کتاب افسون افسانه ها
معرفی کتاب افسون افسانه ها
کتاب افسون افسانه ها نوشتهٔ برونو بتلهایم است و با ترجمهٔ اختر شریعت زاده در انتشارات شرکت کتاب هرمس منتشر شده است.
درباره کتاب افسون افسانه ها
نویسنده در پژوهشهایش در زمینهٔ ادبیات کودک با یک سؤال ذهنی روبهرو میشود. «چرا کودکان ــ چه بهنجار و چه نابهنجار و در همه سطوح هوشمندی ــ از قصههای پریان بیش از همهٔ داستانهای دیگر کودکان لذت میبرند؟»
طی قرنها قصههای پریان با نقل مکررشان هرچه بیشتر پالوده شدند و رفتهرفته معناهایی آشکار و پنهان منتقل کردند و با همهٔ سطوح شخصیت انسان همزمان سخن گفتند؛ بهنحویکه هم برای ذهن ناآموخته کودک و هم بزرگسال فرهیخته دریافتنی باشند و با آنان ارتباط برقرار کنند. قصههای پریان با بهکاربردن الگوی روانکاوانه شخصیت انسان پیامهای مهمی را به ضمیر آگاه، نیمهآگاه و ناآگاه منتقل میکنند.
در کتاب افسون افسانهها با نگاهی به افسانههای کهن و قصههای پریان، چندوچون و نقش و تأثیر این افسانه و قصهها، تحلیل و ارزیابی شده است.
بخش اول کتاب شامل موضوعاتی نظیر کشف زندگی از درون، قصۀ پریان در قیاس با اساطیر، خوشبینی در برابر بدبینی، اصل لذت در برابر اصل واقعیت، نیاز کودک به سحر و جادو، جایگزینسازی در برابر شناخت آگاهانه، اهمیت برونافکنی، چهرهها و رویدادهای خیالی، دگردیسیها، نظمدادن به آشفتگی، دستیابی به یکپارچگی، یگانهکردن طبعیت دوگانه، تعارضهای ادیپی و راهحلها، فرارفتن از خردسالی بهکمک خیالپردازی و بحثی دربارۀ نقل قصههای پریان است. بخش دوم کتاب به بررسی و تحلیل چند قصه از جمله «هنسل و گرتل»، «شنل قرمزی کوچک»، «جک و ساقه لوبیا»، «سفیدبرفی»، «گیسو طلا و سه خرس»، «زیبای خفته»، «سیندرلا» اختصاص دارد.
خواندن کتاب افسون افسانه ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شناخت ادبیات کودک و نوجوان و بررسی قصههای پریان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب افسون افسانه ها
«ضمیر ناآگاه، در کودک و بزرگسال، تعیینکننده توانمند رفتار است. هرگاه ضمیر ناآگاه را واپس برانیم و مانع ورود محتوای آن به آگاهی شویم، سرانجام شاخههایی از این عناصرِ ناآگاه بخشی از ذهن آگاه را تسخیر میکنند؛ در غیر این صورت، ناچار میشویم چنان سخت و به زور مهارشان کنیم که پیامدش چیزی جز یک شخصیت ناقص نخواهد بود. اما اگر ماده ناآگاه تا حدودی اجازه یابد به سطح آگاه وارد شود و در خیال ساخته و پرداخته شود، قدرت آسیبرسانی آن ـبه خود و به دیگران ــ بسیار کاهش مییابد و میتوان بخشی از نیروهای آن را برای مقاصد مثبت به کار گرفت. اما باور اکثر پدر و مادرها آن است که فکر کودک را باید از هر آنچه بیشتر آزارش میدهد، مانند اضطرابهای بیشکل و بینام و تخیلات آشفته، خشمگین و حتی خشونتبارش، منحرف کرد. بسیاری از پدر و مادرها معتقدند که فقط باید واقعیت ضمیر آگاه یا تصاویر دلپسند و آرزومندانه را به کودک عرضه کرد. آنها معتقدند که کودک فقط باید در سمت آفتابی امور قرار گیرد. ولی این خوراک یکسویه، ذهن را فقط یکسویه تغذیه میکند، در حالی که زندگی واقعی سراسر آفتابی نیست.
بسیارند کسانی که معتقدند کودک نباید بفهمد سرچشمه بسیاری از کژتابیهای زندگی از سرشت خود ما ناشی میشود، یعنی گرایش همه انسانها به رفتار ستیزهجویانه و غیراجتماعی و خودخواهانه، همه از خشم و نگرانی سرچشمه میگیرد. در عوض، ما میخواهیم بچههامان باور کنند که همه مردم در ذات خوباند. اما کودکان میدانند که خودشان همیشه خوب نیستند، و وقتی هم خوب هستند، اغلب ترجیح میدهند که نباشند. این مغایر با آن چیزی است که پدر و مادر به آنها گفتهاند و همین سبب میشود تا کودک به چشم خود یک عفریت جلوه کند.
فرهنگ غالب، بویژه وقتی که کودکان مطرح هستند، وانمود میکند که انسان وجه تاریکی ندارد و مدعی بهبودباوری (meliorism) خوشبینانه است. از دید این فرهنگ، هدف از روانکاوی آسان کردن زندگی است، در حالی که بنیانگذار آن چنین نظری نداشت. روانکاوی پدید آمد تا انسان بتواند ماهیت پرگیر و دار زندگی را بیآنکه مغلوب آن شود یا به گریز از آن تن دهد، بپذیرد. نظر فروید این است که فقط با مبارزه شجاعانه با نیروهایی که توانفرسا و غلبهناپذیر به نظر میرسند، میتوان معنایی از هستی بیرون کشید.
این دقیقاً همان پیامی است که قصههای پریان به صورتهای چندگانه به کودک میرسانند: این پیام که مبارزه با مشکلات بیامان زندگی اجتنابناپذیر است، بخشِ ذاتی هستی بشر است ــ اما، اگر شخص از این مشکلات نهراسد و نگریزد، بلکه مردانه با ناملایمات غیرمنتظره و اغلب ناعادلانه زندگی رو در رو شود، همه موانع را از راه برمیدارد و سرانجام پیروز از میدان بیرون میآید.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه