کتاب رهایی از بندهای غمگینی (۸۰ راهبرد موثر)
معرفی کتاب رهایی از بندهای غمگینی (۸۰ راهبرد موثر)
کتاب رهایی از بندهای غمگینی (۸۰ راهبرد موثر) نوشتهٔ دیوید کلارک با ترجمهٔ سامان نونهال در انتشارات ارجمند چاپ شده است. این کتاب جعبهابزاری پیشنهاد میکند که ابزار داخل آن به شما یاری میرسانند و نمیگذارند خلقِ افسرده، همراه همیشگیتان شود.
درباره کتاب رهایی از بندهای غمگینی (۸۰ راهبرد موثر)
اگر برای شما مشکل است که خلق پایین خود را بالا ببرید یا تصور میکنید که اغلبِ اوقات افسردهاید، دیوید کلارک - درمانگر شناختیرفتاریِ مشهور - پیام واضحی دارد: گامهای ساده اما قدرتمندی وجود دارد که میتوانید بردارید تا حالتان را بهتر کنید.
این کتابِ امیدبخش ۸۰ راهبرد معرفی میکند که میتوانید بهکار ببرید تا غمگینیِ خود را کاهش دهید. همچنین، احساسات مثبت خرسندی و لذت را افزایش دهید و خطر ابتلا به افسردگی تمامعیار را کم کنید. داستانهای واضح و مثالهای عینی کتاب حاضر کمک میکنند تا روشهای اختصاصی را برای موارد زیر فرا بگیرید:
منفیاندیشی را در نطفه خفه کنید.
از توانفرسایی ناخشنودی بکاهید.
خودسرزنشگری و نشخوار فکری را کم کنید.
انرژی و انگیزهتان را برای تغییر، زیاد کنید.
امید و اعتمادبهنفس بیشتری را هر روز احساس کنید.
چنانچه از ابزارهای مؤثر در این کتاب - یعنی، برگهها، کاربرگها (برگههای کاری)، و خودسنجیها - استفاده کنید، راحت میتوانید برای بهبودِ خلق، برنامهٔ فعالیتْ تدوین و اجرا کنید. راهبردهایی که دکتر کلارک در کتاب رهایی از بندهای غمگینی معرفی میکند مبتنی بر جدیدترین یافتههای علوم اعصاب (عصبپژوهی) و روانشناسی است . از اینرو، آنها را بادقت تمام و بارها بخوانید و همواره اجرا کنید تا مؤثر واقع شوند.
مشخصات کتاب رهایی از بندهای غمگینی (۸۰ راهبرد موثر)
ترجمه
سامان نونهال
دانشجوی دکتری روانشناسی سلامت
دانشگاه خوارزمی تهران
چاپ دوم
کتاب رهایی از بندهای غمگینی (۸۰ راهبرد موثر) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به روانشناسی و کتابهای توسعهٔ فردی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب رهایی از بندهای غمگینی (۸۰ راهبرد موثر)
«افراد گاه بعد از تجربهٔ فقدان یا ناامیدی اساسی، در غمگینی فرو میروند. سارا ۳۳ ساله بود و دو کودکِ خردسال داشت. یک سالی میشد که از همسرِ خود جدا شده بود. علت جدایی این بود که همسرش پرده از رابطهٔ پنهانِ خود با زنی دیگر برداشت. دوستان قدیمی و خانواده، چه به لحاظ هیجانی (عاطفی) و چه به لحاظ کاری، از او حمایت میکردند؛ حمایتی که بسیار بدان نیازمند بود. آنان به وی میگفتند که چهقدر خوب از پس کارهایش برمیآید. همچنین، چهقدر قوی و تابآور با نیازهای مادرِ مطلقه سازگار میشود و شغل پرفشارِ فروشندگی را حفظ میکند. با این حال، پس از گذشت چند ماه، متوجه شد که خلق و خویش تغییرِ اساسی کرده است. سابق بر این، آدم مثبتاندیش، خوشبین، و حتا گشادهرویی بود و از زندگیِ خود واقعاً لذت میبرد. اما اکنون لذت و شادمانی، اموری زودگذر به نظر میرسیدند. سارا معمولاً و شدیدتر احساسِ غمگینی میکرد و بیشتر از گذشته، نگرانِ مشکلاتِ زندگی خود بود. هنگام ارتباط با دیگران، مخصوصاً با فرزندانش، راحتتر از کوره در میرفت و بداخلاق میشد. همچنین، آینده را هولناک تصور میکرد و گمان مینمود که تنها و بیکس خواهد شد. اینطور به نظرش میرسید که دیگران، فقدانهای خود را نسبتاً سریع پشت سر میگذارند و به زندگی برمیگردند؛ اما برای او سخت بود که چنین کند.»
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه