کتاب فروپاشی
معرفی کتاب فروپاشی
فروپاشی رمانی از بی. ای. پاریس نویسنده انگلیسی است. پاریس با رمان «پشت درهای بسته» پا به دنیای ادبیات گذاشت و توانست با اقتدار به لیست پرفروشهای نیویورک تایمز راه یابد.
فروپاشی در ۱۸ ژوئیهٔ سال ۲۰۱۷ در آمریکا با عنوان The Breakdown منتشر شد. نویسنده با انتخاب این عنوان برای کتاب و استفادهٔ مکرر آن در متن همزمان به فروپاشی روانی و از کار افتادن خودرو اشاره دارد و به زیبایی ایهامی را ساخته که در فارسی واژهای که هر دو را در برگیرد وجود ندارد؛ از این رو مترجم نام فروپاشی را برایش انتخاب کرده که به فضای کلی کتاب نزدیک تر است.
درباره کتاب فروپاشی
کساندرا شخصیت اصلی داستان در شبی طوفانی از جادهای میگذرد که فردای آن خبر قتل زنی در همان جاده را از رادیو میشنود. این خبر باعث میشود که توهم و وحشت برای مدتی طولانی گریبان او را بگیرد و در این میان ابتلای او به فراموشی تدریجی، مسایل را بغرنجتر میکند.
بی. ای. پاریس در این رمان پرفروش نیویورک تایمز شما را به تمامی درگیر زندگی کساندرا و ماجرای شومی میکند که زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. راوی که به دیدهها و شنیدههای خود هم اعتمادی ندارد زندگی پر از ترس و وحشتی را تجربه میکند که هر لحظه از داستان را به کارزاری هیجان انگیز تبدیل کرده است و در هر فصل آن باید انتظار اتفاقی را داشته باشید که روایت فصل قبل را منکر میشود.
پاریس در این اثر بهکارگیری زبانی ساده، ترسی را که کساندرا، راوی و شخصیت اصلی داستان، در خود دارد به خوبی منتقل میکند. سبک نوشتاری او در ملموس شدن روایت تأثیر شگرفی داشته و میتوان گفت برای درک و نزدیکی بیشتر به اثر ضروری است. او حتی در بخشهایی از روایت که حاوی پیامکوتاه است با رعایت نکردن موارد رسمالخطی و دستور زبان در راه نزدیک شدن به مکالمات روزمره گام برداشته است.
خواندن کتاب فروپاشی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از طرفداران سبک تریلر روانشناختی هستید، اثر جدید پاریس میتواند انتخاب مناسبی برای بیدار کردن حس معماییپلیسی در شما باشد.
بخشی از کتاب فروپاشی
در حال گذاشتن ظرفها در ماشین ظرفشویی هستم که تلفن زنگ میخورد. حدس میزنم راشل باشد و تماس گرفته تا در مورد این چند روزی که در هتل بودم سؤال کند. اما گوشی را که برمیدارم کسی نیست. یا بهتر بگویم، کسی پاسخ نمیدهد؛ چون مطمئنم یک نفر هست. ناگهان یاد تماس دیروز میافتم، و تماسی که هفتهٔ گذشته پیش از رفتن به هتل داشتم. سکوت. نفسم را حبس و گوشم را تیز میکنم تا کوچکترین صدایی بشنوم که به من بگوید کسی هست، اما خبری نیست. نه حرکتی، نه صدای نفس کشیدن؛ چون آن مرد هم مثل من نفسش را حبس کرده است. مرد! ناگهان نگرانی سرتاپایم را میگیرد و گوشی را میگذارم. پیغامگیر را بررسی میکنم تا ببینم در روزهایی که خانه نبودهام کسی پیامی برایم گذاشته یا نه. چهار پیغام دارم؛ یکی از طرف شرکت سیستمهای امنیتی در روز پنجشنبه، که تأیید میکند آنها میخواستهاند برای نصب دزدگیر بیایند، و سه پیام دیگر؛ یکی از طرف کنی و دو پیام دیگر از طرف شرکت سیستمهای امنیتی که از من خواسته بودند هرچه زودتر با آنها تماس بگیرم.
حجم
۳۳۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۳۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
نظرات کاربران
🕸⏳️🩸"فروپاشی" داستان جنایی-معمایی و پرکششی از زنی به نام "کاساندرا" ست که درگیرِ معمای یک پرونده قتل میشه. "کاس" توی یه شب بارونی و طوفانی از جادهی میانبر "بلکواتر" درحال رفتن به سمت خونهش، ماشینی رو میبینه که گوشهای توقف
در مورد کتاب باید بگم که خوب بود، غافل گیری داشت. داستان پردازی و فضا سازی سطح بالایی داشت. . . اما اگر بخوام نقدش کنم در مقایسه با 'پشت درهای بسته' که کتاب قبلی نویسنده هست باید بگم که قلم نویسنده
عالی بود . به شب بیداری که کشیدم واقعا می ارزید. با اینکه یه حدس های زده بودم ولی آخرش غافلگیر شدم.
مرسی مرسی و مرسییی بابت نظراتتون، من همیشه از روی نظرات کتاب بعدیو برای خوندن انتخاب میکنم😁 و بخاطر نظرات شماها خوندمش و الان به شدت از انتخابم راضیم. کم و کاستی داشت، کاملا درسته امااا همین که یک چهارچوب کلی داشت
در رمان های جنایی یک سری کلیشه ها پیدا میشه که با شناختن اونها می تونید پایان کتاب ها رو حدس بزنید (مگر در کتاب های آگاتا کریستی که اگر هم درست حدس زده باشید صرفا بدون شواهد و به
داستان خوبی داره من از وسط داستان حدس زدم قاتل کیه
کتاب جالب و نفس گیری بود . با اینکه بعضی از دوستان گفتند که اخرش رو حدس میزدند ولی من به شخصه تا آخرش نفهمیده بودم که قاتل کیه ، در کل برای افرادی که این ژانر کمتر خوندن (از
دومین کتابی که از این نویسنده خوندم و فوق العاده بوددد!!! با اینکه از وسطای داستان تونستم یه بخشی از ماجرا را حدس بزنم اما سر آخر واقعا شوکه شدم🫠 روند داستان سریعه و تو یکی دو روز تمومش میکنید! برای
مدتها پیش این کتابو خونده بودم ولی از یک انتشارات دیگه کتاب جالبیه داستان یک زن که تو یک شب طوفانی از راه میانبر جنگلی میره خونه و یک ماشین پارک شده کنار جاده میبینه وقت رد شدن از کنار
۱۸* پر کشش و هیجانی این سبک کتابا رو میپسندم