کتاب پیشخدمت
معرفی کتاب پیشخدمت
کتاب پیشخدمت نوشتهٔ رولد دال و ترجمهٔ شهلا طهماسبی است. نشر مرکز این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر ۹ داستان کوتاه را در بر گرفته است که کاستیها و کجیهای نهفته در سرشت انسانها و روابط اجتماعی را بیپرده بیان میکنند.
درباره کتاب پیشخدمت
کتاب پیشخدمت مجموعهٔ ۹ داستان کوتاه از رولد دال را در بر دارد. این نویسندهٔ نروژیتبار متولد انگلستان، در داستانهای کوتاهی که برای خوانندگان بزرگسال مینوشت، همان اندازه موفق بود که در آثاری که برای کودکان و نوجوانان نوشت. داستانهای او اغلب پایانهای باورنکردنی، لحن تهاجمی و گاه تلخ و گزنده، اما جذاب و پرکشش دارند؛ در عین اینکه بیرحمانه و حتی شاید بدبینانه کاستیها و کجیهای نهفته در سرشت انسانها و روابط اجتماعی را بیپرده بیان میکنند، دیدگاه انسانی و اخلاقی و اما نه احساساتی خودِ او را نیز آشکار میسازند.
نام تعدادی از این داستانها عبارتند است از: «آقای باتیبول»، «جراح عمومی»، «آه، راز شیرین حیات» و «انتقامجویی استخراج معدن است».
داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب پیشخدمت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر اروپا و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره رولد دال
رولد دال در ۱۳ سپتامبر ۱۹۱۶ به دنیا آمد و در ۲۳ نوامبر ۱۹۹۰ درگذشت. او داستاننویس و فیلمنامهنویس بریتانیایی بود. اوج شکوفایی رولد دال بهعنوان نویسندهٔ کودکان و بزرگسالان در دهۀ ۱۹۴۰ میلادی بوده است. از مهمترین آثار او میتوان به «غول بزرگ مهربان»، «چارلی و کارخانۀ شکلاتسازی»، «جیمز و هلوی غولپیکر»، «ماتیلدا» و... اشاره کرد. رولد دال از مشهورترین نویسندگان کتاب کودک است. کتابهای او سالها در لیست پرفروشترینهای کتاب کودکان بوده است. او نویسندهای ماهر است، با دنیای کودکان بهخوبی آشناست و ذهنیات و تخیلات آنها را میشناسد. جذابیت رمز و رازآلود کتابهای دال و کلام طنزآلود او همواره موردعلاقۀ کودکان بوده است. قهرمانهای داستانهای دال، کودکانی جسور و شجاع هستند که در زنجیرۀ اتفاقاتی هیجانانگیز افتاده و سرانجام بر بدیها پیروز میشوند. موضوعات داستانهای او گاهی بسیار ساده و روزمره و گاه کاملاً تخیلی و عجیبغریب است. از درونمایههای موجود در آثار این نویسندۀ بریتانیایی میتوان به برابری، نوعدوستی، طبیعتدوستی، جسارت، شجاعت و… اشاره کرد.
از بسیاری از داستانهای رولد دال برای تولید فیلمهای سینمایی، برداشت و اقتباس شده است؛ برای نمونه میتوان به فیلم «چارلی و کارخانهٔ شکلاتسازی» ساختۀ «تیم برتون» با بازی «جانی دپ» اشاره کرد. «گاهی هرگز: قصهای برای سوپرمن» (۱۹۴۸) و «عمو اسوالد من» (۱۹۸۰) از داستانهایی هستند که رولد دال برای بزرگسالان نوشته است. او همچنین به نگارش نمایشنامه، فیلمنامه، شعر و آثار غیرداستانی هم پرداخته است. رولد دال در جایی میگوید: «اگر میخواهید دنیا را از دریچۀ چشمان کودکان بنگرید، چهاردستوپا روی زمین زانو بزنید و به بزرگسالانی که به شما امرونهی میکنند، خیره شوید.»
بخشهایی از کتاب پیشخدمت
«آن روزها، اگر از ترافالگار اسکوئرِ پیاده به طرف چرینگ کراس رود میرفتید، بعد از چند دقیقه به مغازهای در دست راست خود میرسیدید که بالای شیشه آن نوشته شده بود، ویلیام باگِیج - کتابهای نایاب.
اگر از پشت شیشه به داخل نگاه میکردید، میدیدید که ردیف کتابها از کف زمین تا سقف، دیوارها را پر کرده است، و اگر در را باز میکردید و وارد میشدید، بلافاصله بوی نامحسوس مقوای قدیمی و برگ چای که داخل همه کتاب دست دوم فروشیهای لندن را پر کرده است، به مشامتان میرسید. تقریبآ همیشه دو سه مشتری در آنجا میدیدید، موجوداتی ساکت و سایه مانند با اُوِرکت و کلاه شاپو که به امید یافتن چاپ اول، مشغول کندوکاو در سری آثار جین آستین و ترولوپ و دیکنز و جرج الیوت بودند.
در آنجا از صاحب مغازهای که برای پاییدن مشتریها در آنجا بپلکد خبری نبود، و اگر کسی واقعآ میخواست به جای بلند کردن کتاب و بیرون رفتن، پول آن را بپردازد، باید از دری در عقب مغازه که روی آن نوشته شده بود، دفتر- پول را اینجا بپردازید، داخل میشد. اگر شما داخل میشدید، میدیدید که هم آقای ویلیام باگیج و هم دستیارش، دوشیزه موریل تاتل، پشت میزهای خود نشستهاند و مشغول کار هستند.
آقای باگیج پشت یک میز گرانقیمت دو قسمتی ماهاگونی قرن هجدهمی مینشست، و دوشیزه تاتل چند سانتیمتر آنطرفتر، از میزی اندکی کوچکتر، اما به همان زیبایی و ظرافت استفاده میکرد، یک میز تحریر رِجِنسی از چرم سبز رنگ و رو رفته. روی میز آقای باگیج همیشه یک نسخه از روزنامه لندن تایمز، همینطور، دیلی تلگراف، منچستر گاردین، وسترن مِیل و گلاسگو هرالد قرار داشت. همینطور یک نسخه از آخرین چاپ Who's Who (کی چهکاره است) ضخیم و جلد قرمز و بسیار ورقخورده، دم دستش بود. روی میز تحریر دوشیزه تاتل یک ماشین تحریر برقی و یک جعبه کاغذ ساده ولی بسیار زیبا محتوی یادداشت و پاکت و مقداری گیره کاغذ و ماشین دوخت و سایر لوازم منشیگری قرار داشت.
گاه و بیگاه، اما نه آنقدرها، یک مشتری از مغازه وارد دفتر میشد و کتابی را که انتخاب کرده بود به دوشیزه تاتل میداد که قیمت کتاب را که با مداد روی کاغذ معمولی نوشته شده بود، کنترل کند و پول را بگیرد و در صورت لزوم بقیه پول را از کشویی در سمت چپ میز تحریرش بپردازد، آقای با گیج هرگز سرش را بلند نمیکرد تا ببینند چه کسی وارد شده و چه کسی خارج، و اگر مشتری سؤالی داشت، دوشیزه تاتل به آن جواب میداد.»
حجم
۱۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۱۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه