دانلود و خرید کتاب داستان های کوتاه کافکا فرانتس کافکا ترجمه علی اصغر حداد
تصویر جلد کتاب داستان های کوتاه کافکا

کتاب داستان های کوتاه کافکا

انتشارات:نشر ماهی
امتیاز:
۴.۳از ۱۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب داستان های کوتاه کافکا

کتاب داستان های کوتاه کافکا نوشتهٔ فرانتس کافکا و ترجمهٔ علی اصغر حداد است و نشر ماهی آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب داستان های کوتاه کافکا

فرانتس کافکا سوم ژوییهٔ ۱۸۸۳ در پراگ در دامان خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. از سال ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۶ نخست زمانی کوتاه در رشتهٔ ادبیات آلمانی، و سپس در رشتهٔ حقوق تحصیل کرد. پس از دریافت درجهٔ دکترا در رشتهٔ حقوق و گذراندن دورهٔ یک‌سالهٔ کارآموزی سرگرم کار شد. وی از سال ۱۹۰۷ تا زمان بازنشستگی (۱۹۲۲) کارمند شرکت بیمهٔ سوانح کارگری بود. در اواخر ۱۹۱۷ نخستین علائم ابتلا به بیماری سل در او ظاهر شد و سرانجام همین بیماری در سوم ژوئن ۱۹۲۴ او را به کام مرگ فرو برد.

فرانتس کافکا وصیت کرده بود نوشته‌های چاپ‌نشده‌اش سوزانده شود. اما دوست صمیمی و وصی او ماکس برود از انجام این خواسته سر باز زد و به این ترتیب تعدادی از برجسته‌ترین آثار ادبی قرن بیستم را از نابودی رهانید. رفتار تردیدآمیز کافکا در نقد نوشته‌های خود، و حتی امتناع از انتشار آنها نشانگر ناخشنودی او از خویشتن خویش است. اما همین ناخشنودی زمینه‌ساز آفرینش آثاری شد که در اهمیت آن هرچه گفته شود کم است.

دنیای کافکا چهره‌ای کج ومعوج دارد. اما به‌واقع او صورت به‌ظاهر عادی دنیای ما را کج ومعوج می‌نمایاند تا آشفتگی آن را برملا کند. در عین حال رفتار او در برابر این صورت آشفته به‌گونه‌ای است که گویی با پدیده‌ای کاملا عادی سروکار دارد. وصف این واقعیت شگرف که چنین دنیای آشفته‌ای عادی انگاشته می‌شود، دقیقاً از این طریق میسر می‌گردد.

منظور از «داستان‌های کوتاه» کافکا مجموعه آثاری است که در زمان حیات نویسنده و نیز پس از مرگ او به این نام خوانده شدند. البته برخی از آثار گردآمده در این مجموعه را نمی‌توان «داستان» نامید. اصولا کاربرد مفاهیمی همچون «داستان» یا «قصه» در مورد بخش اعظمی از نوشته‌های کوتاه کافکا چندان خالی از اشکال نیست، زیرا این آثار اشکال ادبی دیگری همچون حکایت و تمثیل را هم دربرمی‌گیرد. از سوی دیگر عنوان «مجموعه آثار منثور» هم در این مورد نمی‌تواند کاملا مصداق داشته باشد، زیرا بسیاری از نوشته‌های موجز، یادداشت‌ها و برخی نوشته‌های انتقادی نویسنده در این مجموعه نیامده است.

البته بخشی از این آثار، به‌ویژه آنهایی که با گزینش خود کافکا در زمان حیات او منتشر شد، کاملا در حوزهٔ داستان به مفهوم عام آن می‌گنجد. از جملهٔ این آثار می‌توان از «آتش‌انداز» که کافکا بعدها از آن به‌عنوان فصل نخست رمان امریکا بهره گرفت، از «حکم»، «مسخ»، «در سرزمین محکومان» و... نام برد.

«داستان‌های به‌جامانده از کافکا» آن بخش از آثار او را دربرمی‌گیرد که ماکس برود از میان دست‌نوشته‌های دوست فقید خود گردآوری کرد و به‌مرور به چاپ رساند. برخی از این آثار کامل‌اند، برخی حال وهوایی طرح‌گونه دارند و برخی ناتمام‌اند.

اغلب آثار به‌جامانده از کافکا در دفاتری به قطع وزیری یا روی کاغذ یادداشت طرح‌ریزی شده‌اند بی‌آن‌که ویرایش نهایی شده باشند. ازاین‌رو انتشار آنها کار چندان آسانی نبود. ماکس برود در ویرایش و تنظیم این دسته از آثار، شیوه‌ای را که مورد قبول کافکا بود پیش گرفت. وی آثاری را که خود کافکا کامل کرده بود در یک جلد گردآوری کرد و در تنظیم آنها همان اسلوبی را به‌کار بست که کافکا در تنظیم دفاتر «پزشک دهکده» و «هنرمند گرسنگی» به‌کار بسته بود. به این ترتیب نخستین دفتر حاوی بخشی از آثار به‌جامانده از کافکا با نام «دیوار چین» در سال ۱۹۳۱ در برلین توسط انتشارات گوستاو کیپن‌هویر منتشر شد. در این دفتر که به همت ماکس برود و هانس یوآخیم شوپس فراهم آمد، علاوه بر داستان «دیوار چین» هجده اثر کوتاه گنجانده شد که همگی یا کامل بودند یا تقریباً کامل به حساب می‌آمدند.

دومین گام در گردآوری آثار کافکا دفاتر پنج‌گانه‌ای بود که از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۳۷ نخست در برلین و سپس در پراگ منتشر شد. دفتر نخست از این مجموعه شامل تمامی آثاری می‌شد که کافکا خود منتشر کرده بود. در دفتر پنجم «شرح یک نبرد»، داستانی که ماکس برود آن را تا سال ۱۹۳۱ مفقود شده می‌پنداشت، همراه برخی نوول‌ها و نوشته‌های موجز آمده بود. انتشار «شرح یک نبرد» گام مهمی در تکمیل آثار به‌جامانده از کافکا به حساب می‌آمد.

فهرست داستان‌های این کتاب از این قرار است:

آثاری که در زمان حیات کافکا منتشر شدند

تأملات

حکم

آتش‌انداز

مسخ

در سرزمین محکومان

 پزشک دهکده

هنرمند گرسنگی

آثاری که کافکا به طور پراکنده در مجلات ادبی منتشر کرد

سروصدای بسیار

لاوک‌سوار

آثاری که پس از مرگ کافکا منتشر شدند

شرح یک نبرد

تدارک عروسی در روستا

آموزگار دهکده

بلوم‌فلد، عزبِ میانسال، شبی از پله‌ها 

پل

گراکوس شکارچی

دیوار چین

مشت به دروازهٔ قصر

همسایه

حیوانی با دو نژاد

اختلالی هرروزه

حقیقت دربارهٔ سانچو پانزا

سکوت سیرن‌ها

پرومته

بیرق شهر

پوسئیدون

اتحاد

شباهنگام

امتناع

در چندوچون قوانین

سربازگیری

آزمون

لاشخور

سکاندار

فرفره

حکایتی کوتاه

بازگشت

عزیمت

حامی

پژوهش‌های یک سگ

زن و شوهر

از جست‌وجو بگذر!

دربارهٔ تمثیل‌ها

لانه

خواندن کتاب داستان های کوتاه کافکا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران شاهکارهای ادبی کافکا پیشنهاد می‌کنیم.

درباره فرانتس کافکا

فرانتس کافکا زادهٔ ۳ ژوئیه ۱۸۸۳ یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان آلمانی‌زبان در سده ۲۰ میلادی است. آثار کافکا در زمره تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به‌شمار می‌آیند.

فرانتس کافکا به دوست نزدیک خود ماکس برود وصیت کرده بود که تمام آثار او را نخوانده بسوزاند. ماکس برود از این دستور وصیت‌نامه سرپیچی کرد و بیشتر آثار کافکا را منتشر کرد و دوست خود را به شهرت جهانی رساند. مسخ مهم‌ترین اثر کافکا و رمان محاکمه و رمان قصر که ناتمام مانده است از دیگر آثار کافکا هستند. او در نوشته‌هایش اتفاقات پیش پا افتاده را به شکلی نامعقول و فراواقع گرایانه توصیف می‌کند و همین سبک خاص اوست که به نام کافکایی می‌شناسیم.

فرانتس کافکا در ۳ ژوئن ۱۹۲۴ بر اثر بیماری سل، درگذشت.

بخشی از کتاب داستان های کوتاه کافکا

«کارل روسمنِ شانزده ساله را پدر و مادر بی‌چیزش به امریکا فرستاده بودند، زیرا زنی خدمتکار او را از راه به‌در کرده و از او باردار شده بود. همین که کشتی از سرعت افتاد و وارد بندر نیویورک شد، چشم او چنان‌که گویی نور خورشید ناگهان شدت گرفته باشد، به مجسمهٔ الاههٔ آزادی افتاد. البته او پیش‌تر مجسمه را از فاصلهٔ دور رؤیت کرده بود. اما حال چنان می‌نمود که دست الاهه با شمشیری که بالا گرفته بود همین یک لحظه پیش به هوا بلند شده است. به گرد اندام مجسمه بادهای آزاد در گردش بودند.

با خود گفت: «چه بلند!» و چون خیال نداشت از جای خود بجنبد، خیل باربرانی که هر لحظه به تعداد بیش‌تر از کنارش می‌گذشتند، رفته‌رفته او را تا حاشیهٔ عرشه پس راند.

مرد جوانی که در طول سفر بفهمی‌نفهمی با او آشنا شده بود در حال گذر گفت: «هنوز خیال پیاده‌شدن ندارید؟» کارل لبخندزنان گفت: «من حاضرم.» سپس از آن‌جا که نوجوانی بود نیرومند، چمدان خود را روی شانه انداخت. مرد جوان چوبدست خود را به‌آرامی در هوا تاب داد و با دیگران به راه افتاد. کارل روسمن تا از فراز سر او به دوردست چشم دوخت، به یاد آورد که چتر خود را آن پایین، درون کشتی، جا گذاشته است. پس به‌سرعت از آشنای خود که چندان خرسند نمی‌نمود خواهش کرد محبت کند و لحظه‌ای کنار چمدان او بایستد. سپس به‌سرعت به دوروبر چشم گرداند تا هنگام بازگشت به بیراهه نرود. سپس با عجله راه افتاد. آن پایین متوجه شد راهرویی را که می‌توانست مسیر او را کاملا کوتاه کند، متأسفانه برای نخستین بار بسته‌اند. احتمالا بستن آن راهرو با تخلیهٔ مسافران در ارتباط بود. کارل ناچار شد از میان تعداد بی‌شماری اتاق، ردیف راه‌پله‌های کوتاه، راهروهای پرپیچ وخم و اتاقی خالی با میز تحریری متروک بگذرد و به‌زحمت راه خود را جست‌وجو کند. سرانجام، از آن‌جا که چنین مسیری را فقط یکی دوبار، آن‌هم در معیت دیگران طی کرده بود، به کلی گیج و سردرگم شد. در عین درماندگی و از آن‌جا که با کسی روبه‌رو نشد و از بالای سر مدام صدای پای صدها جنبنده را می‌شنید و در پی خاموش‌شدن موتورها، غرشی که از دور به گوش می‌رسید کم‌کم محو و نابود می‌شد، بی‌اراده به در کوچکی که در برابر آن از حرکت بازمانده بود، مشت کوبید.»


vahid fard
۱۴۰۲/۱۲/۰۴

خیلی عالیه من که خیلی لذت بردم از خوندنش

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۶۵۶ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۶۵۶ صفحه

قیمت:
۱۶۵,۰۰۰
تومان