کتاب احتمالا یک رخداد
معرفی کتاب احتمالا یک رخداد
کتاب احتمالا یک رخداد نوشتهٔ پیتر سالمون و ترجمهٔ هانیه یاسری است. نشر نیماژ این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی زندگینامهٔ «ژاک دریدا». این اثر از مجموعهٔ «استخوانهای روح» این نشر است.
درباره کتاب احتمالا یک رخداد
پیتر سالمون در کتاب احتمالا یک رخداد زندگینامهای از «ژاک دریدا»، فیلسوف پساساختارگرای فرانسوی را ارائه میدهد. دریدا از دههٔ ۱۹۶۰ میلادی به بعد، به شهرت زیادی دست یافت. او زادهٔ ۱۵ ژوئیهٔ سال ۱۹۳۰ و درگذشتهٔ ۸ اکتبر ۲۰۰۴ است. این فیلسوف فرانسوی - الجزایری که بهخاطر کار بر روی نوعی نشانهشناسی مبتنیبر فلسفهٔ واسازی به شهرت رسید، در این زمینه متنهای بسیاری را تحلیل کرد و آنها را در چهارچوب پدیدارشناسی روح گسترش داد. نظریات او بر فلسفهٔ پسامدرن و نقد ادبی معاصر تأثیر فراوانی گذاشت. نظریات او بهدلیل پیچیدگی و متقاوتبودنشان، موافقان و مخالفان زیاد و حتی متعصبی دارد. از مهمترین آثار او میتوان به «دربارهٔ گراماتولوژی»، «معضلها»، «مواضع» و «نوشتار و تفاوت» اشاره کرد. این کتاب به زندگی، تحصیلات و سیروسلوک فردی و فکری این فیلسوف بزرگ فرانسوی پرداخته است و در خلال این زندگینامه، آرا و افکار او کنکاش و واکاوی شده است.
ژاک دریدا در ۱۵ ژوئیه ۱۹۳۰ به دنیا آمد و در ۸ اکتبر ۲۰۰۴ درگذشت. او فیلسوف الجزایریتبار فرانسوی و پدیدآورندهٔ فلسفهٔ واسازی بود. تئوریهای او در فلسفهٔ پستمدرن و نقد ادبی تأثیر فراوانی گذاشت. دریدا با جنبشی که به نام واسازی شناخته شده، نزدیکی و پیوندی تنگاتنگ دارد. هدف اصلی او در واقع خنثیکردن چیزی است که خود آن را عقلمداری [کلاممحوری/ لوگوسمحوری / حاکمیت عقل] (logocentrism) خوانده است. دریدا این باور ساختارگرایان را که معنا در ذاتِ متن است، رد میکند. او نمیپذیرد که واژگان حامل و بارورِ معنا هستند؛ بلکه بر آن است که واژگان تنها به واژگان دیگر اشاره دارند. معنا وابسته به داننده است و نه متن و زمانی بروز مییابد که مفسر با متن به گفتوگو درآید. «مواضع»، «آوا و پدیدار»، «از گراماتولوژی»، «نوشتار و تفاوت»، «بارآوری» و «حواشی فلسفه» از آثار این نویسنده و اندیشمند هستند.
خواندن کتاب احتمالا یک رخداد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ معاصر و علاقهمندان به زندگینامهٔ ژاک دریدا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب احتمالا یک رخداد
«فراگیری زبان انسان، گفتار انسان و نیندیشیدنیبودن غیابش باعث میشود ما، ازجمله هوسرل، این غرابت را دستکم بگیریم. ما از زبان بهره میگیریم تا نظم ببخشیم، بحث کنیم، دعا کنیم، فلسفه بورزیم، شکایت و ستایش کنیم. در شعر، داستان، لوایح حقوقی، ترانهها از آن بهره میبریم. مستقیم بهکارش میبریم، در لفافه از آن استفاده میکنیم، مثلاً گفتار تعارفگونهٔ «حالتان چطور است؟» از سر آداب معاشرت است نه پرسش از سلامت. از زبان استفاده میکنیم تا اعتراف کنیم، شهادت بدهیم، بهعنوان ضامن صداقتمان: «قسم میخورم حقیقت را بگویم و چیزی جز حقیقت بر زبان نیاورم.» طبق تمایزی که جی. ال. آستین مطرح میکند، از زبان استفادهٔ اعلانی (گزارههای اظهاری) و انجامگر میکنیم. اینها شامل کنش-گفتارهایی است که در نمونهداری خود مجری یک کنش هستند: «نام این کشتی را ملکه الیزابت میگذارم.» یا «قبول میکنم» در جواب «آیا این مرد را [به همسری] قبول میکنید؟» جوک میگوییم. تلاش میکنیم مجاب کنیم. با نوزادان و سگها چنان حرف میزنیم گویا میفهمند. با خودمان حرف میزنیم. قول میدهیم. دروغ میگوییم. خداحافظی میکنیم.
آنچه اینجا مهم -و دوباره عجیب- است، این است که در یک جامعهٔ زبانی اگرچه هر گفتاری میتواند منحصربهفرد باشد، ما همچنان از کلمات یکسانی استفاده میکنیم، البته در چینشهای مختلف. هوسرل به این مورد اذعان داشت، بیآنکه تأمل بیشتری کند. برای او، کلمات، مثل مثلثهای متساویالساقین، ابژههای ایدئال هستند. هوسرل میگوید مثلاً کلمهٔ «شیر» (Löwe در آلمانی) را در نظر بگیریم. واژهٔ «شیر» فقط یک بار در انگلیسی وجود دارد- استفاده از آن فرسودهاش نمیکند. این یک ایدهٔ منسجم باقی میماند، فرقی نمیکند در حروف چاپی، در گفتار، در لهجههای مختلف، با صداهای آرام و بلند ظاهر شود. اگر من یا شما از آن استفاده کنیم یا از آنطرف اتاق بشنویم، باز همان کلمه است. تکرارپذیر است- این کلید ابژهٔ ایدئال است- یا به تعبیر موردعلاقهٔ دریدا تکرارگر است. تمام کلمات چنین هستند. این ویژگی بنیادی ابژههای ایدئال است. برخلاف موجودات واقعی که منحصربهفردند (و بنابراین جایگاه منحصربهفردی در زمان و مکان دارند، تکرارناپذیرند و تکرارگر نیستند) و میتوانند افول کنند و میکنند، ابژههای ایدئال غیرواقعی، از امر مکانی-زمانی جدا هستند.
هوسرل در اینجا، لحظهٔ بنیادی تمام متافیزیک را تکرار میکند و مِثل افلاطون صورت را از ماده، و امر غیرواقعی را از امر واقعی جدا میکند. تحلیل دقیق دریدا از زبان و در ادامهٔ کتاب، از آوا نباید چشم ما را بر آنچه در اینجا مطرح است ببندد. برای دریدا این صرفاً جدال زبانی نیست- درواقع هرگز چیزی نمیتواند صرفاً زبانی باشد. این دریداست که آنچه را که بعدها «متافیزیک حضور» میخواند، تشخیص میدهد، تحلیل میکند و درنهایت درصدد تخریب- ساختگشایی- آن برمیآید.»
حجم
۳۴۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۲۰ صفحه
حجم
۳۴۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۲۰ صفحه