کتاب نابغه مطرود

کتاب نابغه مطرود نوشتهٔ آیزاک آسیموف و ترجمهٔ مانی ستارزاد و سیدمحمد خوش نژاد است. نشر ثالث این رمان آمریکایی را منتشر کرده است.

درباره کتاب نابغه مطرود

کتاب نابغه مطرود (Astounding science fiction) نوشتهٔ آیزاک آسیموف است. این رمان در ۱۸ فصل نگاشته شده است. آیزاک آسیموف در این رمان علمی - تخیلی جامع‌ای در قرن ۶۶ را به تصویر می‌کشد که در آن کودکان برای داشتن آینده‌ای درخشان از خردسالی با رابط‌های مستقیم مغز - رایانه آموزش می‌بینند. آن‌ها پس از این آموزش‌ها باید در رویدادی به نام «المپیک» با هم رقابت کنند. شخصیت اول این داستان «جورج پلاتن» نام دارد. در جهانی که آیزاک آسیموف در این رمان ترسیم کرده است، تخصص افراد با تجزیه و تحلیل مغزشان به آن‌ها دیکته می‌شود و کسی مجاز به انتخاب آزادانۀ حرفه و تخصص آینده‌اش نیست.

خواندن کتاب نابغه مطرود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و علاقه‌مندان به رمان‌های  پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آیزاک آسیموف

آیزاک آسیموف در ۲ ژانویهٔ ۱۹۲۰ به دنیا آمد و در ۶ آوریل ۱۹۹۲ میلادی از دنیا رفت. او نویسنده‌ای آمریکایی - روسی‌تبار بود که داستان‌هایی در گونه‌های علمی، علمی - تخیلی، خیال‌پردازانه و وحشت می‌نوشت. این نویسنده در استان اسمالنسک در شوروی در خانوادهٔ آسیابانی یهودی متولد شد. در پنج‌سالگی خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کردند. ازآنجاکه در خانه با او به زبان‌های ییدیش (زبان یهودیان اروپای شرقی) و انگلیسی صحبت می‌کردند، به هر دو زبان روان سخن می‌گفت، اما روسی نیاموخت. خواندن را از پنج‌سالگی آموخت و از آن هنگام در امور ادارهٔ مغازهٔ لبنیات فروشی به خانواده کمک کرد. در همان مغازه مجله‌های علمی - تخیلی هم فروخته می‌شد و آیزاک کوچک آن‌ها را می‌خواند. او در حدود یازده‌سالگی شروع به نوشتن داستان کرد و چند سالی بیشتر نگذشته بود که توانست داستان‌هایش را به مجله‌های عامه‌پسند بفروشد. در هجده‌سالگی نخستین داستانش را به نام «گشتی در حوالی سیارک وستا» نوشت که در شمارهٔ اکتبر ۱۹۳۸ مجلهٔ «داستان‌های حیرت‌آور» چاپ شد. سه سال بعد در سال ۱۹۴۱، داستان دیگری با عنوان «شبانگاه» به مجلهٔ یادشده فروخت که در آن زمان برترین مجله در این عرصه بود. او با نگارش «قوانین سه‌گانهٔ رباتیک» مشهور شد. دانشنامهٔ بریتانیکا این نویسنده را واضع واژهٔ رباتیک در زبان انگلیسی می‌شناسد. آیزاک آسیموف بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب در تمام دسته‌های اصلی رده‌بندی دوی (به‌جز فلسفه) دارد و سیارک «آسیموف ۵۰۲۰» به افتخار او نام‌گذاری شده است.

بخشی از کتاب نابغه مطرود

« «مطمئنم که نیندیشیده‌ای. دورانی بود، حدود چهار یا پنج‌هزار سال پیش، که انسان پا فراتر از خشکی نگذاشته بود. با این‌که آن موقع نیز فرهنگ بشر کاملاً فناورانه رشد کرده بود، جمعیت بشر چنان لجام‌گسیخته می‌رویید که هر شکستِ فناورانه قحطی و مرگ‌ومیر گسترده‌ای را به بار می‌آورد. برای حفظ توازیِ سیر صعودیِ رشد فناوری و هرزه‌روییِ جمعیت، لازم بود کاردانان و دانشمندان بیش‌تری آموزش ببینند و تربیت شوند اما هر چه رشد علم شتاب می‌گرفت، آموزش کاردانان و دانشمندان دشوارتر و وقت‌گیرتر می‌شد.

پس از تحقق اولین سفرهای میان‌سیاره‌ای و بین‌ستاره‌ای، این مشکل حادتر شد. به دلیل کمبود شدید افراد آموزش‌دیده و ماهر، مهاجرت به سیاره‌های فراخورشیدی به مدت هزاروپانصد سال غیرممکن می‌نمود. اما ورق زمانی برگشت که سازوکار و مکانیسم مغز برای ذخیرهٔ اطلاعات کشف شد. پس از چنین اکتشافی، زمینه برای اختراع نوارهای آموزشی فراهم گردید و این نوارها تغییری اساسی در عملکرد مغز به وجود آوردند؛ تغییری که به اصطلاح باعث شد مغز، بارگذاری بدنه‌ای از دانشِ حاضروآماده را در خود بدون کوچک‌ترین پس‌زدگی‌ای بپذیرد. مطمئنم این را خوب می‌دانی.

پس از گذار موفقیت‌آمیز از این مرحله، تعداد انسان‌های آموزش‌دیده به هزاران و میلیون‌ها نفر افزایش یافت و اکنون می‌شد قدم به مسیر تحقق چیزی گذارد که امروزه از آن با عنوان ‘تسخیر کهکشان’ یاد می‌شود. در حال حاضر، هزاروپانصد سیارهٔ قابل سکونت در کهکشان وجود دارند و این تعداد همچنان رو به افزایش است.

حالا قضیه برایت روشن شد؟ زمین نوارهای آموزشیِ متنوعی را برای پیشه‌های نیمه‌تخصصی صادر می‌کند و همین کهکشان را از نظر فرهنگی متحد نگه می‌دارد. نوارهای آموزش خواندن، زبان همه‌شمول و واحدی را برای کهکشان به ارمغان آورده‌اند. تعجب نکن. منکرِ وجودِ زبان‌های کهن نیستم. هم‌اینک صدها زبانِ مختلف وجود دارد که همچنان قابل استفاده‌اند و در گذشته نیز استفاده می‌شده‌اند.

زمین پیشه‌وران و متخصصانِ بسیاری را صادر می‌کند و از این راه میزان جمعیتش را تحمل‌پذیر و پایین نگه می‌دارد. همچنین تعادل جنسیتیِ متخصصانِ اعزامی به سایر سیاره‌ها کاملاً حفظ می‌شود تا بتوانند در قالب واحدهای تولیدمثلی عمل کنند و به افزایش جمعیت جهان‌های خارجیِ کم‌جمعیت و نیازمند نیروی جوان کمک کنند.»