کتاب کتاب آرامش
معرفی کتاب کتاب آرامش
کتاب کتاب آرامش نوشتهٔ مت هیگ و ترجمهٔ مریم فتاح زاده است. انتشارات چترنگ این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. رمان «کتابخانهٔ نیمهشب» را از این نویسنده میشناسید.
درباره کتاب کتاب آرامش
کتاب آرامش عنوان کتابی است که با درونمایهٔ روانشناسی اجتماعی و به قلم مت هیگ نوشته شده است. در مقدمهٔ این اثر، از زبان نویسنده، آمده است که گاه برای آرامکردن خودش چیزهایی مینویسد؛ چیزهایی که در روزهای سخت یاد گرفته؛ فکرهایش، مکاشفههایش و فهرستی از چیزهای مختلف، مثالهای مختلف، چیزهایی که میخواهد یادش بماند یا چیزهایی که از دیگران و سرگذشت آنها یاد گرفته است.
کتاب آرامش در ۴ بخش نوشته شده است. این کتاب، بهبیان نویسنده، درست مثل زندگی واقعی درهموبرهم است. شما میتوانید این کتاب را به هر ترتیبی که دوست دارید، بخوانید. میتوانید صفحاتش را تا یا حتی پاره کنید و... ، اما موضوع این کتاب چیست؟ ارتباط؛ چراکه بهگفتهٔ نویسنده ما همه جزو چیزها هستیم و با تمام چیزها در ارتباطیم؛ انسان با انسان، لحظه با لحظه، درد با لذت و ناامیدی با امید. این کتاب به آرامش شما کمک میکند.
خواندن کتاب کتاب آرامش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران روانشناسی اجتماعی پیشنهاد میکنیم.
درباره مت هیگ
مت هیگ در سال ۱۹۷۵ در شفیلد انگلستان به دنیا آمد. او رماننویس و روزنامهنگار است. مت تحصیلاتش را در دانشگاه هال در رشتهٔ زبان انگلیسی و تاریخ به پایان برد. او آثار داستانی و غیرداستانی بسیاری برای کودکان و بزرگسالان نوشته است. مت هیگ در ۲۴سالگی به افسردگی شدیدی مبتلا شد، اما توانست آن را پشت سر بگذارد و به زندگی باز گردد. رمان «کتابخانهٔ نیمهشب» و کتابی به نام «کتاب آرامش» از آثار او هستند.
بخشی از کتاب کتاب آرامش
«فرض کنید در عمرتان هیچوقت آسمان شب را ندیدهاید. فرض کنید آسمان شب فقط یکبار در طول عمر انسان پدیدار میشود. فرض کنید که فقط یکبار در عمرتان میتوانستید به آسمان نگاه کنید و ستارهها را ببینید. در این صورت، این اتفاق به یکی از وقایع مهم زندگی شما تبدیل میشد. شاید مردم جهان نام این اتفاق را «شب معجزههای پرستاره» یا «لحظهٔ شگفتانگیز تماشای جهان درخشان» میگذاشتند، شاید هم نام جذابتری برایش انتخاب میکردند. در چنین شبی، همهٔ ما از روی مبلهای راحتیمان بلند میشدیم یا چشم از صفحهٔ تلویزیون که برنامهٔ شبانگاهی مورد علاقهمان را پخش میکرد برمیداشتیم، بیرون میرفتیم و به آسمان مینگریستیم و با دیدن هزاران نقطهٔ نورانی که از گذر زمان و مکان به ما رسیدهاند، دهانمان از تعجب باز میماند. به ماه خیره میشدیم و سعی میکردیم ستارهها را از سیارهها تشخیص دهیم و از خود بپرسیم کدامشان ونوس است.
میخواهم بگویم در این صورت تقریباً محال بود که منظرهٔ چنین آسمانی را که فقط یکبار در عمرتان پدیدار میشود نادیده بگیرید.
با این حال، ما آسمان شب را آشکارا نادیده میگیریم. البته شاید کاملاً عملی نباشد که حتی در شبهایی که آسمان صاف است و چراغها تاریکی شب را نیالودهاند، بیرون برویم و با شگفتی پراحساسی به صور فلکی زل بزنیم. ولی خوب است همیشه یادمان باشد که در زندگی ما هم، اگر خیلی چیزها جزء پدیدههای نادر بودند، جذابیتشان بلافاصله بیشتر میشد. ما روی این سیاره و در این جهان، آنقدر در نعمتهای حیرتانگیز غرق شدهایم که برایمان عادی شدهاند. فقط در مواقع بحرانی است که این نعمتها به چشم میآیند. تنها در این مواقع است که به قول آلن واتس، فیلسوف انگلیسی، ما خود را «مثل روزنهای میبینیم که از میان آن جهان به خود مینگرد و خود را میکاود».»
حجم
۱۷۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
حجم
۱۷۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب آنقدر خوب و عالیست که نباید آن را فقط خواند بلکه باید آن را در هر لحظه مزمزه کرد باید با این کتاب زندگی کرد. به نظر من هر کسی ضروری است یکی از این کتاب داشته باشد و
من این کتابو دارم البته جلد جدیدشو درکل کتاب خوبیه دوسش دارم😍🤗