کتاب در کلمات هم می شود سفر کرد
معرفی کتاب در کلمات هم می شود سفر کرد
کتاب در کلمات هم می شود سفر کرد نوشتهٔ اصغر عبداللهی است. نشر چشمه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر هفتمین جلد از مجموعهٔ «تأملات» و حاوی خاطرات نویسنده از سفرهای گوناگون او است.
درباره کتاب در کلمات هم می شود سفر کرد
کتاب در کلمات هم می شود سفر کرد حاصل بعضی از سفرهای اصغر عبداللهی در سالهای دور و نزدیک است؛ سفرهایی که در ذهن او ماندند تا روزگاری دیگر همراه با تخیلی داستانی آنها را بنویسد و با نوشتن جزئیاتشان باز هم به لذت روزگار سفر برسد. این کتاب حاوی خاطرات ۱۸ سفر این نویسندهٔ ایرانی، در قالب ناداستان، به نقاط گوناگون ایران است؛ مکانهایی دیدنی همچون «کنگ»، «کیش»، «میناب»، «الموت»، «قلعهرودخان» و «باغ نگارستان».
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدفهای دیگر ناداستاننویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتوانند شامل موارد فهرست زیر باشند:
جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها، نقدهای ادبی.
خواندن کتاب در کلمات هم می شود سفر کرد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ناداستان با موضوع سفر پیشنهاد میکنیم.
درباره اصغر عبداللهی
اصغر عبداللهی در سال ۱۳۳۴ در آبادان به دنیا آمد. او کارگردان، فیلمنامهنویس و داستاننویسی ایرانی و دانشجوی نمایشنامهنویسی در دانشکدهٔ هنرهای دراماتیک بود که پس از انقلاب در دانشکدهٔ هنرهای نمایشی و موسیقی در دانشکدهٔ هنرهای زیبا در دانشگاه تهران ادغام شد. او پایاننامهاش را ارائه نداد و تحصیلاتش را ناتمام رها کرد. عبداللهی یکبار برندهٔ سیمرغ بلورین جشنوارهٔ فیلم فجر (برای نوشتن فیلمنامهٔ فیلم «خانهٔ خلوت») و ۲ بار نامزد دریافت آن شده است. اصغر عبداللهی همواره از نوشتن لذت میبرد. از نظر او ناداستان چندان هم ناداستان نبود و چیزی نزدیک به داستان بود با تمام عناصری که در قالب داستان کوتاه میگنجد. برای یافتن داستان هر شهری، گشتوگذاری تاریخی را در ذهن و اسناد و سفرنامههای قدیمی شروع میکرد و حاصلش شناسنامهای میشد متفاوت که میشد آن شهر را از میان هزاران شهر دیگر به خاطر سپرد؛ با رنگی که ویژهٔ آن شهر بود. تخیل داستاننویسی او نیز به آن ناداستان رنگولعاب تازهای میداد نزدیک به داستان و به دور از سفرنامهٔ محض.
اصغر عبداللهی شهرگردی یا پرسهگردی در شهرش را دوست داشت و این سالها که شهر او تهران بود، در تهران پیاده میرفت و ردپای تاریخ دورهٔ قجرها و رضاشاه را که موضوع موردعلاقهاش در خواندن و نوشتن شده بود، کشف میکرد. در همین گشت و واگشتها بود که وجوهی تازه برای ماجراهای شخصیتهای داستان، نمایشنامه و فیلمنامهاش پیدا میکرد. شاید هم در پایان این پرسهگردیها، موقعی که کافهای تازه را برای خوردن فنجانی قهوهترک انتخاب میکرد، به جلوههایی از شهر فکر میکرد که بعدها جایی در داستان و نقدونظرهای او بیان میشد و یا در کلاسهای داستاننویسی به آن اشاره میکرد. سفرهای این نویسنده و معلمْ با قصد و نیتهای گوناگون صورت میگرفت؛ قصد از برخی از این سفرها رفتن به محل فیلمبرداری و کار بوده و یا کشف داستانی برای فیلمی جدید، آن هم وقتی که دلش در حالوهوای تفتهٔ سواحل خلیج فارس و دریای عمان بود و درست در خرماپزانِ آن خطه بهانهای برای رفتن پیدا میکرد یا اوقات فراغت.
عنوان بعضی از کتابهای اصغر عبداللهی عبارتند از:
«در کلمات هم می شود سفر کرد»، «قصهها از کجا میآیند»، «هاملت در نمنم باران»، «کتاب اصفهان» و «آبیهای غمناک بارون».
بخشی از کتاب در کلمات هم می شود سفر کرد
««به طهران وارد شدیم و رفتیم بیخبر وارد طهران و به خانهٔ بسیار مزین پُرمبلِ عالی خودمان مسعودیه که آن روز نمرهٔ اول خانههای طهران بود.» میرزامسعود، ملقب به ظلالسلطان، فرزند ناصرالدینشاه در باغ نظامیه (به سال هزار و دویست و نود و پنج قمری) عمارتی در وسعتِ چهارهزار مترمربع بنا میکند که امروز معروف به عمارت مسعودیه است. آدرسش سرراست است: جنوبغربی میدان بهارستان در خیابان اکباتان. تا سی و دو سال مِلک شازده بوده، اما بعد میفروشد به عروسش خانمِ همدمالسلطنه (به پنجاههزار تومان) که او هم بعدها میفروشد به وزارت معارف به سی و نههزار تومان. خود شازده سی و دو سال هر وقت از اصفهان به هواوهوسهای سیاسی به دارالخلافه میآمده ساکن همین خانه بوده. عزیزالسلطان (ملیجک معروف) که مدام در پرسهگردی و مهمانی بوده، از این عمارت به پارک و باغ یاد میکند. حتماً این ملک که حالا دارودرخت چندانی ندارد در آن روزگار باغ و پارک مفصلی بوده و صفایی داشته. عروسی جلالالدوله (پسر شازده) با خانم همدمالسلطنه (دختر مستوفیالممالک) در همین عمارت دو هفتهای برقرار بوده.
میشود حدس زد که وقتی شازده (سالی دو سه ماه) به تهران میآمده یا احضار میشده این عمارت برووبیایی داشته. مکان دسیسه و خدعهٔ رجال ناصری و بعدها مظفری. از یاد نبریم که شازده لوچه از کنیز صیغهای شاه بوده و به همین دلیل گرچه پسر بزرگتر بوده، اما دستش از تاجوتخت دور شده. موجودی کینهای و سنگدل و مالپرست و در آرزوی قدرت. عمارتی که او در باغ نظامیه میسازد، طعنهای بوده به وارثان پدر و رجال پایتخت. از عجایب آنکه شازده مشروطهخواه میشود. در ماجرای مشروطه خانهٔ او را هم، که نزدیک بهارستان بوده، به رگبار میبندند. اما این عمارت و باغ از این گلولهها آسیب چندانی برنمیدارد. آسیب این باغ و عمارت از فرازونشیب ساکنان و مالکان این عمارت بوده. شازده در اواخر عمر مبتلا به اختلال حواس میشود. افسرده و ازدلودماغافتاده و مغضوب دربار. انگار دستش آمده که دورهٔ او و قجرها به سر رسیده و آنهمه تقلا عبث بوده. در همین سالهاست که عمارت را در اختیار دیگران میگذارد. از جمله: «چنان که جداگانه در جراید اخطار خواهد شد شرکت علمیهٔ فرهنگ امسال خیال داشت علاوهبر نمایشهای معمولی خود بازار اکسپوزیسیونی دایر نماید ولی عجالتاً به واسطهٔ عللی که قارئین محترم مستحضر خواهند شد، آن خیال خود را برای فصل پاییز گذاشت و اینک فقط به دادن چهار مجلس نمایش که از چندی قبل اعضای داوطلب نمایش شرکت حاضر کردهاند قناعت نموده و در عمارت مسعودیه نزدیک مجلس مقدس شورای ملی از شب هفده جمادیالثانیه یکشبدرمیان شروع خواهد شد. در فواصل پردههای نمایش، موزیک نظامی و ارکسترمدرسهٔ دارالفنون مترنم خواهد بود…»»
حجم
۱۳۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۳ صفحه
حجم
۱۳۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۳ صفحه