کاش کسی

جایی منتظرم باشد 

زن‌هایی

که بچه می‌خواهند موجودات عجیبی هستند، چون وقتی هنوز از بارداری مطمئن نشده‌اند،

سیل بند عشق مادری را کاملا باز می‌کنند تا عشق، عشق، عشق از آن جاری شود. بعد هم

دیگر هرگز آن را نمی‌بندند. 

چه

موجودات عجیبی. 

او هم

یکی مثل بقیه. خیال می‌کند باردار است. حدس می‌زند. تصور می‌کند. هنوز مطمئن مطمئن

نیست، بلکه تقریبا مطمئن است. باز هم چند روزی صبر می‌کند تا ببیند چه می‌شود. می‌داند

که قیمت تست بارداری پردیکتور ۵۹ فرانک

است. تست بارداری بچه‌ی اولش یادش نرفته. به خودش

می‌گوید: دو روز دیگر صبر می‌کنم و بعد می‌روم سراغ تست معلوم است که منتظر نمی‌ماند.

به خودش می‌گوید: می‌ارزد که ۵۹ فرانک

بدهی و ظرف دو دقیقه بفهمی که بارداری یا نه. 

۵۹ فرانک می‌دهد تا سیل بند بالاخره باز شود،

چون پشت سیل بند سروصداهایی بلند شده، آب می‌جوشد، می‌چرخد و تمام این‌ها باعث می‌شود

که دلش کمی درد بگیرد. با عجله به داروخانه می‌رود؛ نه داروخانه‌ی همیشگی،

داروخانه‌ی دیگری که کسی آنجا او را نمی‌شناسد. با بی‌اعتنایی می‌گوید: «تست

بارداری لطفا.» اما قلبش می‌تپد. 

به

خانه برمی‌گردد. منتظر می‌ماند. تعليق لذت‌بخش را ادامه می‌دهد. تست آنجاست، توی

کیفش، روی مبل سرسرا و او قدری بی قرار است. آرامش خود را حفظ می‌کند. لباس‌های

شسته را تا می‌کند. دنبال بچه‌اش به مهدکودک می‌رود. با مامان‌های دیگر گپ می‌زند.

می‌خندد. خوش‌خلق است. عصرانه را آماده می‌کند. کره را روی نان می‌مالد.

حواسش جمع است. قاشق مربا را می‌لیسد. نمی‌تواند از بوسیدن بچه‌اش خودداری کند.

همه‌جایش را می‌بوسد: گردنش، گونه‌هایش، سرش. پسرک می‌گوید بس کن مامان، خسته‌ام

کردی. بچه را جلو جعبه‌ی لگو می‌نشاند و باز هم کمی این پا و آن پا می‌کند.

از پله‌ها پایین می‌آید. سعی می‌کند کیفش را نادیده بگیرد، اما نمی‌تواند. بالاخره

تسلیم می‌شود. تست را برمی‌دارد. بسته‌بندی جعبه‌ی تست کفرش را در می‌آورد. با دندان جلدش را

پاره می‌کند. طرز استفاده راکمی بعد خواهد خواند. توی لوله ادرار می‌کند و سرپوشش

را مثل در خودکار می‌گذارد. توی دستش می‌گیرد؛ کاملا گرم است. آن را گوشه‌ای

می‌گذارد. 

   

معرفی نویسنده
عکس آنا گاوالدا
آنا گاوالدا

آنا گاوالدا نویسنده معاصر ادبیات فرانسه است؛ نویسنده داستان‌های کوتاه و رمان‌هایی عاشقانه. او در ۱۹۷۰ در غرب پاریس متولد شد. پدربزرگش جواهرساز بود و در سن پترزبورگ زندگی می‌کرد. زمانی که کارش را از دست داد از کشور خارج شد و همین شد که نسل‌های بعدی خانواده گاوالدا در فرانسه زندگی کردند. سال‌های زیاد زندگی در فرانسه آن‌ها را از ریشه روسی خود دور نکرد.

farez
۱۳۹۷/۰۹/۲۱

جمله ای از کتاب:"یکی از معدود چیزهایی که در مدرسه یاد گرفته ام نظریه ی فیلسوفی بزرگ متعلق به دوره ی باستان است که گفته :مهم نیست کجا زندگی میکنید، وضع روحیتان اهمیت دارد!در واقع فیلسوف چیزی به این مضمون

- بیشتر
Golshan
۱۳۹۷/۰۸/۲۴

کتاب شامل چند داستان کوتاهه که بیشتر جنبه احساسی دارند، ولی نه آنقدر رمانتیک و عاشقانه اند و نه اجتماعی و جدی، کشش و جذابیت داستانی رو کتاب نداره و کاملا متوسطه و معمولیه،انگار کسی خاطرات روزمره خودشو نوشته، تنها

- بیشتر
گرشاسب
۱۳۹۶/۰۵/۱۱

هنوز کتاب رو نخوندم، ولی ترجمه‌ها رو مقایسه کردم و این ترجمه خیلی بهتره. این نسخه رو میگیرم خودم، کمی گرون‌تره ولی به روون بودن ترجمه‌ش می‌ارزه

🙃shayma☺
۱۳۹۷/۰۴/۲۱

خوب بود

nastaran saberian
۱۳۹۹/۰۲/۰۴

کتاب شامل چند داستان کوتاه ک فک میکنم اگه واسش وقت نذارید بهتره

𝐌𝐚𝐡𝐝𝐢𝐞𝐡
۱۳۹۹/۰۱/۲۷

این کتاب چند داستانِ کوتاه بود که من همه‌ش انتظار داشتم به هم ربط داشته باشند ولی نداشتند؛ انگار که تو یه قطار باشی و همسفرات داستانِ زند‌گی‌شون رو بهت بگن. قلمِ روان و سادۀ نویسنده من رو مجذوبِ خودش کرد؛

- بیشتر
دختر مهتاب
۱۳۹۶/۱۲/۱۰

اره این ترجمه از همه بهتره. منم دوس داشتم

Ana
۱۴۰۰/۱۰/۱۴

چند داستان کوتاه که بیشتر حول یه موقعیت و اتفاق ساده و شخصیت میچرخه. اگه انتظار کشش و هیجان و طرح معما دارید از این کتاب خوشتون نمیاد ولی اگه یه چیز سبک و آروم بخواهید کارهای گاوالدا رو میپسندید.

ترانه
۱۳۹۹/۰۶/۰۹

برای من جذاب نبود فقط یک سری موقعیت!

سارا
۱۳۹۶/۰۷/۱۹

یکی از بهترین کتاب هایی است که خوندم . به شما هم پیشنهاد می دهم که بخوانید .

«فقط یک دلیل قانع‌کننده برای قبول کردن دعوتتان بیاورید.» «یک دلیل قانع‌کننده... خدای من... خیلی سخت است...» شگفت‌زده به تماشای او نشسته بودم. و بعد، بی‌مقدمه، دستم را گرفت. «فکر کنم یک دلیل کم‌وبیش منطقی پیدا کردم...» دستم را روی گونه‌های اصلاح‌نشده‌اش کشید. «این هم یک دلیل قانع‌کننده: موافقت کنید تا دلیلی برای اصلاح کردن داشته باشم...
علیرضا حساس
زمانی‌که دخترها بخواهند چیزی خوب پیش برود، خوب پیش می‌رود. به همین سادگی.
saeedeh
تقریباً بیس سالش است- همان سن مأیوس‌کننده‌ای که در آن حس می‌کنی همه‌چیز ممکن است. سن چشم‌اندازها و توهمات. سن ضربه‌هایی که از این‌سو و آن‌سو به تو وارد می‌شود.
sh kh
وقتی من منتظر نفس‌های تو بر روی گردنم بودم به خودت اجازه دادی درگیر چه چیزی دیگری بشوی؟
Fatima
من مثل یکی از شخصیت‌های کمیک‌استریپ پرتشر هستم: دختری که روی نیمکتی نشسته و نوشته‌ای از گردن‌اش آویزان است: «من عشق می‌خواهم.» و اشک مثل فواره از گوشهٔ چشم‌هایش سرازیر است.
𝐌𝐚𝐡𝐝𝐢𝐞𝐡
در نهایت مجبور شدم هرچیزی که در مدرسه یاد گرفته بودم را ببوسم و بگذارم کنار. مجبور بودم ساکت جلوی دام بایستم و منتظر بمانم تا صاحب‌اش توضیحات جسته و گریخته‌ای بدهد تا کمکم کند بفهمم مشکل حیوان بیچاره از کجاست.
ghazl
سال‌ها فکر می‌کردم جایگاه این زن بیرون زندگی‌ام است- خیلی دور نه، اما بیرون. این‌که دیگر وجود ندارد، اینکه دور از من زندگی می‌کند، اینکه هیچ‌وقت آنقدرها زیبا نبوده و اینکه او به دنیای گذشته تعلق دارد. دنیای زمانی‌که من جوان بودم و پر از افکار عاشقانه، زمانی‌که باور داشتم عشق تا ابد ماندگار است و اینکه هیچ‌چیز از عشقم به او بزرگ‌تر نیست. دنیای تمام این مزخرفات.
ghazl
درست لحظه‌ای که می‌خواستم اولین قدم را به سمت خیابان بردارم، صدایی مانع حرکتم شد.
Hamed North
برای من پاریس یا کوربی، هیچ فرقی با هم ندارند. یکی از معدود چیزهایی که از دوران مدرسه به خاطر دارم تئوری یکی از فیلسوفان قدیمی است که گفته بود مهم نیست کجا زندگی می‌کنید، تنها وضعیت روحی‌تان اهمیت دارد. به خاطر دارم که فیلسوف این جمله را خطاب به یکی از دوستانش که حال روحی خوبی نداشت و می‌خواست به سفر برود، نوشته بود. تقریباً با الفاظ مختلف به او گفته بود به زحمت‌اش نمی‌ارزد چون او هر جا برود بار مشکلاتش را با خودش می‌برد. روزی که معلم‌مان این را برایمان تعریف کرد، زندگی من زیر و رو شد.
Amir Afshar
«خب پس دیگر افسوس دورانی که ناخن‌هایم را می‌جویدم و پشت صفحهٔ کوچک کامپیوترم دچار بی‌خوابی شدم را نمی‌خورم. اُه، نه! تمام آن وقت‌هایی که با ترس و کمبود اعتمادبه‌نفس، دست و پنجه نرم می‌کردم، تمام آن تکه‌نوشته‌های توی ذهنم و تمام چیزهایی که فراموش می‌کردم چون مثلاً داشتم در مورد کیلک‌کلک فکر می‌کرد... خب دیگر افسوس هیچ‌کدام را نمی‌خورم...»
ghazl

حجم

۱۶۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

حجم

۱۶۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۷۰%
تومان