کتاب ابتدا تراژدی، سپس مضحکه
معرفی کتاب ابتدا تراژدی، سپس مضحکه
کتاب ابتدا تراژدی، سپس مضحکه نوشتهٔ اسلاوی ژیژک و ترجمهٔ کامران برادران، میلاد روانبخش و مرضیه فرنام است. نشر نیماژ این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر از مجموعه «استخوانهای روح» این نشر منتشر شده است که شامل دفترهایی در باب فلسفه و نظریههای مدرن است.
درباره کتاب ابتدا تراژدی، سپس مضحکه
آنچه اسلاوی ژیژک در کتاب ابتدا تراژدی، سپس مضحکه ارائه میدهد نه تحلیلی بیطرفانه از بحران مالی، بلکه خوانشی متعهدانه و بهشدت جانبدارانه است؛ زیرا معتقد است حقیقت جانبدارانه است. ژیژک در این اثر بیان میکند که حقیقت تنها زمانی دستیافتنی و جهانشمول است که طرفی را برای خود برگزینیم؛ طرفی که مد نظر اوست و معتقد است باید اتخاذ شود، کمونیسم است. ژیژک به مخاطب پیامی اخلاقی میرساند و همزمان هشدار میدهد که زمان حقالسکوت اخلاقی و لیبرالدموکراتیک به سر آمده است. او در این اثر به وقایعی همچون فروریختن دیوار برلین و حملات ۱۱ سپتامبر اشاره میکند و معتقد است مجموعهٔ رخدادها و وقایع متعددی خبر از دههٔ پرشور ۱۹۹۰ میدادند؛ دههای که «فرانسیس فوکویاما» از آن با عنوان «پایان تاریخ» نام میبرد. در آن دهه این باور که لیبرالدموکراسی سرانجام پیروز شده و اجتماع جهانی لیبرالی در آستانهٔ ظهور است، به اوج خود رسید، اما تاریخ همیشه هم آنطور که پیشبینی میکنیم جلو نمیرود. این کتاب در واقع فراخوانی است برای متفکرین چپ برای بازنگری مجدد به خود در پرتو وضعیت ناامیدکنندهٔ تاریخی اکنون؛ چراکه زمان باجخواهی لیبرالی و اخلاقی رو به پایان است.
خواندن کتاب ابتدا تراژدی، سپس مضحکه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران اسلاوی ژیژک و پژوهشگران حوزهٔ سرمایهداری پیشنهاد میکنیم.
درباره اسلاوی ژیژک
اسلاوی ژیژک در ۲۱ مارس ۱۹۴۹ به دنیا آمد. او فیلسوف، روانکاو، نظریهپرداز، جامعهشناس، منتقد فرهنگی و سیاستمداری اسلوونیایی است. دکترای فلسفهاش را از دانشگاه لیوبلیانا دریافت کرد. در سال ۱۹۹۰ بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری از سوی حزب لیبرال دموکرات اسلوونی معرفی شد. او فیلسوف و نظریهپرداز انتقادی است که بخش عمدهٔ کارش در سنت فلسفی هگلی، مارکسیسم و نیز روانکاوی لاکانی است. او فعالیتهای چشمگیری در زمینهٔ نظریهٔ سیاسی، نظریهٔ فیلم و روانکاوی نظری داشته است. شهرت ژیژک برای احیای روانکاوی ژاک لاکان برای یک خوانش جدید از فرهنگ عامه است. او رسالات گوناگونی دربارهٔ موضوعات گوناگون نوشته است؛ موضوعاتی چون جنگ عراق، بنیادگرایی، سرمایهداری، رواداری، حقیقت سیاسی، جهانیسازی، سوبژکتیویته، حقوق انسانی، لنین، اسطوره، فضای مجازی، پسامدرنیسم، چندفرهنگگرایی، پستمارکسیسم، آلفرد هیچکاک و دیوید لینچ. او بهشوخی در مصاحبه با یک نشریهٔ اسپانیایی خود را یک استالینیست لاکانی تندرو معرفی کرده است. ژیژک یک نظریهپرداز سینمایی نیز هست. او از تفسیر روانکاوانهٔ لاکانی برای ایجاد یک نظریهٔ سینمایی و یک شیوهٔ نقد جدید استفاده کرده است. بهاعتقاد «رابرت استم» او از فیلمهای سینمایی برای شرح نظریات لاکان استفاده میکند و در فیلمهای سینمایی مثالهایی مییابد که حتی از خود لاکان هم افکار روانکاوانهٔ او را بهتر شرح میدهد. ژیژک به بررسی میل و فانتزی ناخودآگاه، امر واقعی و ابژهٔ والای ایدئولوژی در فیلمها میپردازد و از این راه یک تأویل روانکاوانه در باب سینما میسازد. لینچ و هیچکاک دو فیلمساز موردعلاقهٔ ژیژک هستند که تفسیر آثار آنها بیش از همه موردتوجه او بوده است. «خشونت» و «ما و مانیفست کمونیست» از آثار مکتوب اسلاوی ژیژک است.
بخشی از کتاب ابتدا تراژدی، سپس مضحکه
«بهسخرهگرفتن مفهوم «پایان تاریخ» فوکویاما کار سادهای است، اما اکثر مردم امروزه فوکویاماییاند و سرمایهداری لیبرالدمکرات را بهعنوان فرمول نهایی بهترین جامعهٔ ممکن پذیرفتهاند؛ [بر این اساس] تنها کاری که میشود دربارهٔ این فرمول انجام داد این است که آن را عادلانهتر، روادارتر و غیره کرد. در اینجا، پرسشی ساده اما بهجا سر برمیآورد: اگر سرمایهداری لیبرالدمکرات آشکارا از تمامی بدیلهای موجود کارکرد بهتری دارد، اگر سرمایهداری لیبرالدمکرات بهترین نبوده اما دستکم کمعیبترین نوع جامعه است، چرا خودمان را کاملاً تسلیم آن نکنیم و حتی با تمام وجود آن را پذیرا نشویم؟ چرا زمانی که همهٔ امیدها بر باد رفته، باید بر فرضیهٔ کمونیسم پافشاری کنیم؟ آیا این دست پافشاری نمونهٔ بارزی از خودشیفتگی برآمده از آرمان از دسترفته نیست؟ آیا این خودشیفتگی شالودهٔ نگرش غالب چپهای آکادمیک نیست که از یک نظریهپرداز انتظار دارند بهشان بگوید چهکار کنند؟ آنها سخت در پی آناند که به چیزی متعهد باشند، اما چون نمیدانند چگونه مؤثر واقع شوند، از نظریهپرداز انتظار پاسخ دارند. چنین رویکردی البته بالذاته دروغین است، گویی نظریه فرمولی جادویی ارائه میدهد که قادر است بنبست عملی را برطرف کند. تنها پاسخ صحیح در اینجا این است که اگر واقعاً نمیدانید چه باید بکنید، هیچکس نمیتواند راهکاری ارائه کند و آرمان لاجرم از دست رفته است.»
حجم
۲۴۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۲۴۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه