تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزوها
معرفی کتاب دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزوها
کتاب دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزوها نوشتهٔ متین ایزدی توسط نشر نیماژ منتشر شده است. این کتاب جلد دوم از سهگانهٔ «قاچاقچی در قشم» است که میتوان آن را در گونه رمانهای ماجرایی دستهبندی کرد. این کتاب عناصری از رئالیسم جادویی را با الهام از فرهنگ بومی جنوب ایران در هم آمیخته و حال و هوایی نوآر (فیلم سیاه) نیز دارد. در واقع، این رمان یک تریلر وسترن بومی است که داستانی اکشن و هیجانانگیز را درباره دزدها، جویندگان گنج و راهزنهای صحرایی روایت میکند. این شخصیتها در سودای رسیدن به آرزوهای محال، چیزی را پیدا میکنند که هرگز نباید پیدا میشد. با وجود اینکه دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزو داستانی کاملاً مستقل است، اما به نوعی دنبالهٔ رمان «ماجرای غریب و غمانگیز یک قاچاقچی در قشم به شمار میرود و به مخاطب نشان میدهد که درون صندوقچهی گمشده و مرموز کتاب اول، چه چیز هولناکی نهفته بوده است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزوها
دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزو رمان هیجانانگیزی است که خواننده را به دنیایی پر از رمز و راز، اکشن و ماجراجویی میبرد. کتاب دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزوها با ترکیب ژانرهای مختلف از جمله وسترن بومی، تریلر و رئالیسم جادویی، تجربهای منحصر به فرد را ارائه میدهد. داستان آن در جنوب ایران، با پسزمینهی فرهنگی غنی و فضای معمایی، روایت میشود. این رمان به دنبال کشف رازهایی است که در جلد اول سهگانه، «ماجرای غریب و غمانگیز یک قاچاقچی در قشم»، به آنها اشاره شده بود. مهارت نویسنده در خلق فضایی مشابه با بازیهای رایانهای پرهیجان، این کتاب را به اثری جذاب و پرکشش تبدیل کرده است.
خلاصه کتاب دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزوها
کتاب دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزو قصهی گروهی از دزدها، جویندگان گنج و راهزنهای صحرایی است که برای دستیابی به آرزوهایشان، به دنبال چیزی میگردند که نباید آن را پیدا کنند. این جستجو آنها را به ماجراهایی اکشن و هیجانانگیز میکشاند که در دل فضای بومی و مسحورکننده جنوب ایران و با چاشنی رئالیسم جادویی اتفاق میافتد. هرچند این کتاب داستانی مستقل دارد، اما بهعنوان بخش دوم سهگانهٔ «قاچاقچی در قشم» عمل میکند و پرده از راز هولناکی برمیدارد که در صندوقچهٔ مرموز رمان اول پنهان شده بود. این رمان در واقع پیشدرآمدی است بر سرنوشت «بوکسرعلی»، قهرمان داستان اول.
چرا باید کتاب دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزوها را بخوانیم؟
شما باید دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزوها را بخوانید تا درگیر یک ماجراجویی نفسگیر و هیجانانگیز در فضای منحصر به فرد جنوب ایران شوید. این کتاب با ترکیب هوشمندانهی تریلر، وسترن بومی و رئالیسم جادویی، داستانی پر رمز و راز از دزدان و جویندگان گنج را روایت میکند که به دنبال آرزوهای محال، به چیزی هولناک برمیخورند. سبک نگارش نویسنده، که از تجربهاش در نوشتن بازیهای رایانهای بهره برده، تضمینکنندهی تجربهای پرهیجان و اکشن است که شما را تا انتهای داستان میخکوب خواهد کرد.
خواندن کتاب دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزوها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزوها را به علاقهمندان به رمانهای ماجرایی و اکشن، دوستداران ژانر تریلر و وسترن، کسانی که به رئالیسم جادویی و فرهنگ بومی ایران علاقهمندند، طرفداران بازیهای رایانهای و داستانهای مشابه و خوانندگانی که به دنبال داستانهای مستقل اما مرتبط هستند، پیشنهاد میکنیم.
درباره متین ایزدی
متین ایزدی نویسندهٔ ایرانی و دارای مدرک کارشناسی مهندسی صنایع و کارشناسیارشد ادبیات نمایشی است. ایزدی بهعنوان نویسنده بازیهای رایانهای شناخته میشود و آثاری چون «خروس جنگی»، «گرشاسپ و شهر بختکها» را در کارنامه خود دارد. علاوه بر این، او در زمینه فیلمنامه، ویراستاری و روزنامهنگاری نیز فعالیت داشته است. مهارت و ذوق او در نگارش بازیهای رایانهای به وضوح در سبک نوشتاری کتابهایش نیز مشهود است؛ به طوری که خوانندگان هنگام مطالعه داستانهایی مانند «کرج حمله میکند» یا «ماجرای غریب و غمانگیز یک قاچاقچی در قشم»، حس حضور در یک بازی رایانهای پرهیجان را تجربه میکنند.
بخشی از کتاب دستورالعمل خونین برآورده کردن آرزوها
«دوباره مصمم شد و آهنپاره را فشرد روی گلوی سرباز تا کار را تمام کند... ولی نتوانست. آهنپاره را با خشم پرتاب کرد آنور و نشست روی ورقههای آهنی. معلوم بود که نمیتوانست! سرباز همانطور که میگریست فهمید که دختر از خیر کُشتنش گذشته. بهسختی خودش را کشید کنار و با آهوفریادهای کوتاهی از درد نشست و لباس سربازیاش را کَند. دکمهها را بدون بازکردن، شکافت و لباس را گوشهای پرتاب کرد. زیرش یک کَفَنی سفید به تن داشت. دختر بهآرامی پرسید: «گفتی چاه دادِخدا توی همین گنجقلعه؟»
سرباز با سر تأیید کرد و همانطور نشسته، شلوار سربازی را هم از پایش درآورد. زیر آن هم، شلوار کفنی سفید به پا داشت که جورابهایش را روی آن، تا زیر زانو بالا کشیده بود. شلوار سربازی را هم گوشهای پرت کرد. همانطور نشسته با کفنیهای سفید گفت: «بذار من برم... من کارهای نیستم.»
دختر لحظاتی سرباز را نگاه کرد. چقدر شبیه هم بودند. بدون آنکه کارهای باشند، از یک تبار، بیآینده، سرگشتهٔ جای خواب، در جستوجوی عمری دیگر، امیدوارتر، سفیدتر، خوششانستر.
سرش را به تأیید تکان داد. سرباز بهسختی دستهایش را زیرش اهرم کرد و با درد بلند شد. زانویش خم نمیشد. لنگلنگان تعادلش را باز یافت و آستین کفنی سفید را کشید روی صورتش تا خون را پاک کند. آستین سرخ شد.»
حجم
۱۸۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۸ صفحه
حجم
۱۸۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۸ صفحه