کتاب گنج حضور (جلد اول)
معرفی کتاب گنج حضور (جلد اول)
کتاب الکترونیکی «گنج حضور (جلد اول)» نوشتهٔ پرویز شهبازی در انتشارات فردوس چاپ شده است. این کتاب براساس غزلیات شمس مولانا نگاشته شده است.
درباره کتاب گنج حضور (جلد اول)
گنج حضور مجموعهای است در چهار جلد که پرویز شهریاری در آن به تشریح و تفسیر اشعار مولانا پرداخته است.
نام این مجموعه از داستانی الهام گرفته شده با این مفهوم که اگر به صندوق درونمان، نه هر صندوق بیرونی، نگاه کنیم، گنجی پیدا خواهیم کرد که عارفان نامش را «گنج حضور» گذاشتهاند. تا وقتی گنج حضور را نیافتهایم حتی اگر ثروتمندترین فرد دنیا هم باشیم، برای رهایی از تنهایی، رفع غصهها، ترسها، خشمها و برای رفع حس ناقصِ بودنمان، دست گدایی بهسوی این و آن دراز خواهیم کرد.
جلد اول این مجموعه از ۲۱ بخش تشکیل شده است که عناوین آن به ترتیب زیر است:
میندیش میندیش که اندیشهگریها
یوسف کنعانیم روی چو ماهم گواست
مُطربا! این پرده زن کان یار ما مست آمده است
باز به بط گفت که صحرا خوشست
طبیب درد بیدرمان کدامست
ای غم اگر مو شوی، پیش منت بار نیست
مُطربا! این پرده زن، کز رهزنان فریاد و داد
مرا عهدیست با شادی که شادی آنِ من باشد
ای بیوفا جانی که او بر ذوالوفا عاشق نشد
از بهر خدا عشق دگر یار مدارید
بگردان ساقیا آن جام دیگر
اندکاندک راه زد سیم و زرش
یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمیدارم
عاشقی بر من پریشانت کنم
ما ز بالاییم و بالا میرویم
صبح است و صبوح است بر این بام برآییم
سیر نیم سیر نی از لب خندان تو
تو آن ماهی که در گردون نگُنجی
ننگ هر قافله در ششدره ابلیسی
جان به فدای عاشقان خوش هوسی است عاشقی
با یار بساز تا توانی
سوخت یکی جهان به غم آتش غم پدید نی
کتاب گنج حضور (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به علاقهمندان به مطالعه و تفکر بیشتر در اشعار و آثار مولانا پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب گنج حضور (جلد اول)
«هر انسانی یوسف کنعانی است یعنی یوسف به طرز سمبلیک، اصلِ ماست که از جنس زندگی است و رمز زیبایی، لطافت، بیکرانی و خداییت ماست که به خودش آگاه شده است. در نوشتههای عرفانی، کنعان در واقع فضای حضور و یکتایی این لحظه و مصر فضای فُرم یعنی این جهان و چیزهای ذهنی است و در واقع جهان چیزی میباشد که ذهنمان نشان میدهد؛ نوعی تصویر مثل خواب و رؤیاست و شما با این جهان آشنا هستید. میگوید من یوسفی هستم که از جنس زندگی و هوشیاری میباشم و آگاهانه این را از خودم صادر میکنم چنانکه مشخص است یوسفِ اهل کنعان هستم؛ چرا؟ زیرا هر کاری که میکنم، این انرژی از من به آن کار جاری میشود. این انرژی حضور میباشد و یوسف کنعانی یعنی انسانی که کاملا آگاه به هوشیاری حضور است. همه از این جنس هستند اما در حال حاضر، بعضی و یا بیشتر انسانها از این موضوع آگاه نیستند در نتیجه در ذهنِ خود یا جهان هستند ولی میگوید من یوسفِ اهل کنعان و اهل فضای یکتایی این لحظه میباشم، نه یوسفِ اهل مصر. درست است در این جهان زندهام و زندگی میکنم و این طرف و آن طرف میروم ولی در فضای یکتایی این لحظه زندگی میکنم. بنابراین اهل این فضا و اهل کنعانم.
در تمثیل دیگر هم میگوید که هیچ کس از آفتاب، خط (فرمان) را نمیپرسد که این فرمان یا حُکم تو ـ کسی که تو را آفتاب کرده ـ کجاست؟ یا شاهدت کیست که تو آفتابی؟ گواهان یعنی شاهد. آفتاب دایماً میدرخشد و اگر در قسمتی از زمین که نور خورشید است، بایستید، میبینید که میدرخشد و گرما و روشنی میبخشد و همین فرمان و شاهد آفتاب است. وقتی این انرژی را از خودمان صادر میکنیم، به یوسفی خود، آگاه و خودِ خدا یا زندگی هستیم که به خود هوشیار شده است چنانکه در بیت بعد نیز میگوید من مانند سرو بلند هستم. سرو، راست و شاخههایش رو به بالاست و خم نشده تا از زمین چیزی بخواهد. ما برای راستین و از جنس زندگی بودن خود احتیاج نداریم از دیگران تأیید بگیریم تا بگوییم راست هستیم.»
حجم
۳۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۳۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
نظرات کاربران
آقای پرویز شهبازی واقعا با گنج نهفته مولانا زنده شده اند و در همین مسیر تلاش میکنند که دیگران را هم مطلع و آگاه کنند.
هر شخصی که به دنبال راه حقیقت هست و میخواهد از سر در کمی در بیاید و تکلیف خودش را با خود و خدای خود بداند واز دلیل راز بودنش را در این جهان آگاه شود حتما این کتاب را
درود بر جناب شهبازی بزرگوار عالی عالی
خیلی قشنگه با هر جملش باید عمیقانه فرو رفت