دانلود و خرید کتاب خون در رگ رویا نیست مهدی اسدزاده
تصویر جلد کتاب خون در رگ رویا نیست

کتاب خون در رگ رویا نیست

معرفی کتاب خون در رگ رویا نیست

کتاب خون در رگ رویا نیست نوشتهٔ مهدی اسدزاده است. نشر چشمه این مجموعه داستان کوتاه را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب خون در رگ رویا نیست

کتاب خون در رگ رویا نیست حاوی یک مجموعه داستان کوتاه و معاصر و ایرانی است. عنوان برخی از این داستان‌ها عبارت است از «حاشیهٔ مختصر بر خمیازه‌گردیِ آخرِ محسن مدائنی»، «موومان زنجیر نقره‌ای»، «هزار و یک‌توی اشتراک»، «و بودن کلمه است» و «خون در رگ رؤیا نیست». مهدی اسدزاده در ۱۱ داستان کتاب حاضر، قدرت و انعطاف زبانی‌اش را به رخ کشیده و همچنین مثل بیشتر داستان‌های قبلی‌اش سوژه‌هایی یافته که بسیار بدیع توصیف شده‌اند. گفته شده است که این نویسنده، تبحر ویژه‌ای در دیالوگ‌نویسی دارد و داستان‌های کوتاهش از منظر هستی‌شناسانه به هم متصل می‌شوند. جهان داستان‌های مهدی اسدزاده را شیطنت‌آمیز و پر از احتمالات روایی دانسته‌اند؛ جهانی که در آن همه‌چیز می‌تواند در عین واقعی‌بودنْ خواب و خیال باشد. این داستان‌ها ما را با خود در شهر و زندگی شهری می‌گرداند. این گردش، گاه در عالم خواب و وهم و کابوس طی می‌شود و گاه در عالم واقعیت و گاه در مرز میان این دو.

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب خون در رگ رویا نیست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مهدی اسدزاده

مهدی اسدزاده نویسنده و دارای مدرک کارشناسی‌ارشد از رشتهٔ حقوق بشر در دانشگاه علامه طباطبایی‌ است. او در دوران دانشجویی با شركت در چندین كارگاه داستان‌نویسی، نوشتن را جدی‌تر و هدفمندتر دنبال كرده است. حاصل تلاش‌های او كتاب‌هایی با نام «آیا بچه‌های خزانه رستگار می‌شوند» و «قوچ» و «خون در رگ رؤیا نیست» است.

بخشی از کتاب خون در رگ رویا نیست

«دست‌های ستبر و پُرمو به موازات چربیِ پهلوها دراز شده، سر در گردشی ناگاه فروافتاده از بالشِ چرک‌مُرد و پاشنه‌ها چسبیده به هم. حجت خالق‌وند کنار همسرش معصومه سلیمان‌پناه آرمیده و این داستان به‌تمامی چیزی جز شرحِ خوابِ شبانگاه این دو نیست. در هوای راکد و غلیظ اتاق‌خواب، میان بوی تند چرک و عرق دوروزه‌اش، در کورروشنای نوری ناچیز که از پس پرده‌های تترون به اتاق می‌ریزد، حجت خالق‌وند چنان آرام می‌نماید که مُرده‌ای هجده‌هزارساله. و اگر حرکت گاه‌به‌گاهِ مردمک‌ها یا لرزش مختصر انگشتی این سکون را در هم نشکند، پیکر لُخت و لَخت او خود تمثالی است از خستگیِ انگار بی‌پایان ده ساعت و سی و یک دقیقه راندن سمند تصادفی‌اش، یک ساعت و سیزده دقیقه ایستادن بر درگاه چرب و سیاه لنت‌کوبی و بیست و نُه دقیقه حل کردن جدول‌های باطله در صف پمپ گاز.

به فاصله‌ای کم‌تر از یک دست، معصومه سلیمان‌پناه به پهلوی راست و رو به مردش آرام گرفته است. بازوان فربه را دورتادورِ بالش پهنش حلقه کرده، پای چپ را با نقطه‌های سیاه موی تازه‌جوانه‌زده و رد سفید یک زخم کهنه روی ساق، زیر پای راست خمانده و لب‌های باریک و بی‌رنگ را میان دندان‌های زرد گرفته. نفس را به صدایی خفه از بینی بیرون می‌دهد و در هر دم چنان سینه را از هوا می‌انبارد که تق‌تقِ فنر فشردهٔ تخت بلند شود و در همین حال، جایی در حاشیهٔ پرت ناخودآگاهش، اندوه ریزش نگران‌کنندهٔ موهای حالا خاکستری‌اش دارد با نگرانیِ دیرپای بیماریِ دخترش در هم می‌آمیزد.

به این شکل، در اتاق‌خواب حجت خالق‌وند و معصومه سلیمان‌پناه، هر چیز صورت عادی و معمول خود را دارد: بخاری پیچیده در فویل با دودکش طویل و پیچ‌درپیچش، میز آرایش زن با قوطی کوچک وازلین و گلوله‌های رنگ‌رنگ پنبه رویش، تصویر خندان مرد و زن با چهار فرزندشان بر دیوار و رایحهٔ همیشگی برخاسته از تن‌شان؛ چنان که بی‌گمان اگر بیننده‌ای در کار می‌بود و دقایقی این خلوت تکرارشوندهٔ نوزده‌ساله را به تماشا می‌نشست، از سر کسالت و ملال بهانه‌ای می‌جست و اتاق را ترک می‌کرد. چه چیز در شمایلِ خواب شبانگاه زن و مردی میان‌سال چنان زیباست که انسان را میخ‌کوب کند؟ هیچ.»

Bahare
۱۴۰۳/۰۶/۲۴

تکنیک های داستان نویسی عالی فضاسازی و لحن شگفت انگیز این نویسنده بی شک سرمایه مستعد داستان نویسی فارسی است highly recommended

دستمال‌کاغذی را می‌گیرم طرفش و برمی‌گردانم. دستم را می‌گذارم روی زخم گردنم و فکر می‌کنم آن اوایل که هنوز ریمل ضدآب را کشف نکرده بود، گریه کردنش را بیش‌تر دوست داشتم. بعد متوجه می‌شوم که یادم نمی‌آید با آرایش خوابیده بوده یا در همان گیرودار چیزی به چشم‌هایش کشیده. اگر همان موقع آرایش کرده باشد که خیلی مسخره است.
mojtaba.keramat

حجم

۱۳۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۱۳۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۴۴,۰۰۰
۲۲,۰۰۰
۵۰%
تومان