کتاب درمانگر
معرفی کتاب درمانگر
کتاب درمانگر نوشتهٔ بی. ای پاریس و ترجمهٔ اطلسی خرامانی است. کتاب کوله پشتی این رمان معاصر انگلیسی را منتشر کرده است؛ رمانی روانشناختی و هیجانانگیز.
درباره کتاب درمانگر
کتاب درمانگر (باید حرفهایت را با کسی در میان بگذاری) [The Therapist] حاوی یک رمان معاصر و انگلیسی است که روایتگر داستانی قدرتمند از خانهای است که رازی تکاندهنده را در خودش دارد. بی ای پاریس در این رمان ما را با «آلیس» و «لئو» همراه میکند. وقتی این دو به خانهای تازهبازسازیشده در محلهای کوچک با تنها ۱۲ خانه نقلمکان میکنند، به آرزوی خود رسیدهاند، اما ظاهر میتواند فریبنده باشد! درحالیکه آلیس برای آشنایی با همسایگان جدید خود یک مهمانی ترتیب میدهد، رازی ویرانگر را درمورد گذشتهٔ تاریک این خانه کشف میکند. آلیس با مردی غریبه آشنا میشود که بر روی پروندهٔ قتل دختری به نام «نینا» کار میکند؛ دختری که یک سال پیش در همین خانه بهطرز فجیعی کشته شده است. آیا به همین دلیل این خانه نسبت به بقیهٔ خانهها ارزانتر بود؟ چرا لئو به آلیس چیزی نگفته بود؟ چرا علاقه نداشت که آلیس به همسایهها نزدیک شود؟ همسایگان او رازهایی را پنهان میکنند و همهچیز آنقدرها هم که به نظر میرسد عالی نیست. راز چیست؟ درمانگر را بخوانید تا بدانید. نویسنده در لابهلای اثر، به مضامینی همچون آسیبهای روانی، رازهای خانوادگی و قدرت درمانگر در کنترل بیمار پرداخته است.
خواندن کتاب درمانگر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب رمان روانشناختی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب درمانگر
«از پلهها پایین میروم. پاسپورت در دستم است و حس بدی در دلم دارم. از اینکه قرار است با او رودررو شوم و بحث کنم میترسم. در را باز میکنم و ناگهان قدمی به عقب برمیدارم. لئو نیست، توماس است.
«آه!» باید به این فکر میکردم که اگر لئو بود زنگ نمیزد، او خودش کلید دارد؛ اما توماس چرا اینجا بود؟ باهم قرار ملاقات داشتیم؟
او که درست مانند من آشفته بهنظر میرسد میگوید: «آلیس، متأسفم که مزاحمت شدم، اما امکانش هست که بیام داخل؟»
«اوم، آره. بهگمونم ایرادی نداره.» در را باز و به این فکر میکنم که چقدر نامحترمانه صحبت کردهام؛ اما ذهنم هنوز درگیر پیداشدن پاسپورت لئوست.
توماس وارد راهرو میشود و من در را پشت سرش میبندم.
«میتونم بپرسم که... تو از هلن، خواهر اولیور نامهای دریافت کردی؟»
بهسختی میتوانم تمرکز کنم. «آره، آره دریافت کردم.»
«واقعاً متأسفم. هفتهٔ پیش دیدمش و گفت میخواد برات نامه بنویسه. میخواستم اول از خودت بپرسم و ببینم با دریافت نامه مشکلی نداشته باشی، اما وقتی امروز صبح هلن رو دیدم گفت که نامه رو نوشته و از پرستارش خواسته پستش کنه.» با نگرانی نگاهم میکند و ادامه میدهد: «امیدوارم نامه از هیچ جهت بهت فشار وارد نکرده باشه.»
«نه اصلاً. نامهٔ خیلی شیرینی بود. حتماً برای نوشتنش خیلی خودش رو خسته کرده.»
بهتأیید سر تکان میدهد. «اونقدر ضعیف شده که بهزحمت میتونه خودکار رو نگهداره. کتاب هم نمیتونه نگهداره و عاشق کتابخوندنه. خداروشکر که کتابهای صوتی هستن.» بعد اخمی میکند و ادامه میدهد: «همهچیز مرتبه؟ بهنظر بههمریخته میآی.»
«سؤال خوبیه. واقعاً خودم هم نمیدونم.» حتی صدایم در گوشهای خودم عجیب بهنظر میرسد. «همین چند لحظه پیش متوجه چیز عجیبی شدم.»
«کاری از دست من برمیآد؟»
«نه، ممنونم مشکلی نیست.»
دست دراز میکنم و میخواهم در را باز کنم که فکری به ذهنم میرسد. او بازپرس خصوصی است، شاید بتواند به من کمک کند. «راستش، چند لحظه وقت داری؟»
«بله، البته.»
«واقعاً به قهوه نیاز دارم. تو هم میخوای؟»
«حتماً، خیلی خوبه.»
بهدنبالم وارد آشپزخانه میشود.»
حجم
۳۱۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۳۱۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
نظرات کاربران
-براساس مطالعهی نسخه چاپی- ✂️"درمانگر" داستانِ آلیس و لئو، زوجیست که بعد از چندماه باهم بودن، تصمیم میگیرن یه خونهی مشترک بخرن تا دیگه بهجای آخرهفتهها، بتونن تمومِ هفته رو کنارهم بگذرونن. به محض اسبابکشیِ اونها به یک مجموعهی انحصاری توی
بی . ای . پاریس نویسنده مورد علاقه منه با این که کتاب های زیادی ننوشته اما هرکتابی که برای این نویسنده باشه میخونم چون نحوه شخصیت پردازی و روایت داستانشو خیلی دوست دارم ،این کتاب هم کاری کرد که
در مقایسه با دو کتاب قبلی که از این نویسنده خوندم این کتاب رو بیشتر دوست داشتم کششی داره که باعث میشه بی وقفه بخونیدش اعتراف می کنم که نتونستم پایان رو حدس بزنم و کامل گول خوردم پایان رو دوست داشتم برای
خلاصه کتاب : آلیس ولئو به تازگی بعد از چندین ماه روابط پرشور تصمیم میگیرن باهم در خونه ای در لندن همخونه بشن و زندگی کنن… منطقه ی مسکونی ای بنام سیرکل که از ۱۲ تا خونه تشکیل شده و فضای
تعریف این کتاب رو خیلی شنیده بودم ولی تو دسته جنایی ها خیلی کتاب های بهتر و با سطح بالاتر وجود دارن که هم داستانشون جذابه و هم پلات توئیست غافلگیر کننده ای دارن نسبت به این کتاب ، اولین
این سومین رمانی هست که از این نویسنده میخونم و به نظرم قلم روان و خوبی داره و میتونه آدم رو همراه خودش کنه و مهارت کافی در نوشتن داستان های مهیج داره این رمانش نسبت به دو داستان قبلش ضعیف
عالی بود، جنائی،معمائی،رازآلود، کتابی که تا آخرش ممکن نیست حدس بزنید، هیجان انگیز بود، باید خواند.
خوب بود
موضوع جذاب و پر کشش ، ترجمه هم عالی این کتاب رو به علاقمندان داستان های رمزآلود و جنایی توصیه می کنم.
چقدر هیجان داشت حین خوندنش چقدر استرس گرفتم کتاب خوبی بود هرچند به شخصه از غافلگیری اخر کتاب خوشم نیومد اما سورپرایز خوبی بود