دانلود و خرید کتاب تکنیک های تنظیم هیجان در روان درمانی رابرت ال. لی هی ترجمه عبدالرضا منصوری راد
تصویر جلد کتاب تکنیک های تنظیم هیجان در روان درمانی

کتاب تکنیک های تنظیم هیجان در روان درمانی

معرفی کتاب تکنیک های تنظیم هیجان در روان درمانی

کتاب تکنیک های تنظیم هیجان در روان درمانی (راهنمای کاربردی) با عنوان اصلی Emotion Regulation in Psychotherapy: a Practitioner's Guide نوشتهٔ رابرت ال. لی هی و دنیس تیرچ و لیزا ناپولیتانو و ترجمهٔ عبدالرضا منصوری راد توسط انتشارات ارجمند منتشر شده است. این کتاب به‌عنوان یک راهنمای کاربردی، نمی‌تواند به‌طور کامل حق مطلب را در قبال متون علمی در رشته‌های مختلف ادا کند، اما اطلاعات کافی برای فراهم آوردن زمینه‌ای برای مداخلات و ایده‌های روان‌درمانی ارائه کرده و حس کنجکاوی خوانندگان را برای جست‌وجوی منابع علمی بیشتر برمی‌انگیزد بسیاری از ایده‌های این کتاب بر اساس الگوی طرح‌واره‌درمانی هیجانی (EST) لی‌هی استوار است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه دریافت کنید.

درباره کتاب تکنیک های تنظیم هیجان در روان درمانی

ایدهٔ تألیف کتاب تکنیک‌های تنظیم هیجان در روان‌درمانی در کنفرانسی در مؤسسهٔ شناخت‌درمانی آمریکا در نیویورک سیتی شکل گرفت که به بررسی وضعیت بیماران اختصاص داشت؛ آنان در آن کنفرانس در بحث‌های مربوط به مشکلات بالینی گوناگونی که در جریان درمان شناختی- رفتاری (CBT) بروز می‌کرد، شرکت می‌کردند. رابرت ال. لی هی یکی از نویسندگان کتاب حاضر که مدیریت آن مؤسسه را نیز بر عهده داشت، تمایل داشت بحثی را دربارهٔ چگونگی استفاده از رویکردهای بالینی یا جهت‌گیری‌های نظری مختلف برای حل مسائل گوناگون آغاز کند. دیدگاه آنان در هنگام بحث دربارهٔ مشکلات بالینی و موانع درمان این بود که تمام رویکردهای نظری باید مبتنی بر اصول باشند و  محدود کردن خود به یک رویکرد خاص می‌تواند انعطاف‌پذیری و کارآمدی درمانگران را محدود کند. از آنجایی که تنظیم هیجان موضوعی رایج در میان بیمارانشان به نظر می‌رسید، آنان توافق کردند که به طور مشترک همکاری کنند و این کتاب نتیجهٔ همان جلسات است. چرا آنان به بررسی «تنظیم هیجان» می‌پردازند؟ آن‌ها باتجربه دریافته‌اند که یکی از ناخوشایندترین تجربیات برای بیماران، احساس درماندگی در برابر هیجانات و ناتوانی در مقابله با شدت آن‌هاست. در نتیجه، برخی بیماران به رفتارهای مشکل‌ساز مانند سوء‌مصرف الکل یا مواد مخدر، پرخوری، استفراغ عمدی، سرزنش دیگران، وابستگی اجباری به محتوای جنسی، نشخوار فکری، نگرانی و سایر راهبردهای ناکارآمد روی می‌آورند. بسیاری از بیماران از موقعیت‌های «هیجان‌انگیز دردسرساز» دوری کرده یا منفعل و منزوی می‌شوند و بدین ترتیب احساس ناکارآمدی و افسردگی خود را افزایش می‌دهند. برخی دیگر خود یا دیگران را به خاطر احساساتشان سرزنش کرده و افسردگی یا دوری از منابع حمایتی مهم را تشدید می‌کنند. هنگامی که هیجانات برانگیخته شده و به شدت آزاردهنده می‌رسند، استفاده از تکنیک‌های شناختی سنتی برای بازسازی شناختی دشوار شده و استرس بیشتری ایجاد می‌کند. علاوه بر این، به کارگیری تکنیک‌های رفتاری، به ویژه مواجهه (که نیازمند انجام رفتارهای اضطراب‌آور است)، ممکن است دشوار باشد؛ زیرا می‌تواند آشفتگی هیجانی را افزایش دهد. ایجاد توانایی تحمل و تنظیم پاسخ‌های هیجانی می‌تواند به بیماران کمک کند تا دامنهٔ رفتارها و پاسخ‌های خود را در مواجهه با ناراحتی شدید گسترش دهند. البته، استفاده از روش‌های معمول CBT ممکن است به زمان نیاز داشته باشد تا هیجان فروکش کند و این کتاب بر این نوع مشکلات نیز تأکید دارد.

بسیاری از ایده‌های این کتاب بر اساس الگوی طرح‌واره‌درمانی هیجانی (EST) لی‌هی استوار است. طبق این الگو، تفاوت‌های فردی در تفسیرها، ارزیابی‌ها، تمایل به اقدام و راهبردهای رفتاری مرتبط با هیجانات، «طرح‌واره‌های هیجانی» نامیده می‌شوند. برخی افراد باورهای منفی دربارهٔ هیجانات خود دارند، مانند بی‌معنی بودن، ابدی بودن، ناتوان‌کننده بودن، شرم‌آور بودن، منحصر به فرد بودن، غیرقابل بیان بودن و غیرقابل تأیید بودن هیجاناتشان. این افراد بیشتر احتمال دارد از روش‌های مقابله‌ای مشکل‌ساز (مانند نشخوار فکری، نگرانی، اجتناب، مصرف الکل، پرخوری یا گسست) استفاده کنند. در مقابل، برخی دیگر دیدگاه‌های مثبت‌تر یا سازگارانه‌تری نسبت به هیجانات دارند و بیشتر قادر به تأیید آن‌ها هستند. هیجانات برای این افراد معنادار و پذیرفتنی بوده، شرم‌آور نیستند، منحصربه‌فرد نیستند و موقتی تلقی می‌شوند. در نتیجه، این افراد کمتر احتمال دارد از راهبردهای مقابله‌ای مشکل‌ساز استفاده کنند.

هر فصل بالینی در قالب یک طرح‌وارهٔ هیجانی مفهوم‌سازی شده است. بنابراین، تکنیک‌های مبتنی بر پذیرش و خواست می‌توانند به بیماران کمک کنند تا رابطهٔ خود را با طرح‌واره‌های هیجانی مخرب اصلاح کرده یا خودشان این طرح‌واره‌ها را تغییر دهند. تکنیک‌های رفتاردرمانی دیالکتیک می‌توانند به اصلاح باورهای غلط هیجانی مورد تأیید برخی بیماران کمک کرده و مهارت‌های سازگارانه‌تری برای تحمل ناراحتی و تنظیم هیجان ارائه دهند. درمان مبتنی بر دلسوزی می‌تواند به بیماران کمک کند تا هیجانات خود را آرام کرده و تجربیات خود را در زمینهٔ طرح‌واره‌های هیجانی ترسناک و مبتنی بر شرم تغییر دهند. به همین ترتیب، ذهن‌آگاهی می‌تواند به بیماران کمک کند تا دریابند که هیجانات لزوماً نباید کنترل یا سرکوب شوند، بلکه می‌توان آن‌ها را از طریق توجه انعطاف‌پذیر و متمرکز در لحظهٔ حال تحمل و پذیرفت. پردازش هیجانی و هوش هیجانی، بیماران را تشویق می‌کنند تا هیجانات را مشاهده کرده، آن‌ها را از یکدیگر متمایز کرده و از آن‌ها برای دستیابی به معانی گسترده‌تر استفاده کنند. طرح‌واره‌درمانی هیجانی (EST) مداخلاتی را برای مقابله مستقیم با باورهای منفی دربارهٔ هیجان معرفی می‌کند و تأیید هیجان به شناسایی باورهای مشکل‌ساز دربارهٔ نیاز به حمایت (مانند باور به نیاز به بازتاب دقیق آینه‌ای برای تأیید شدن) کمک می‌کند. بازسازی شناختی و کاهش استرس، ایده‌ها و راهبردهایی برای مقابلهٔ کارآمدتر (از طریق تغییر رفتاری یا ارزیابی شناختی) ارائه می‌دهند و بدین ترتیب میزان بروز تجربیات هیجانی دشوار را کاهش می‌دهند.

خلاصه کتاب تکنیک های تنظیم هیجان در روان درمانی

اگرچه طرح‌واره‌درمانی هیجانی (EST) یک چارچوب مفهومی فراگیر برای این کتاب است، اما خوانندگان نباید این نظریه را با این دیدگاه مطالعه کنند که فقط از تکنیک‌های مطرح شده در کتاب بهره‌مند شوند. با این حال، دیدگاه آنان این است که استفاده از مفهوم‌سازی موردی (و نه صرفاً تکیه بر انتخاب تصادفی تکنیک‌ها) کارایی درمان را در بیشتر موارد افزایش می‌دهد. اگرچه الگوهای متعددی برای مفهوم‌سازی موردی وجود دارد، اما دیدگاه آنان این است که EST یک الگوی یکپارچه و فراگیر ارائه می‌دهد که نشان می‌دهد درمانگر و بیمار چگونه می‌توانند نحوهٔ اجتماعی شدن هیجانی بیمار و باورهای خاص او دربارهٔ برخی هیجانات را درک کنند، ارتباط نزدیک هیجانات با روابط فردی را دریابند، باورها و راهبردهای مقابله‌ای مشکل‌ساز و روش‌های اصلاح آن‌ها را مشخص کنند و فرصتی برای تأیید باورهای پذیراتر، مهربانانه‌تر و سازگارانه‌تر دربارهٔ هیجان فراهم آورند. EST به‌عنوان یک الگوی یکپارچه‌ساز و آزاد، آنان را به استفاده از سایر مفهوم‌سازی‌ها و الگوهای مداخله تشویق می‌کند. با این وجود، ایدهٔ اصلی این است که مداخلات به بیماران کمک می‌کنند تا دربارهٔ هیجان بیاموزند و با آن مقابله کنند و این آموزش – که یک الگوی جدید برای هیجان محسوب می‌شود – به بیمار قدرت می‌دهد. پرسش اصلی در این کتاب این است که «چرا تنظیم هیجان مهم است؟»

چرا باید کتاب تکنیک های تنظیم هیجان در روان درمانی را بخوانیم؟

این کتاب به بیماران کمک کند تا به خودشان یاری رسانند. درمانگران ماهر و باتجربه روش‌های جدیدی برای ادغام تکنیک‌ها و ایده‌ها بررسی خواهند کرد و این انعطاف‌پذیری و آزادی عمل می‌تواند بخشی از انطباق درمانگر با نیازهای بیمار باشد. هدف نویسندگان کمک به بیماران و همچنین یادگیری از آن‌هاست.

خواندن کتاب تکنیک های تنظیم هیجان در روان درمانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب منبع ارزشمندی برای آشنایی با رویکردهای مختلف تنظیم هیجان و تکنیک‌های کاربردی در جلسات درمانی است. چه درمانگران با تجربه و چه درمانگران در حال آموزش، می‌توانند از این کتاب برای گسترش دانش و مهارت‌های خود بهره ببرند. مشاوران در زمینه‌های مختلف نیز می‌توانند از مفاهیم و تکنیک‌های ارائه‌شده در این کتاب برای کمک به مراجعان خود در مدیریت و تنظیم هیجاناتشان استفاده کنند. این کتاب می‌تواند به عنوان یک منبع آموزشی تکمیلی برای درک عمیق‌تر نقش هیجانات در سلامت روان و روش‌های مداخله در این زمینه برای دانشجویان رشته‌های روانشناسی، مشاوره و علوم رفتاری مورد استفاده قرار گیرد.

درباره نویسندگان

رابرت ل. لی‌هی، مدیر مؤسسهٔ شناخت‌درمانی آمریکا در نیویورک و استاد روان‌شناسی بالینی در دانشکدهٔ پزشکی ویل کورنل است. او نویسنده و ویراستار ۱۹ کتاب تخصصی و عمومی در زمینهٔ شناخت‌درمانی بوده و ریاست انجمن‌های مهمی در این حوزه را برعهده داشته و جایزهٔ برجسته‌ای نیز دریافت کرده است. دکتر لی‌هی کارگاه‌های آموزشی بین‌المللی برگزار کرده و در رسانه‌ها حضور داشته است.

دنیس تیرچ، مدیر خدمات بالینی مؤسسهٔ شناخت‌درمانی آمریکا و استادیار بالینی کمکی در دانشکدهٔ پزشکی ویل کورنل است. او بنیان‌گذار مراکزی در زمینهٔ CBT مبتنی بر دلسوزی و ذهن‌آگاهی بوده و از اعضای فعال و مؤسس انجمن‌های علمی مرتبط است. دکتر تیرچ نویسنده مقالات و کتاب‌هایی در زمینهٔ درمان‌های مبتنی بر دلسوزی، ذهن‌آگاهی و CBT است و به همراه دکتر لی‌هی در حال انجام پژوهش در زمینهٔ طرح‌وارهٔ هیجانی و سلامت روان است.

لیزا ا. ناپولیتانو، بنیان‌گذار و مدیر CBT/DBT در نیویورک و مدرس بالینی کمکی در دانشکدهٔ پزشکی دانشگاه نیویورک است. او مدیر آموزش CBT در چین و پروژهٔ پیشگیری از خودکشی پکن بوده و ریاست کمیتهٔ آموزش بین‌المللی انجمن بین‌المللی روان‌درمانی شناختی را برعهده داشته است. دکتر ناپولیتانو عضو و دیپلمات آکادمی شناخت‌درمانی و از بنیان‌گذاران انجمن CBT نیویورک سیتی است.

بخشی از کتاب تکنیک های تنظیم هیجان در روان درمانی

«نظریهٔ زیربنایی CFT، پیوندی را میان «فرآیندهای روان‌درمانی و نظام‌های روان‌شناختی تکامل‌یافته و به‌ویژه نظام‌های مرتبط با رفتار اجتماعی» برقرار می‌سازد (ژیلبرت، ۲۰۰۷). الگوی CFT که از علم اعصاب عاطفی تکاملی نشأت گرفته است (دپو و مورون- استروپینسکی، ۲۰۰۵)، سه سامانهٔ اصلی تنظیم عواطف را شرح می‌دهد که در انسان فعال هستند (ژیلبرت، ۲۰۰۹). نخستین سامانه از این سامانه‌های تنظیم هیجان سه‌گانه، سامانهٔ «متمرکز بر مشوق/ منبع» نام دارد، که طیفی از رفتارهای انسانی را دربرمی‌گیرد که در دنبال کردن هدف‌ها، مصرف، و تحقق دستاوردها نقش دارد (ژیلبرت، ۲۰۰۷، ۲۰۰۹). سامانهٔ مشوق/ منبع، به‌احتمال بسیار بیشتر از سایر سامانه‌های تنظیم هیجان، با دخالت دستگاه‌های دوپامینرژی ک عمل می‌کند. دومین سامانهٔ تنظیم هیجان، شامل نوعی «کانون تهدید» بسیار حساس است. نیاکان ما به‌دنبال رویارویی با حضور پیوستهٔ تهدیدهایی همانند حیوانات درنده، بیماری‌ها، و بلایای طبیعی، تکامل پیدا کرده و صاحب نوعی فرآیند «ایمن بودن بهتر از افسوس خوردن است» برای شناسایی سریع تهدیدها در محیط اطراف و پاسخ‌دهی سریع به آنها شده‌اند. این سامانهٔ متمرکز بر تهدید، شامل ساختمان‌های تکاملی قدیمی‌تر مغزی مانند بادامه و دستگاه لیمبیک (کناری) است که با دخالت سامانه‌های سروتونرژیک عمل می‌کنند (ژیلبرت، ۲۰۰۹)، و پاسخ رفتاری دفاعی (مانند پاسخ «ستیز، گریز، یا درجا خشک شدن») را فعال می‌سازند. در نقطهٔ مقابل، سومین سامانهٔ تنظیم هیجان، سامانهٔ مبتنی بر ارتباط و ایمنی رضایت‌مند نام دارد، و در رفتارهای «متمرکز بر پیوندجویی» مانند مهرورزی، اعتباریابی، و همدلی منعکس شده و با دخالت دستگاه‌های مخدر و اکسی‌توسین عمل می‌کند (ژیلبرت، ۲۰۰۷). انسان به‌نحوی تکامل یافته است که از طریق تنظیم کاهشی سامانه‌های اضطراب و حس «آرامش‌بخشی»، به‌طور طبیعی به مهربانی و صمیمیت پاسخ دهد. این امر شامل نوعی قابلیت ژنتیک انسان برای حس «ایمنی» و آرامش‌بخشی متعاقب انجام تعاملات پایدار، صمیمی، و همدلانه با دیگران است (ژیلبرت، ۲۰۰۹). این «سامانهٔ ایمنی» متمرکز بر پیوندجویی شامل رفتارهایی غیرکلامی است که می‌تواند شبیه بافتار پایدار و مراقبت‌کننده‌ای باشد که والدین پیگیر و متعهد، با فرزندان خود برقرار می‌سازند (بولبی، ۱۹۶۸؛ فوناگی، ۲۰۰۲؛ فوناگی و تارگت، ۲۰۰۷؛ اسلومَن، ژیلبرت، و هسی، ۲۰۰۳). یکی از اهداف CFT، همانا آموزش دادن بیماران جهت دسترسی به این سامانهٔ خود- تسکینی و به‌کارگیری آن با واسطهٔ تجربهٔ حس شدهٔ دلسوزی است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۱۷ صفحه

حجم

۱٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۱۷ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
تومان