
کتاب اکنون… اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه
معرفی کتاب اکنون… اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه
کتاب اکنون... اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه، نوشته عبدالرحمن منیف و با ترجمه موسی اسوار، در سال ۱۴۰۴ توسط انتشارات شرکت کتاب هرمس منتشر شده است. این اثر در دستهی رمانهای سیاسی و اجتماعی قرار میگیرد و بهطور ویژه به تجربهی زندان، سرکوب سیاسی و زندگی مبارزان در کشورهای شرق مدیترانه میپردازد. نویسنده با بهرهگیری از تجربههای شخصی و نگاه تیزبین خود، روایتی چندلایه و پرجزئیات از زندگی در زندان و تأثیرات روانی و اجتماعی آن ارائه داده است. کتاب بدون اشاره به کشوری خاص، جهانی از رنج، مقاومت و امید را در دل نظامهای استبدادی ترسیم میکند و با پرداختن به روابط انسانی، دوستی، عشق و ناامیدی، تصویری ملموس از وضعیت سیاسی و اجتماعی منطقه ارائه میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اکنون… اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه اثر عبدالرحمن منیف
کتاب اکنون... اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه، اثر عبدالرحمن منیف، روایتی از زندگی و مبارزه در دل نظامهای سرکوبگر شرق مدیترانه است. این رمان که نهمین اثر نویسنده است، با تمرکز بر ادبیات زندان و مبارزات سیاسی، به بازنمایی وضعیت زندانیان سیاسی و مبارزان در کشورهای فرضی اما آشنا با نامهایی مانند موران و عموریه میپردازد. منیف با خلق شخصیتهایی چندوجهی و استفاده از گفتوگوهای عمیق، فضای بازداشتگاهها و شکنجهگاهها را به تصویر کشیده و تأثیرات روانی و اجتماعی سرکوب را بر افراد و جامعه بررسی کرده است.
کتاب بر پایهی روایت تجربیات زیسته و خاطرات مبارزان سیاسی شکل گرفته و با درآمیختن واقعیت و تخیل، به سندی تاریخی و ادبی بدل شده است. عبدالرحمن منیف با نگاهی انتقادی و هنرمندانه، هم به سرکوب و خشونت و هم به سکوت و غفلت جامعه پرداخته و تلاش کرده است تا خواننده را به تأمل و واکنش وادارد. این اثر با پرداختن به مفاهیمی چون آزادی، ترس، مقاومت و مسئولیت جمعی، تصویری از تاریخ معاصر منطقه ارائه میدهد که فراتر از مرزهای جغرافیایی، قابلیت تعمیم به دیگر جوامع را نیز دارد.
خلاصه داستان اکنون… اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان کتاب اکنون... اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه با آزادی مشروط راوی از زندان آغاز میشود؛ جایی که او پس از تحمل شکنجه و بیماری، بهدلیل وخامت حالش آزاد میشود و برای درمان به پراگ فرستاده میشود. هفتههای نخست پس از آزادی در فضایی از بیثباتی و بیخوابی میگذرد و راوی با احساس جدایی از وطن و خانواده دستوپنجه نرم میکند. در بیمارستان پراگ، او با طالع العریفی، بیماری دیگر از موران، آشنا میشود. این دو نفر که هر دو زندانی سیاسی بودهاند، به دوستی عمیقی میرسند و در گفتوگوهای شبانهشان، تجربههای زندان، شکنجه، ترس و امید را مرور میکنند. طالع که گذشتهای تلخ و عشقی ازدسترفته دارد، با راوی دربارهی معنای آزادی، نقش ترس در تداوم سرکوب و مسئولیت فردی و جمعی سخن میگوید.
فضای بیمارستان، با حضور پرستاران و بیماران دیگر، به صحنهای برای بازاندیشی در باب رنج، همبستگی و معنای زندگی بدل میشود. داستان با ورود بحرانهای جدید، محدودیتهای امنیتی و وخامت حال طالع، به اوج میرسد و در نهایت، سرنوشت شخصیتها در هالهای از ابهام و اندوه فرو میرود. کتاب اکنون… اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه، با تمرکز بر تأثیرات روانی و اجتماعی سرکوب، مرز میان قربانی و جلاد را به چالش میکشد و از خواننده میخواهد تا در برابر سکوت و فراموشی، موضعی فعال اتخاذ کند.
چرا باید کتاب اکنون… اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه را بخوانیم؟
کتاب اکنون... اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه، با روایتی صریح و چندلایه، تجربهی زیستهی زندانیان سیاسی و مبارزان را در دل نظامهای استبدادی به تصویر کشیده است. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون ترس، سرکوب، مقاومت و مسئولیت جمعی، نهتنها تصویری از تاریخ معاصر منطقه ارائه داده، بلکه به پرسشهایی بنیادین دربارهی آزادی، هویت و نقش فرد در جامعه نیز پرداخته است. روایتهای انسانی و صمیمانه، گفتوگوهای عمیق و پرداختن به جزئیات روانی شخصیتها امکان همدلی و درک عمیقتر از وضعیت انسان در شرایط بحرانی را فراهم میکند. این اثر با عبور از مرزهای جغرافیایی و سیاسی، دغدغههای جهانی را مطرح کرده و خواننده را به تأمل دربارهی نقش خود در برابر ظلم و سکوت فرامیخواند.
خواندن کتاب اکنون… اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان به ادبیات سیاسی، اجتماعی و تاریخی، پژوهشگران حوزهی خاورمیانه، فعالان حقوق بشر و کسانی که دغدغهی آزادی، عدالت و مقاومت در برابر سرکوب را دارند، پیشنهاد میشود. همچنین به کسانی که بهدنبال درک عمیقتر از تجربهی زندان و تأثیرات روانی و اجتماعی آن هستند، توصیه میشود.
درباره عبدالرحمن منیف
عبدالرحمن بن ابراهیم منیف (Abd al-Rahman Munif)، زادهی ۱۹۳۳ و درگذشتهی ۲۰۰۵ میلادی، رماننویس، داستانکوتاهنویس، خاطرهنگار، روزنامهنگار، اندیشمند و منتقد فرهنگی عرب، از مهمترین نویسندگان سدهی بیستم عربزبان به شمار میرود. رمانهای او سرشار از مضمونهای سیاسی و نقد ساختارهای قدرت و طبقات ممتاز در خاورمیانه است. مشهورترین اثر او، شهرهای نمک، پنجگانهی سترگی است که دگرگونی فرهنگ سنتی بدوی در اثر کشف نفت را روایت میکند. نوشتههای منیف با خشم حاکمان عربستان روبهرو شد؛ بسیاری از آثارش در آن کشور ممنوع شد و تابعیت سعودی او را نیز لغو کردند.
منیف در اَمان، پایتخت اردن، و در خانوادهای تاجر با ریشههای نجدی به دنیا آمد. مادربزرگ او عراقی بود. کتاب داستان یک شهر، کودکی در اَمان، به سالهای شکلگیری شخصیت او در همان شهر میپردازد.
او در سال ۱۹۵۲ برای تحصیل حقوق به بغداد رفت و سپس راهی قاهره شد. مدرک حقوق را از سوربن گرفت و دکترای اقتصاد نفت را از دانشکدهی اقتصاد دانشگاه بلگراد دریافت کرد. پس از بازگشت به عراق، در وزارت نفت مشغول به کار شد و به عضویت حزب بعث درآمد. در همین دوره سردبیری نشریهی نفت و توسعه را نیز بر عهده داشت.
منیف از دههی ۱۹۷۰، پس از کنارهگیری از وزارت نفت عراق و خروج از حزب بعث و مهاجرت به دمشق، بهطور جدی نوشتن را آغاز کرد. او با طنزی تلخ و گزنده به نقد نخبگان سیاسی و اقتصادی خاورمیانه، بهویژه عربستان، پرداخت؛ کشوری که بسیاری از کتابهایش را ممنوع کرد و تابعیتش را لغو کرد. آگاهی ژرف او از صنعت نفت زمینهای فراهم کرد تا در آثارش بهدقت سازوکار قدرت و پیوند میان سیاست و ثروت را افشا کند.
منیف نویسندهی ۱۵ رمان است. پنجگانهی شهرهای نمک تاریخ دگرگونی شبهجزیرهی عربی را از جامعهای بدوی به نظمی نفتمحور و مدرن روایت میکند. این مجموعه با قلمرو داستانی ویلیام فاکنر مقایسه شده است. نخستین جلد این مجموعه با عنوان شهرهای نمک در سال ۱۹۸۴ منتشر شد و وادیالعُیون را در لحظهی ورود مهندسان نفت غربی و فروپاشی ساختار سنتی آن تصویر کرد؛ روایتی که به آثار چینوا آچهبه شباهت دارد. چهار جلد بعدی شامل خندق، دگرههای شب و روز، ریشهکنشدگان و بیابان تاریکی است. دو جلد پایانی هنوز به انگلیسی ترجمه نشدهاند. در یک پژوهش دکتری در دانشگاه آکسفورد، سجا صوافطه استدلال کرده که منیف تنها نویسندهی مدرن عرب است که توانسته میان فرهنگ و ادبیات شرق عربی و خلیج فارس پلی پایدار بزند؛ نتیجهی زندگی و آموزش او در شام، ریشههای خانوادگی سعودیـعراقیاش و تجربهی تخصصیاش در حوزهی نفت.
نخستین رمانی که از او به انگلیسی منتشر شد پایانها بود. گرچه آثار منیف در غرب چندان فراگیر نشد، در سراسر خاورمیانه محبوبیت و اعتبار چشمگیری یافت. شهرهای نمک از نگاه ادوارد سعید تنها اثر بزرگ داستانی است که نقش نفت، حضور آمریکاییها و قدرتهای محلی را در یک کشور خلیج فارس بهطور جدی نشان میدهد.
منیف با وجود آنکه از تندترین منتقدان صدام حسین بود، قاطعانه با حملهی آمریکا به عراق مخالفت کرد و دو سال پایانی زندگی خود را صرف نوشتن کتابهایی علیه آنچه شکل تازهای از امپریالیسم میدانست کرد. او در دمشق و در ۷۰سالگی در اثر نارسایی کلیه و قلب درگذشت.
از آثار او که به فارسی ترجمه شده میتوان به کتابهای فغان شرق، شهرهای نمک، پایانها و پل ناتمام اشاره کرد.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
منیف در سال ۱۹۸۹ جایزهی فرهنگی آل عوایس را دریافت کرد و در سال ۱۹۹۸ نیز موفق به کسب جایزهی گردهمایی قاهره برای خلاقیت ادبی در رماننویسی شد. گوگل نیز در سال ۲۰۲۳ به مناسبت ۹۰سالگی او یک Doodle ویژه منتشر کرد؛ اقدامی که نشانگر جایگاه برجسته و تأثیر فرهنگی گستردهی منیف در جهان عرب و فراتر از آن است.
بخشی از کتاب اکنون… اینجا یا بار دیگر شرق مدیترانه
«واپسین ساعات، پیش از عزیمت، پرمشغله بود، زیرا علاوهبر حالتِ ناگهانیِ بیداری که انگار چیزی در درونم برانگیخته و هشیار شده بود، درست شبیه آنچه در جلسات بازجویی پس از هر بزمِ شکنجه در من به وجود میآمد، از نگاهِ بدرقهکنندگان در منزل و سپس در فرودگاه و نیز از سیل عبارات دلگرمکننده که پر از مبالغه بود، مطمئن شدم که دیگر بار نه عَمّوریّه را خواهم دید نه هیچیک از کسانی را که اکنون دوروبرم را شلوغ کردهاند. سعی میکردم لبخند بزنم، و نمیدانم چقدر موفق شدم. در اطرافم به چهرهها و اماکن بهدقت نگاه میکردم به این امید که در حافظهام بنشیند و تا واپسین دم همراهم باشد. و در آن حال که در رختخواب صاف مینشستم یا پس از آن در فرودگاه که سعی میکردم تعادلم را در صندلیِ چرخدار حفظ کنم – پیش از آن نتوانسته بودم راه بروم و راضی نشده بودم بعضی از خویشاوندان که سخت متأثر و مغموم بودند من را کول کنند – سینهام را تا آخرین حد از هوا و روایحِ اشیا و بدنها پر میکردم، چون مطمئن بودم این آخرین فرصت و آخرین باری است که میتوانم وجودِ بازماندهٔ دوستان و خانواده و وطن را ببینم و بشنوم و ببویم.»
حجم
۷۳۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۶۵ صفحه
حجم
۷۳۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۶۵ صفحه