کتاب آموزگار
معرفی کتاب آموزگار
کتاب آموزگار نوشتهٔ فریدا مک فادن و ترجمهٔ نشاط رحمانی نژاد است. نشر نون این رمان معاصر آمریکایی را منتشر کرده است.
درباره کتاب آموزگار
کتاب آموزگار دربردارندهٔ یک رمان معاصر و آمریکایی است که سه بخش و ۸۰ فصل دارد. این رمان که جلد ۲۵۴ از مجموعهٔ «منظومهٔ داستان ترجمه» است، با این جمله که قبرکندن کار سختی است، آغاز شده است. این اثر یک راوی اولشخص دارد. در ابتدای این اثر، راوی میگوید که تمام بدنش درد میکند؛ ماهیچههایی که حتی نمیدانست دارد هم از درد فریاد میزند. او گفته است که هر بار که بیل را بلند میکند و کمی خاک بیشتر بیرون میکشد، حس میکند چاقویی در عضلهای بین شانههایش فرو میرود. فکر میکرد درد استخوانی است، اما اشتباه میکرد. او کیست و داستان چیست؟ این رمان به قلم فریدا مک فادن را بخوانید تا بدانید.
خواندن کتاب آموزگار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آموزگار
«من را بدون هیچ کفشی دفن کردهاند.
اگر پیش از آنکه توی آشپزخانه با اَدی روبهرو شوم، آن چند ثانیه را وقت گذاشته بودم و کفشهای ورزشیام را میپوشیدم، بازگشتم به جاده بسیار آسانتر میشد. درعوض، با احتیاط راهم را از روی خاک ناهموار و شاخههایی که در کف پاهایم فرو میروند، انتخاب میکنم. از آن بدتر اینکه دارم یخ میزنم. ملحفه را با خودم آوردهام و در تلاش برای گرم نگه داشتن خودم، آن را مثل شالی تا کردهام. هرچند احتمالاً باید هوا زیر صفر درجه باشد.
بعد از حدود نیمساعت پیادهروی، به جادهٔ اصلی میرسم که شبیه یک خیابان کوچک است. تلفنم را از داخل کیفم بیرون میآورم... خدا را شکر. آنتن تلفن همراه دارم. یک خط. این یک معجزه است.
میخواهم با نهصد و یازده تماس بگیرم. اما بعد جلوی خودم را میگیرم.
میتوانم با پلیس تماس بگیرم و شوهرم را بهخاطر کاری که با من کرده است به زندان بیندازم. اما او وکیل میگیرد و چند روز بعد به قید وثیقه آزاد میشود. بیا منصف باشیم؛ اگر فقط چند زن در هیئتمنصفه بگذارند، او درنهایت با یک گوشمال کوچک آزاد میشود. تازه، اگر اصلاً کارش به دادگاه بکشد. نات راهی برای رهایی از همهچیز دارد.
نه، باید مطمئن شوم که برای تمام کارهایی که کرده است، تاوان میدهد. بنابراین، درعوض به تنها کسی که فکر میکنم ممکن است نیمهشب دنبالم بیاید، پیام میفرستم.
بیست دقیقه طول میکشد تا جی در اسنپفلش جوابم را بدهد. بیست دقیقه در کنار جاده میلرزیدم و فکر میکردم آیا صدای پیام برای بیدار کردنش کافی است یا خیر... شمارهاش را دارم ولی تماس گرفتن با او خیلی خطرناک است. درست زمانی که به تسلیم شدن فکر میکنم و میخواهم با پلیس تماس بگیرم، اسمش روی صفحهٔ تلفنم چشمک میزند. تقریباً هیچوقت با من تماس نمیگیرد. تصور میکنم که حالا توی حمام خانهاش پنهان شده تا همسرش صدایش را نشنود و نوزاد کولیکیاش۹۰ را بیدار نکند.
«ایو؟ چی شده؟» صدایش کاملاً هراسان است.
به او میگویم: «نیاز دارم بیای دنبالم. ب...ببخشید. میدونم صبح خیلی زوده.» ساعتم تقریباً پنج صبح را نشان میدهد.
«کجایی؟»
میآید دنبالم. خدا را شکر.
کنار جاده منتظرش میمانم و زیر ملحفهام میلرزم. امیدوارم سینهپهلو نکنم. وقتی بالاخره ماشین او را میبینم که کنار خیابان میایستد، زیر گریه میزنم. وقتی سوار ماشین میشوم و کنارش مینشینم، آب شور از صورتم جاری است. بهخاطر ظاهرم گیج و حیران شده است.»
حجم
۲۸۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه
حجم
۲۸۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه
نظرات کاربران
👩🏻🏫 👔 خانم و آقای بنت، زوج آموزگاری هستن که در یک دبیرستان مشترک تدریس میکنن اما روش کارشون چندان شبیه به همدیگه نیست، "ایو" معلم ریاضی سختگیریه که ارتباط چندان نزدیکی با شاگردانش نداره و همسرِ خوشپوش و جذابش،
بنظرم این کتاب ضعیف ترین کتاب نویسنده بود، تا نصف کتاب که ازهیجان ومعما وچیزی دیگرجز خیانت خبری نبود، اواخرکتاب کمی بهترشد، ویکی ازشخصیت ها که هم دانش آموز بود و هم.......( وقتی تا آخربخوانید متوجه میشوید) ایشون درهمه ماجراها
به نظر من این کتاب از بقیه کتابهای مک فادن ضعیف تر بود،نه سوژه ی منحصر به فردی داشت نه روال داستان اونقدر جذاب بود که نشه کتاب رو زمین گذاشت،صرفا خوندنش رو ادامه دادم تا تمام بشه
داستان در برای یک زوج معلم هست که تقریبا تفاهمی باهم ندارن داستان روندی معمولی دارد تا اینکه پای یک دانش آموز دردسر ساز، به مدرسه باز میشود و زندگی این زوج را تحت شعاع خودش قرار می دهد😳 معمولاً کتاب
توی ژانر جنایی مهم ترین فاکتور باور پذیر بودن داستانه که متاسفانه تو این کتاب خیلی همه چی هندی وار پیش میره ولی بخوام منصف باشم شخصیت پردازی ها خوب بود چه حیف که که درگیر پلات توییست های دور از
بسیار لذت بردم و میخکوب شدم واقعا یه جاهایی از هیجان قلبم تند میزد و جملات رو می بلعیدم البته سانسور خیلی زیادی داشت این کتاب بخونید تو کتاب غرق شید و لذت ببرید
تا صفحه آخر ...دقیقا تا صفحه آخر چیزی داره برای گفتن...
اولین رمان هایی که از فریدا مک فادن خوندم خدمتکار و بخش دی بود به جرات میتونم بگم این رمان از رمان های زرد و ضعیف این نویسنده است. بسیار پوچ و تو خالی. داستان بیخود شخصیت پردازی بد
خلاصه داستان: ایو و نات زن شوهری که هر دو معلم هستند و توی یه مدرسه تدریس میکنن، ایو معلم ریاضیه چندان محبوب نیست؛ شوهرش نات معلم ادبیات جذابی که خیلی محبوبه مخصوصا بین دخترا!.. همه چی عادیه تا اینکه یه
یکی از بهترین ژانر هایی که تا الان مطالعه کردم جنایی بود و واقعا کتاب خوبی بود و بهتون حتما توصیه میکنم کتابش رو مطالعه کنید •