کتاب درجه صفر نوشتار
معرفی کتاب درجه صفر نوشتار
کتاب درجه صفر نوشتار نوشتهٔ رولان بارت و ترجمهٔ شیرین دخت دقیقیان است. انتشارات شرکت کتاب هرمس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب درجه صفر نوشتار
رولان بارت با انتشار نخستین کتاب خود به نام درجه صفر نوشتار در سال ۱۹۵۳ به صف مطرحترین متفکران قرن بیستم پیوست. «سوزان سانتاگ»، اندیشمند معاصر امریکایی، بارت را هوشمندترین، مهمترین و بهمعنای گستردهٔ کلمه برجستهترین ناقدی میداند که نیمهٔ دوم قرن بیستم به خود دیده است. گسترهٔ دانش و خلاقیت بارت شامل رشتههای ادبیات، نقد تئاتر، زیباییشناسی، جامعهشناسی، اسطورهشناسی، زبانشناسی، مردمشناسی، فراروانشناسی و روزنامهنگاری فرهنگی بود و در تمامی آثاری که در این رشتهها نوشت شیوهٔ نگارش هنرمندانه و یگانهای داشت. او در آثاری همچون «قطعههایی از سخن عاشقانه»، «لذت متن» و «رولان بارت به قلم رولان بارت» توانایی خود را در هنر قطعهنویسی نیز نشان داد. درجه صفر نوشتار خیلی زود تأثیری قاطع بر دیدگاه نوین نظریهٔ ادبی گذاشت. کتاب حاضر اثری پیچیده است؛ چنانکه برای درک هر سطر از این کتاب دانستن فرازههای مهم نظریهٔ ادبی معاصر ضروری است.
کتاب درجه صفر نوشتار در ۱۹۵۳ منتشر شد، اما بخشهای نخست آن در ۱۹۴۷ در مجلهٔ کمَبه به چاپ رسید؛ یعنی درست همزمان با انتشار کتاب مشهور «ادبیات چیست؟» نوشتهٔ ژان پل سارتر. اصل سخن رولان بارت در کتاب حاضر، همان پرسش سارتر است که در عنوان کتابش بازتاب یافته است. بارت در سراسر کتاب هیچ نامی از کتاب سارتر بهمیان نمیآورد، اما بررسی این ۲ کتاب پیوند تنگاتنگی را میان آنها نشان میدهد؛ البته پیوندی جدلی و درخور شخصیت سنگین ۲ اندیشمند. به باور مترجم این کتابْ بارت مسئله را پیچیدهتر میبیند و عامل سومی را به زبان و سبک میافزاید که همانا اسلوب نوشتار است؛ یعنی زبان، سبک و اسلوب نوشتار ۳ بُعد فرم ادبی را تشکیل میدهند. سارتر سبک را عاملی در خدمت درونمایهٔ اثر میدانست، اما دیدگاه بارت بهکلی متفاوت است.
از بحثانگیزترین مفاهیم بارت در این کتاب که به چالش او با نظریهٔ ادبیات متعهد میانجامد، مفاهیم «درجهٔ صفر نوشتار» و «نوشتار سفید» است. او زبان ادبی غیرمتعهد را در قالب اسلوب نوشتار سفید تبیین میکند؛ نوشتاری که از «هر گونه بندگی برای نظمی که مُهر زبان بر آن خورده باشد» آزاد شود. در این حالت، ویژگیهای اجتماعی یا اسطورهای زبان کنار گذاشته میشود تا فرم وضعیتی خنثی پیدا کند، اما بارت نوشتار سفید را نیز ناپایدار میداند و فرایند تبدیل آن را به اسلوب نوشتار جدیدی شرح میدهد. این دیدگاه را بارت بعدها در اسطورهشناسیها و رسالهٔ نظری «اسطوره، امروز» بسط میدهد و درعینحال، آرمانیبودن چنین درجهٔ صفری را هم در کتاب حاضر و هم در «اسطوره، امروز» گوشزد میکند. او در کتاب فلسفیِ درجه صفر نوشتار، سرانجام به این نتیجه میرسد که نوشتار سفید بسیار بیوفاست و جریانهایی خودکار و درونی آن را از آزادی اولیه و فرّار تهی میکنند و بهجای آن شبکهای از فرمهای سختشده مینشانند.
بارت در این متن فلسفی خود از اصطلاحهایی کاربردی مانند «برش مقطعی» که در زیستشناسی کاربرد دارد، سود میجوید، ولی درک تصویر موردنظر او تنها با آگاهی از کاربرد برشهای مقطعی در زیستشناسی و نمایههای زمینشناسی امکانپذیر است. این نویسنده در درجه صفر نوشتار از زبانی نمادین استفاده کرده است. نمادهایهندسی، نمادهای زیستشناختی. نمادهای ادبی، نمادهای عددی و... بارت را برای رساندن منظور در چهارچوب هرمنوتیک متنِ خود کمک کردهاند. شاید اگر بارت اسلوب نوشتار خودش را هم بررسی میکرد، سنت هرمنوتیک عرفانی در نمادپردازی، آمیخته با علمگرایی دهههای میانی قرن بیستم و تأثیر دستگاههای فلسفی گوناگون را یادآور میشد، اما تعیین سمتگیری و هدف اجتماعی این زبان ادبی نیازمند بررسی وضعیت طبقاتی اجتماع فرانسه و چگونگی گرایش بارت است. بارت در تمام آثار خود سمتگیری ضدّ بورژوازی دارد. شاید هیچکس مانند بارت (در اسطورهشناسیها) شگردهای اسطورهسازی و سلطهخواهی فرهنگی بورژوازی غرب را افشا نکرده باشد.
هدف این کتاب پافشاری بر وجود واقعیت شاکلهای مستقل از زبان و سبک است و نیز میکوشد نشان دهد که این بُعدِ سومِ فرم، نویسنده را بدون کارکردی فاجعهبار، به اجتماع پیوند نمیدهد. سرانجام به این نتیجه میرسیم که هیچ ادبیاتی بدون گونهای اخلاق زبان وجود ندارد. حجم اندک این رساله بهخوبی نشان میدهد که تنها پیشدرآمدی است بر آنچه میتوان «تاریخ نوشتار» نامید.
خواندن کتاب درجه صفر نوشتار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران پژوهشهای ادبی رولان بارت و حوزهٔ زبانشناسی و فلسفه پیشنهاد میکنیم.
درباره رولان بارت
رولان بارت متولد ۱۲ نوامبر ۱۹۱۵ نویسنده، فیلسوف، نظریهپرداز ادبی، منتقد فرهنگی و نشانهشناس مشهور فرانسوی بود. از مشهورترین و تأثیرگذارترین مؤلفههای آثار او میتوان از ساختارگرایی و پساساختارگرایی و تحلیل نشانهشناسانهٔ متون ادبی و پدیدههای فرهنگی نام برد. رولان بارت بین سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۰ استاد کرسی نشانهشناسی در کلژ دو فرانس بود. او در شربورگ - اکتوویل در نرماندی فرانسه متولد شد. پدرش در سال ۱۹۱۸ در جنگ جهانی اول کشته شد و دوران کودکیش را همراه مادرش در بایون سپری کرد. سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۳۹ را در سوربن گذراند و آنجا در رشتهٔ ادبیات کلاسیک تحصیل کرد. او در این مدت به بیماری سل مبتلا بود که اغلب باید در تنهایی آسایشگاهها روزهایش را سپری میکرد. وضعیت جسمی او باعث اختلال در مسیر تحصیلش شد و بر مطالعات و توانایی او برای شرکت در امتحاناتش تأثیر گذاشت. در جنگ جهانی دوم نیز از خدمت سربازی معاف شد.
از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۸ را صرف تحصیل دستور زبان و زبانشناسی و انتشار اولین مقالات، شرکت در یک مطالعهٔ پزشکی و ادامه مبارزه با بیماری خود کرد. او در سال ۱۹۴۱ برای کارش در حوزهٔ تراژدی یونانی موفق به دریافت مدرک دیپلم برتر (معادل پایاننامهٔ کارشناسیارشد) از دانشگاه پاریس شد. آثار او دیدگاههای آکادمیک سنتی درباره نقد ادبی و چهرههای مشهور ادبیات را به چالش میکشید. تفکر متفاوت او منجربه درگیری با استاد مشهور ادبیات سوربن، «ریموند پیکار» شد که به بارت برای عدماحترام به ریشههای ادبی فرانسه حمله میکرد. بارت در نقد و حقیقت (۱۹۶۶) نقد قدیمی و بورژوایی را به عدمتوجه به نکات ظریف زبان و ناآگاهی گزینشی نسبت به نظریههای چالشبرانگیز مانند مارکسیسم متهم کرد.
در اواخر دههٔ ۱۹۶۰، بارت مشهور شد. او به ایالاتمتحده و ژاپن سفر کرد و در دانشگاه جان هاپکینز سخنرانی کرد. در طول این مدت، او شناختهشدهترین اثر خود مقالهٔ «مرگ مؤلف» را نوشت. در ۲۵ فوریهٔ ۱۹۸۰ رولان بارت درحالیکه در خیابانهای پاریس برای رسیدن به خانه قدم میزد، با یک ون خشکشویی تصادف کرد و در ۲۶ مارس بر اثر جراحات واردشده در قفسهٔ سینهاش از دنیا رفت.
درباره شیرین دخت دقیقیان
شیرین دخت دقیقیان در اسفند ۱۳۳۶ در یک خانوادهٔ متدین یهودی در تهران چشم به جهان گشود. پدر او «عبدالله دقیقیان» از شخصیتهای فرهنگی جامعهٔ کلیمی محسوب میشود که سالها مدیریت مدارس اتحاد را عهدهدار بود. شیریندخت تحصیلات ابتدایی را در دبستان اتحاد (آلیانس) و سپس دوران متوسطه را در دبیرستانهای مرجان و اتفاق به پایان رساند و بلافاصله طی گذشتن از سد کنکور به دانشکدهٔ علوم دانشگاه ملی (دانشگاه شهید بهشتی کنونی) راه یافت و در سال ۱۳۵۸ در رشتهٔ شیمی فارغالتحصیل شد. شوق و استعداد نوشتاری از دوران نوجوانی در نهاد شیریندخت دقیقیان محسوس بود. بعدها بهدلیل آشنایی با ۲ زبان انگلیسی و فرانسه، علاقهٔ اصلی او در زمینهٔ ترجمه و پژوهش آثار ادبی بزرگان جهان بیش از پیش شکل گرفت. همزمان با ورود به دانشگاه به عضویت سازمان دانشجویان یهود ایران درآمد و در راستای امور فرهنگی فعالیت گستردهای را آغاز کرد. او از بنیانگذاران نشر اولین فصلنامهٔ سازمان دانشجویان یهود است.
ترجمهٔ کتاب «درجه صفر نوشتار» اثر رولان بارت یکی از آثار مکتوب این مترجم ایرانی است.
بخشی از کتاب درجه صفر نوشتار
«میدانیم که زبان پیکرهای است از دستورعملها و عادتهای مشترک میان همه نویسندگان یک دوران. به این معنا که زبان مانند طبیعتی از میان گفتار نویسنده گذر میکند، بیآنکه هیچ فرمی به آن ببخشد یا تغذیهاش کند: زبان مانند دایرهای تجریدی از حقایق است که خارج از آن تنها چگالش یک کلام فردی آغاز به استقرار میکند. زبان کمابیش مانند آسمان، که زمین را دربرمیکشد، تمامی آفرینش ادبی را دربرمیگیرد و در بزنگاه رسیدن آنها آشیانهای آشنا برای آدمی شکل میگیرد. زبان بیشتر یک افق است تا اندوختهای از دستمایهها: یعنی همزمان هم مرز است و هم چشمانداز و در یک کلام، گسترهای اطمینانبخش از فضایی بسامان. نویسنده به معنای واقعی کلمه چیزی از آن بیرون نمیکشد: برای او زبان بیشتر مانند مرزی است که تجاوز از آن شاید فراطبیعت زبان را پدید آورد: زبان قلمرو یک کنش و تعریف و انتظارِ یک امکان است. زبان جایگاه رسالت اجتماعی نیست، بلکه تنها بازتابی غیرانتخابی و دارایی تقسیمنشده آدمیان است و نه نویسندگان؛ زبان خارج از آیین ادبی باقی میماند؛ زبان به دلیل تعریف، و نه گزینش، یک برون ذات اجتماعی است. هیچ کس نمیتواند ادعا کند که بدون تشریفات ویژهای آزادی نویسندگی خود را درون واسطه مقاوم زبان میگنجاند. زیرا کل تاریخ با کمال و یکپارچگی همانندی با طبیعت، پشت سر زبان ایستاده است. نیز زبان برای نویسنده تنها افقی انسانی است که از دور گونهای آشنایی منفی برقرار میکند. اینکه بگوییم کامو و کوئنو با یک زبان سخن میگویند تنها به معنای آن است که فرض کنیم میتوانیم با گونهای عملیات دیفرانسیلْ احتمال همه زبانهای باستانی یا آینده را، که آنها به کار نمیگیرند، محاسبه کنیم: زبان نویسنده، معلق میان صورتهای منسوخ و صورتهای ناشناخته، بیشتر یک حد نهایی است تا یک ژرفا؛ جایگاه هندسی تمامی آن چیزهایی است که نویسنده نمیتوانست بدون از دست دادن معنای پایدار سلوک و حرکت اساسی خود در مقام یک موجود اجتماعی بگوید، مانند ارفه که به پشت سر خود نگاه کرد.»
حجم
۱۱۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه
حجم
۱۱۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه