کتاب گندزدایی از مغز
معرفی کتاب گندزدایی از مغز
کتاب گندزدایی از مغز نوشتهٔ فیث جی. هارپر و ترجمهٔ علی دیمنه است و بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه آن را منتشر کرده است. با خواندن این کتاب متوجه میشویم چگونه علم را به یاری بگیریم و از شر افسردگی، خشم، نگرانیها، هراسها و وسواسها خلاص شویم.
درباره کتاب گندزدایی از مغز
چطوری مغزمان به باد فنا میرود؟ خشم، افسردگی، اضطراب، دلشوره، اندوه ناشی از فقدان نزدیکان، مصرف مواد، الگوهای رفتاری دیوانهوار، انتخابها و دوستیهای احمقانه.
بیشتر مواردی که به آنها نام مشکلات ذهنی دادهایم، در عمل قاطی پاطی شدن عملکرد شیمیایی مغز است. و بیشتر اینها برآمده از وقایع دلآشوب و هولناکی است که در زندگی گرفتارشان هستیم.
عادت کردهایم که گناه این همه اضطراب و درد و شیوهٔ پاسخ خودمان به این حالات را به گردن ژنهای بدبختمان بیندازیم. ولی یافتههای تازهترین مطالعات نشان میدهند که از میان آدمهای گرفتار در این معضلات تنها دو تا پنج درصدشان ژنهای معیوبی در بدن دارند. این شد که فهمیدیم دلیل مشکلات ما خیلی بیشتر از آنکه فکرش را بکنیم به همان محیط زندگی و شیوهٔ برخوردمان با آن برمیگردد.
این چیزها (خشم، افسردگی و بقیهٔ آنها) همه راهکارهای سازگاری ما هستند. این احساسات کاملاً طبیعیاند. ما از بیخوبن برای بقا و محافظت از خودمان ساخته شدهایم و مغز ما هم هنگامی که حالش زار است، دقیقاً دارد براساس همین اصل کار میکند.
رفتارهای ما پاسخی است به گند و کثافت روزمرهای که در زندگیمان با آن سروکار داریم و مغز ما هم کارش نهفقط پاسخ به رخدادهای هولناک زندگی، که سروکله زدن با همهٔ روابط و تعاملات مسمومی است که روزانه با آنها سروکار داریم؛ یعنی تمام مواقعی که آدمها روی اعصابمان راه رفتهاند، به حدوحدود شخصیمان تجاوز کردهاند و به نیاز ما به امنیت احترام نگذاشتهاند. آنچه در سرمان رخ میدهد ترکیبی ملتهب و درهم ریخته از هر دوی اینهاست.
اگر بفهمید که این همه فکر و خیال ناجور از کجا توی سرتان آمدهاند چه؟ اگر فهمیدید که این همه گند و کثافت توی سرتان چطوری به آن راه پیدا کردهاند چه؟ اگر اینجوری شد پس یعنی که این مشکل را میشود حل کرد. که راهی برای اصلاح وجود دارد.
این، از آن چیزهای خیلی مهم است. اگر ما حواسمان را از خود دردهایمان پرت کنیم و به این فکر کنیم که چرا این بدبختیها را داریم، حالمان خیلی بهتر میشود. اگر مثلاً همهٔ فکر ما خود اضطراب، نگرانی و افسردگی باشد و دلایل شکلگیری آنها را در نظر نگیریم که کار زیادی نکردهایم. اینجوری راهی به بهتر شدن پیدا نمیکنیم.
اگر بتوانید سر از کار خودتان در بیاورید و شیوهٔ برخوردتان را با مسائل درک کنید، همهچیز آسان میشود و حالتان را میتوانید خوب کنید.
درک این همه گند و کثافت توی زندگی، به آدمها کمک میکنند که راه بهبود خودشان را زودتر پیدا کنند و راحتتر خوب بشوند.
کتاب گندزدایی از مغز قرار است کمکتان کند تا کنار بزنید این گند و کثافتی را که سر راهتان قرار گرفته و نمیگذارد زندگی دلخواهتان را داشته باشید و به آرامش برسید. همان آتوآشغالهایی که اسمشان را گذاشتهایم رخدادهای ناگوار. این کتاب به درد آنهایی هم که با واکنشهای شدید اضطراب، نگرانی، اندوه، خشم، افسردگی و رفتارهای اعتیادگونه دست بهگریبان هستند میخورد. اینها تمام راههایی بودهاند که ما خودمان برای تعامل با دنیا در پیش گرفتهایم، بدون اینکه تلاشی برای پایان دادن به آنها داشته باشیم.
خواندن کتاب گندزدایی از مغز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به درد چه آدمهایی میخورد؟
این کتاب برای آنهاست که یکبند میپرسند: «آخر چرا؟» همانها که وقتی بچه بودند، بزرگترها را با سیل سؤالات بیپایانشان ذله و دیوانه میکردند. همانها که در کودکی تلاش میکردند با این سؤالها از زندگی بزرگترها سر در بیاورند و جای خودشان را در آن دنیا پیدا کنند. چون آن «چرا»ی توی سر اینها، مهمترین اطلاعات لازم برای زندگی بود.
این کتاب برای آنهایی است که حالشان از شنیدن نصیحت و توصیهٔ دیگران به هم میخورد. برای آنهایی است که دنبال راهکار و اطلاعاتی برای سر درآوردن از کار خودشان میگردند. شاید هم که خودتان این راه را یافته باشید یا یک روانکاو اسمورسمدار را یافتهاید که کارش را خوب بلد است و میداند نباید به شما امر و نهی کند. در هر دو حالت، این را دیگر فهمیدهاید که مسئولیت این گندی که به زندگیتان زدهاید با خودتان است و در هر حال باید درستش کنید.
این کتاب برای آنهاست که یک عمر گند زده شده به اعصابشان از بس شنیدهاند (یا فکر کردهاند) که دیوانهاند. یا تنبلاند. یا احمقاند. یا «زیادی حساس»اند. یا باید «یک کاری با خودشان بکنند». همان آدمهایی که خسته شدند از بس حالشان بد بوده و دیگران هم همیشه خیال کردهاند اینها حتی با حال بدشان ساختهاند. بقیه یکجوری این حرف را میزنند انگار که درماندگی انتخاب این آدمها بوده است. انگار که شما خودتان دلتان نمیخواهد که بهتر بشوید. انگار دلتان خواسته که بدبخت باشید. این کتاب برای آنهایی است که دلشان این همه گند و کثافت را نمیخواهد. ولی گیر افتادهاند و نمیدانند چرا.
پس این کتاب دربارهٔ این است که چرا شما درماندهاید و اینکه حالا باید چه بکنید.
بخشی از کتاب گندزدایی از مغز
«چه شد که دخل مغزتان آمد؟
پاسخ ساده؟ آسیب روانی.
راستش را بخواهید این کتاب اصلاً قرار است به همین آسیبهای روانی بپردازد و به پاسخهای آسیبزدهٔ ما و چرندیات زندگی و پلشتبازی آدمهای دیگر که نمیگذارد شما قدرتمندترین خودتان باشید و کار خودتان را بکنید. بهغیر از آنها، این کتاب قرار است به راهکارهایی بپردازد که ما خودمان برای درگیری با چرندیات روزانه دستوپا کردهایم: همان چیزهایی که دکترهای اتوکشیده اسمهایی از قبیل اضطراب، افسردگی، خشم، اعتیاد و جز اینها رویشان گذاشتهاند.
این راهکارها مهمترین بخش آن روند کلی و پیچیدهای هستند که مغز از راه آنها به چرندیات متداول زندگیتان جواب میدهد. این مغز بینوا فقط کار خودش را انجام داده و تلاش کرده از بهترین راهی که بلد است، شما را از آسیب حفظ کند. ولی طفلی مغزتان این وسط خودش هم رشتهٔ کار از دستش در رفته و یک خاکبرسر بیعرضهای از کار درآمده که بیا و ببین. مثل آن رفیقی شده که آمده پیش ما و گفته: «تو فقط اسم بده، جنازه تحویل بگیر!» بدک نیست و یک مدتی دستکم دل آدم خنک میشود ولی در درازمدت جواب نمیدهد.
از سویی این کتاب بهصورت ویژه به امر خطیر گندکاری عمومی در زندگانی و پلشتبازی دیگران میپردازد. موضوع گندی که شاید در نگاه اول آنچنان هم خطرناک و آسیبزا نیاید اما کار شما را همیشه سختتر کرده. با هم راههایی برای مدیریت چیزهایی مییابیم که شاید آسیب روانی نباشند، ولی گل و بلبل هم نیستند و سر فرصت پدر آدم را درمیآورند. ما برای رویارویی با این دو مسئله هم مثل آسیبهای روانی، راهکارهایی یافتهایم که این تدبیرها هم در گذر زمان کارآیی خود را از دست داده و به همان نسبت ما را میفرسایند.
اما بگذارید دلتان را شاد کنم که اصلاً مهم نیست چند وقت در این باتلاق گیر افتادهاید: شما این امکان را دارید که دوباره پاسخهای خودتان را نظم و آرایشی بدهید و از مغزتان گندزدایی کنید.»
حجم
۲۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
نظرات کاربران
پر از زیاده گویی 🤦🤦🤦 پر از آب و تاب زیادی و حرّافی های نویسنده که آدمو کلافه میکنه!!!! اگر راه کاری هم باشه وسط اون همه داستان سرایی و زیاده گویی های بی فایده ، گم شده و نمیفهمی بالآخره
این کتاب رو از کتابخونه گرفته بودم. فوق العادست و راه کارهایی برای خوددرمانی اضطراب و بقیه اختلالا ارائه میده که من خودم بهش رسیدم.
عالی هستش این کتاب