کتاب توجه آگاهی برای افسردگی نوجوانان
معرفی کتاب توجه آگاهی برای افسردگی نوجوانان
کتاب توجه آگاهی برای افسردگی نوجوانان نوشتهٔ مایک ابلت و کریستوفر ویلارد با ترجمهٔ آلما آذریان (دانشجوی دکترای تخصصی روانشناسی) و با ویرایش علی اصغر فرخزادیان در انتشارات ارجمند منتشر شده است.
درباره کتاب توجه آگاهی برای افسردگی نوجوانان
این روزها افسردگی گریبانگیر هزاران نوجوان شده است. یادگیری و بهکارگیری روشهای روانشناسی مثبتنگر مانند توجهآگاهی (در این کتاب به طور خلاصه برای شما توضیح داده شده است) نیز برای ازبینبردن خیلی چیزها مانند افسردگی در میان درمانگران و مردم عام رواج یافته است. تجربهٔ کلینیکی و پشتوانهٔ علمی نویسندگان کتاب نشان میدهد که رویکردهای مبتنی بر توجهآگاهی و روانشناسی مثبتنگر در کمک به افراد برای کنترل و گذر از مشکلات افسردگی بسیار مؤثر است.
مهارتهایی که در این کتاب پیشنهاد میشود همگی برای این است که قدرت آگاهیتان را تقویت کنید تا بتوانید خودتان و چیزهایی که در اطرافتان میگذرد را واضحتر ببینید و همچنین کمتر درگیر هیجانات دردناک و عادتهای خودمخرب شوید. این کتاب در مورد انجام چیزهایی است که افسردگی، ما را از انجام آنها باز میدارد.
کتاب توجه آگاهی برای افسردگی نوجوانان با مجوز رسمی ترجمه از سوی انتشارات نیوهاربینگر به انتشارات کتاب ارجمند منتشر شده است.
خواندن کتاب توجه آگاهی برای افسردگی نوجوانان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به روانشناسی و دانشجویان روانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب توجه آگاهی برای افسردگی نوجوانان
«درجایی که چند دقیقه حواس شما پرت نشود خیلی آرام بنشینید. تصور کنید که در یک روز قشنگ در حال راه رفتن در یک جنگل هستید. یک کولهپشتی بزرگ به پشتتان انداختهاید، هوا تازه است و شاخههای درختان با وزیدن باد بالا و پایین میروند، پرندهها هم آواز میخوانند. شما احساس خوبی دارید و خوشحال هستید. تصمیم میگیرید وارد طبیعت وحشی شوید.
آنقدر سرگرم دیدن مناظر اطراف هستید که به چاه بزرگی که روبهرویتان است توجه نمیکنید و ناگهان در آن چاه میافتید. قبل از اینکه بتوانید برای نجات خود کاری بکنید متوجه میشوید که کار از کار گذشته و شما در قعر چاه به پشت افتادهاید. هیچ صدمهای ندیدهاید اما کمی تعجب کردهاید – این چاه خیلی عمیق است و دیوارهٔ آن هم شیب زیادی دارد. شما دیوانهوار برای رهایی تلاش میکنید اما راهی برای بالا رفتن از چاه وجود ندارد. برای کمک گرفتن فریاد میزنید اما شما دور از دسترس هستید، جایی که مدتها است کسی به آنجا سر نزده است.
برای رهایی از این چاه میخواهید چه کار کنید؟ کولهپشتیتان را باز میکنید و یک بیلچهٔ کوچک پیدا میکنید. این تنها ابزاری است که شما در اختیار دارید، بنابراین شروع به کندن میکنید. هرچه بیشتر حفر میکنید بیشتر احساس ناامیدی و آشفتگی میکنید. تنها چیزی که دارید یک بیلچه است و دارید به کندن ادامه میدهید.
چه اتفاقی برای چاهی که در آن هستید میافتد؟ بله، اگر به کندن ادامه دهید فقط چاه را عمیقتر میکنید! چرا باوجوداینکه فقط دارید چاه را عمیقتر میکنید و خودتان را بیشتر در تله میاندازید بازهم به کندن ادامه میدهید؟
نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که وقتی افراد، افسرده هستند ممکن است احساسی شبیه به افتادن در چنین چاه بزرگی داشته باشند. ممکن است احساس گیرافتادن کنید و حتی با تشدید نشانهها بیشتر در دام بیفتید. بدون اینکه تقصیری داشته باشید در چاه افسردگی افتادید و با ابزارهایی که در اختیار داشتید هر کاری که از دستتان برمیآمده انجام دادید تا راهی برای بیرون آمدن پیدا کنید (ما قویاً به این قضیه معتقدیم!). شما از «بیلچه» های متفاوتی استفاده کردهاید (شاید از هیجاناتی که در رابطه با دیگران داشتید برای جلبتوجه آنها استفاده کردهاید یا در رختخواب ماندهاید یا شاید خیلی کم یا خیلی زیاد غذا خوردهاید یا اینکه از موقعیتهای خاصی اجتناب کردهاید). بههرحال این ابزارها در اختیارتان بوده است و شما برای مراقبت از خودتان و کم کردن بار سنگین افسردگی از این ابزارها استفاده کردهاید.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه