کتاب هنر داستان نویسی
معرفی کتاب هنر داستان نویسی
کتاب هنر داستان نویسی نوشتهٔ دیوید لاج و ترجمهٔ رضا رضایی است و نشر نی آن را منتشر کرده است. در این کتاب که یکی از بهترین منابع برای یادگیری داستاننویسی است، نمونههایی از متنهای کلاسیک و مدرن نیز آمده است.
درباره کتاب هنر داستان نویسی
هنر داستاننویسی مجموعهای است از مقالههایی که دیوید لاج در سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ در ستون هفتگی ثابتی در روزنامه ایندیپندنت آن ساندی دربارهٔ شیوهها و شگردها و جنبههای مختلف داستاننویسی نوشته و سپس با اصلاحات و تغییراتی به صورت کتاب درآورده است. کتاب ۵۰ فصل دارد که هر کدام آنها به موضوع و مبحث خاصی مربوط میشود، هر چند که این موضوعها و مبحثها عملا در عالم داستاننویسی از یکدیگر جدا نیستند و مجموع آنهاست که کلیتی از جهان رمان و داستاننویسی میسازد. دیوید لاج در بحثها و بررسیهایش به سراغ بیش از دویست اثر داستانی کلاسیک و مدرن رفته است و قطعههای مختلفی از رمانها و داستانها را مثال زده است. بهاینترتیب، غیر از بحثها و مفهومهای تئوریک، خوانندگان با حجم قابل توجهی از متنهای ادبی و داستانی سروکار پیدا میکنند که مطالعه آنها فینفسه نیز لذتبخش است و به افزایش آگاهی و آشنایی با آثار مهم ادبی کمک میکند.
دیوید لاج یکی از بزرگترین نقادان معاصر و از چهرههای ممتاز نقد داستان بهشمار میرود.
برخی از فصلهای این کتاب از این قرار هستند:
تعلیق
اسکاز نوجوان
زاویه دید
آشناییزدایی
معرفی کاراکتر
نثر آهنگین
رمان کمیک
رئالیسم جادویی
فصلبندی و غیره
سوررئالیسم
سوررئالیسم
و... .
خواندن کتاب هنر داستان نویسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
هم خوانندهٔ حرفهای ادبیات داستانی و هم خوانندهٔ غیرحرفهای از مطالعهٔ کتاب حاضر لذت بسیار خواهد برد و عملاً با فوت و فنها آشنا خواهد شد و پدیدهای به نام «رمان» را در چشماندازی وسیع خواهد شناخت. این کتاب برای خوانندگان حرفهایتر و همچنین برای نویسندگان عملاً نوعی کارگاه داستاننویسی و داستانخوانی است.
درباره دیوید لاج
دیوید لاج در سال ۱۹۳۵ در لندن به دنیا آمد. در یونیورسیتی کالج لندن درس خواند و از همانجا در سال ۱۹۵۵ درجه کارشناسی و در سال ۱۹۵۹ درجه کارشناسی ارشد گرفت. در فاصله دو مقطع تحصیلیاش در ارتش بریتانیا نیز خدمت کرد. سپس از دانشگاه بیرمنگام درجه دکتری گرفت. از سال ۱۹۶۰ تا سال ۱۹۸۷ در همین دانشگاه در دانشکده زبان انگلیسی تدریس کرد، اما سرانجام تدریس را کنار گذاشت تا تماموقت نویسندگی کند. دیوید لاج در بیرمنگام عنوان استاد افتخاری ادبیات انگلیسی مدرن را دارد و هنوز در همین شهر زندگی میکند و عضو انجمن سلطنتی ادبیات است. در سال ۱۹۹۸ به پاس خدماتش به ادبیات نامش در فهرست مفاخر قرار گرفت و صاحب نشانِ افتخار امپراطوری بریتانیا شد.
دیوید لاج رمانهای متعددی نوشته است و جوایز متعددی نیز برده است: سینماروها (۱۹۶۰)، بریتیش میوزیم دارد فرو میپاشد (۱۹۶۵)، جاها عوض (۱۹۷۵)، تا کجا میتوانی بروی؟ (۱۹۸۰)، دنیای کوچک (۱۹۸۴)، و کار قشنگ (۱۹۸۸) از معروفترین آثار داستانی او هستند؛ اما دیوید لاج در حوزه نقد ادبی مقام بسیار بالایی دارد و کتابهای مهم و تأثیرگذاری نوشته است که بعضی از آنها دیگر کلاسیک شدهاند، از جمله زبانِ داستان (۱۹۶۶)، رماننویس بر سر دوراهی (۱۹۷۱)، شیوههای مدرنْنویسی (۱۹۷۷)، کارکردن با ساختارگرایی (۱۹۸۱)، تئوری و نقد مدرن (ویراستار، ۱۹۸۸) و پس از باختین: جستارهایی در داستان و نقد (۱۹۹۰). مجموعهای از جستارهایش به نام باز بنویس در سال ۱۹۸۶ درآمد و کتاب هنر داستاننویسی، در سال ۱۹۹۲ منتشر شد که مجموعهمقالههای او در درباره جنبههای مختلف هنر داستاننویسی است. کتاب پراتیک نوشتن او در سال ۱۹۹۶ چاپ شد که مجموعه جالبی است از جستارها، گفتارها، بررسیها و خاطرهها درباره جنبههای گوناگونِ نوشتنِ خلاق. آثار دیوید لاج به بیش از بیست زبان ترجمه شده است.
بخشی از کتاب هنر داستان نویسی
«در داستاننویسی، همیشه میان رعایتکردن ساختار و الگو و به نتیجه رساندن قضایا از یکسو، و تبعیتکردن از تصادفها و گسستگیها و بینتیجه ماندن امور زندگی از سوی دیگر، باید نوعی موازنه و تناسب وجود داشته باشد. تصادف، که با قراین غیرمنتظرهاش در زندگی واقعی ما را به شگفتی میاندازد، شگردی ساختاری در داستاننویسی به شمار میآید و این مطلبی است بسیار بدیهی، اما تکیهکردن بیش از حد به این شگرد ممکن است به جنبه حقیقتمانندی روایت لطمه وارد کند. البته مقبولیت آن در هر دوره و زمانهای متفاوت است. برایان اینگلیس در کتاب خود به نام تصادف مینویسد که «رماننویسان... با شیوههایی که در کتابهای خود به کار میبرند بر تلقی معاصران خود از تصادف تأثیر بسزایی میگذارند.»
لرد دیوید سِسیل با بذلهگویی خاص خودش درباره شارلوت برونته گفته بود که او «آنقدر دستِ درازِ تصادف را کشیده که دیگر دررفته است»، و واقعاً هم بیشتر رماننویسان بزرگ دوره ویکتوریا همین کار را میکردند، یعنی داستانی طولانی مینوشتند که در چند مسیر پیش میرفت و در آن رودهدرازی و موعظه زیاد دیده میشد و کاراکترهای متعددی از سطوح گوناگون جامعه میآمدند و میرفتند، و در نتیجه، فقط با استفاده از تصادف، گرهافکنی و گرهگشایی میشد بین آدمها ارتباطهایی برقرار کرد که در حالت عادی برقرار نمیشد. اغلب هم با تِم نِمِسیس (=کیفر) این کار انجام میشدــ یعنی این ایده که کارِ بد ختمِ به خیر نمیشود و بیکیفر نمیماند، و این ایده در عمق دل آدمهای دوره ویکتوریا جایگیر شده بود. هِنری جیمز در سفیران، در آن دیدار تصادفی که نقطه اوج داستان به شمار میآید، شاید به همین ایده اخلاقی اشاره داشته است، اما به شیوهای کاملا مدرن آدم بیگناه نیز مانند گناهکاران از پا میافتد.»
حجم
۶۶۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۲۲ صفحه
حجم
۶۶۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۲۲ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب موشکافانه تمام آنچه در داستان نویسی احتیاج است را به شما می دهد. از پنجاه قسمت تشکیل شده و در هر بخش متن یا متن های را از رمان های گوناگون آورده ( ترجمه و زبان اصلی) و