کتاب سهروردی و مکتب اشراق
معرفی کتاب سهروردی و مکتب اشراق
کتاب سهروردی و مکتب اشراق نوشتهٔ مهدی امین رضوی و ترجمهٔ مجدالدین کیوانی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب سهروردی و مکتب اشراق
شهابالدین یحیـی بن حبش سهروردی، معروف به شیخ اشراق و شیخ مقتول، از فیلسوفان طراز اول جهان اسلام در سدهٔ ششم هجـری است. او اندیشمندی خـلاق با دیدگاهی جـهـانشـمـول و عارفـانـه بـود کـه شیوههای استدلالی فلسفـه را در حوزهٔ عرفان به کار گرفت و برای دستیابی به دانش واقعی از همهٔ سنتهای فکری بشری که تا آن زمان شناخته شده بود بهره برد. حاصل تلاشهای فکری وی در عمر کوتاه ولی پربارش عرضه و تبیین نوعی از علـم بـود که خـود آن را علـم حضـوری نـام نهـاده است. به گفتهٔ شیخ، ولی این علم را در حالات روحی خاصی به دسـت آورده و سپـس بـرای آن مبنـایی منطقی و عقلانی یافته اسـت. کوشـش شهاب الدین سهـروردی در این تأمل و تحقیق آشتـیدادن فلسفه و عـرفان بوده، و ثمرهاش ساخت و پرداخت نظامـی از تفکر است که در تاریخ فلسفـهٔ ایرانی ـ اسلامی به حکمت اشراق شهرت یافته است.
خواندن کتاب سهروردی و مکتب اشراق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ عرفان و ادبیات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سهروردی و مکتب اشراق
«سهروردی در روستائی نزدیک زنجان، شهری در شمال ایران، دیده به جهان گشود. نام کامل وی شهابالدین یحییبنحبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی است، که لقب شیخ اشراق و مقتول را نیز گرفته است. تاریخ تولدش محقق نیست اما زندگینامه نویس بسیار سرشناس او، شهرزوری میگوید وی در ۱۱۶۶/۵۴۵ یا ۱۱۷۱/۵۵۰ زاده شده، حالآنکه سیدحسیننصر، محققِسهروردیشناس، تاریخ ۵۴۹/ ۱۱۷۰ را ذکر کرده است.
سهروردی در عنفوانجوانی به مراغهرفت و آنجا در محضرمجدالدین جیلی تحصیل حکمت کرد و آنگاه به اصفهان سفر کرد و فلسفه را نزد ظهیرالدین قاری آموخت و به مطالعه بصائرِ عمربن سهلان الساوی مبادرت کرد. برای دیدار با مشایخ صوفی به سرزمینهای اسلامی سفر میکرد و در ضمن خود را به زهد و ریاضت مشغول میداشت و اوقات زیادی را در اعتکاف میگذراند. میگوید مصاحبی را جستجو میکردم که بصیرت معنویاش همطراز من باشد اما موفق به یافتن چنین کسی نشدم.
طی گذار از آسیای صغیر و سوریه، سهروردی در یکی از سفرهایش از دمشق به حلب، با ملک ظاهر، پسر صلاحالدین ایوبی مشهور، دیدار کرد. یعقوببنعبدالله حَمَوی تاریخ این سفر به سوریه را ۵۷۹/ ۱۲۰۰ ذکر کرده است. شهرزوری، معاصر و زندگی نامهنویسِ سهروردی مینویسد:
ملک شیخ را دوست میداشت و او ملک را. علمای سوریه گردِ شیخ درآمدند و سخنانش را شنیدند. او در ضمن مباحثی اندیشههای حکما و درستی آن اندیشهها را روشن و نظرِ مخالفان حکما را تضعیف کرد.
معلوم نیست که آیا سهروردی شماری از طلبه علم را تربیت کرد یا نه، اما میدانیم که وی حلقهای از دوستان و مصاحبان نزدیک داشته که بنا به خواهش آنان کتاب حکمه الاشراق را تألیف کرد. در اواخر این کتاب، سهروردی از یاران خود به عنوان "اِخوان" یاد میکند و از آنان میخواهد که کتاب را از دسترس دشمنانِ حکمت دور بدارند. این نیز اشاره دارد به وجود گروهی از دوستان یا پیروانی که او را شخصاً میشناختهاند.
شاید دوستان سهروردی بنا به دلایل سیاسی نوشتنِ شرح حال او را دشوار میدیدند. شهرزوری تنها کسی است که از سهروردی به شیوهای یاد میکند که میرساند شخصاً با او ملاقات کرده است، گرچه این بسیار غیرمحتمل است زیرا نه سهروردی نه هیچ زندگینامهنویس دیگری اشارهای به این مطلب ندارد. شاید شهرزوری از طریق کسی که سهروردی را شخصاً میشناخته با استاد آشنا شده است. هوش سرشار سهروردی، دانش گسترده و ژرف او و بالاخره روحیه پذیرشِ او نسبت به دیگر سُنن حکمت و نیز گرایش وی به اسرار و عوالم باطنی باعث خصومت شد و فقهای دربار ملک ظاهر را به دشمنی بر ضد وی برانگیخت. یوسف بن تَغری بِردی در کتاب النجُوم الظاهره فی ملوک مصر و القاهره از ملاقات خود با سهروردی یاد میکند و او را "مردی با دانشی وسیع و مغزی کوچک" توصیف میکند.»
حجم
۵۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۵۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه