کتاب غارهای پولادین
معرفی کتاب غارهای پولادین
کتاب غارهای پولادین نوشتهٔ آیزاک آسیموف و ترجمهٔ سعید سیمرغ است. انتشارات چترنگ این رمان علمی و تخیلیِ آمریکایی را منتشر کرده است.
درباره کتاب غارهای پولادین
کتاب غارهای پولادین دربردارندهٔ یک رمان آمریکایی است که داستان آن در هزاران سال بعد اتفاق میافتد. «دکتر سارتون» به قتل میرسد. این یک قتل ساده نیست؛ چراکه دکتر سارتون ساکن شهرک فضایی روی زمین در محدودۀ شهر زمینی کشته شده است؛ به همین دلیل «کارآگاه الایجا بیلی» از زمینیها، مأمور کشف راز این قتل میشود. او در این راه از «آر. دنیل آلیوا» که رباتی کاملاً انساننماست، کمک میگیرد. رمان «غارهای پولادین» اولین کتاب از مجموعۀ «رباتی»ِ آیزاک آسیموف است. این نویسنده با خلق جهانی در چند هزار سال آینده که در آن زمینیها در شهرکهایی محصور در پولاد و مدفون در زمین زندگی میکنند و بخشی از انسانها کرات دیگر فضا را مسکون کردهاند، مرزهای تخیل را در زمان خود جابهجا کرده است. اثر حاضر ۱۸ فصل دارد.
خواندن کتاب غارهای پولادین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۲۰ آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره آیزاک آسیموف
آیزاک آسیموف در ۲ ژانویهٔ ۱۹۲۰ به دنیا آمد و در ۶ آوریل ۱۹۹۲ میلادی از دنیا رفت. او نویسندهای آمریکایی - روسیتبار بود که داستانهایی در گونههای علمی، علمی - تخیلی، خیالپردازانه و وحشت مینوشت. این نویسنده در استان اسمالنسک در شوروی در خانوادهٔ آسیابانی یهودی متولد شد. در پنجسالگی خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کردند. ازآنجاکه در خانه با او به زبانهای ییدیش (زبان یهودیان اروپای شرقی) و انگلیسی صحبت میکردند، به هر دو زبان روان سخن میگفت، اما روسی نیاموخت. خواندن را از پنجسالگی آموخت و از آن هنگام در امور ادارهٔ مغازهٔ لبنیات فروشی به خانواده کمک کرد. در همان مغازه مجلههای علمی - تخیلی هم فروخته میشد و آیزاک کوچک آنها را میخواند. او در حدود یازدهسالگی شروع به نوشتن داستان کرد و چند سالی بیشتر نگذشته بود که توانست داستانهایش را به مجلههای عامهپسند بفروشد. در هجدهسالگی نخستین داستانش را به نام «گشتی در حوالی سیارک وستا» نوشت که در شمارهٔ اکتبر ۱۹۳۸ مجلهٔ «داستانهای حیرتآور» چاپ شد. سه سال بعد در سال ۱۹۴۱، داستان دیگری با عنوان «شبانگاه» به مجلهٔ یادشده فروخت که در آن زمان برترین مجله در این عرصه بود. او با نگارش «قوانین سهگانهٔ رباتیک» مشهور شد. دانشنامهٔ بریتانیکا این نویسنده را واضع واژهٔ رباتیک در زبان انگلیسی میشناسد. آیزاک آسیموف بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب در تمام دستههای اصلی ردهبندی دوی (بهجز فلسفه) دارد و سیارک «آسیموف ۵۰۲۰» به افتخار او نامگذاری شده است.
بخشی از کتاب غارهای پولادین
«هر بار که بوی مخمر خام به بینیاش میخورد، احساساتش او را به سه دههٔ قبل میبرد. دوباره دهساله میشد که به دیدن دایی بوریس که در مزرعهٔ مخمر کار میکرد رفته بود. دایی بوریس همیشه مقداری از شیرینیهای مخمر داشت. کلوچههای کوچک، چیزهای شکلاتیای که با مایعی شیرین پر شده بودند و آبنباتهای سفتی که به شکل گربه و سگ بود. با اینکه بچه بود، میدانست دایی بوریس نباید واقعاً آن چیزها را میداشت تا به او بدهد و او هم همیشه گوشهای مینشست و پشتش را به اتاق میکرد و آنها را خیلی بیسروصدا میخورد. از ترس اینکه گیر بیفتد خیلی سریع میخورد.
به همین دلیل هم خیلی خوشمزهتر بودند.
دایی بوریس بیچاره! تصادف کرده و مرده بود. هیچوقت دقیقاً بهشان نگفتند چطور؛ بیلی جوان هم به شدت گریه میکرد، زیرا فکر کرده بود دایی بوریس را به سبب خارج کردن قاچاقی مخمر از مزرعه دستگیر کردهاند. تصور میکرد خود او را هم دستگیر میکنند. سالها بعد سری به پروندههای پلیس زده و حقیقت را دریافته بود. داییبوریس زیر ریل حملونقل افتاده بود. فهمیدن این حقیقت دربارهٔ آن اسطورهٔ رمانتیک تمام توهمات رؤیایی او را از میان برده بود.
با این حال اسطورهها همیشه، هرچند دستکم برای مدتی کوتاه، میتوانند با رایحهٔ مخمر خام به ذهن بازگردند.
شهرک مخمر نام رسمی هیچ بخشی از نیویورک نبود. این نام را نمیشد در هیچ فرهنگ جغرافیایی و هیچ نقشهای پیدا کرد. چیزی که در بیان عموم مردم شهرک مخمر نامیده میشد، به بیان دقیق پستی صرفاً منطقههای نیوارک، نیو برانزویک و ترِنتون بود. نوار پهنی بود بر سرتاسر جایی که زمانی در دوران میانی نیوجرسی نامیده میشد و پر بود از نقطههایی که مناطق مسکونی به حساب میآمدند و مخصوصاً در مرکز نیوارک و مرکز ترنتون قرار داشتند؛ ولی بیشتر جاهایشان را مزرعههایی با طبقههای بسیار پوشانده بود که هزاران گونه از مخمر در آنها کشت و فراوری میشد.»
حجم
۲۶۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
حجم
۲۶۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه