کتاب پیرنگ
معرفی کتاب پیرنگ
کتاب پیرنگ نوشتهٔ الیزابت دیپل و ترجمهٔ مسعود جعفری است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری است.
درباره کتاب پیرنگ
مجموعهٔ مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری که این کتاب یکی از آنهاست دربرگیرندهٔ حدود سی کتاب مستقل از هم است که از میان کتابهای مجموعهی The Critical Idiom برگزیده شدهاند. این کتابها به مقولههای گوناگونی میپردازند: برخی به نهضتها و جنبشها و مکتبهای ادبی، برخی به انواع ادبی و برخی به ویژگیهای سبکی و مانند اینها.
پیرنگ که اصطلاح انگلیسی آن Plot است با معادلهای گوناگونی به فارسی ترجمه شده است که مهمترین آنها عبارت است از: پیرنگ، طرح، طرح و توطئـه، چهارچوب، دسیسـه، داستـان و خلاصهٔ داستان. از میان این اصطلاحها دو اصطلاح «طرح» و «پیرنگ» رواج بیشتری یافتهاند. کتاب حاضـر یکی از دشوارتـرین و پیچیـدهترین کتابهـای ایـن مجمـوعه اسـت، (نثـری فخیـم، ادیبـانه و گاه فضلفروشانه دارد). مؤلف در کنار نگاه تاریخی ـ تحلیلی مرسوم در این گونه آثار نگرش فلسفی ـ روانشناختی هم به موضوع داشته است. مهمترین حُسن این کتاب شاید این باشد که علاوه بر آنکه بینش تازهای در باب پیرنگ به ما میدهد، ما را با تنوع نگاهها و گوناگونی آثاری که در این باره نوشته شده نیز آشنا میکند.
خواندن کتاب پیرنگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پیرنگ
«پیرنگ امروزه ظاهراً در میان اصطلاحهای پذیرفته و مقبولِ ادبی جایگاه رفیعی ندارد. این واژه همزمان با ظهور جریان پرشور اندیشهٔ رمانتیک که انسان را مرکز و محورِ عالم میدانست، بهتدریج به حاشیه رانده شد و جذّابیت خود را از دست داد. در عصر رمانتیسم، دستِکم در ظاهر، نگارش بدون پیرنگ، آزادانه و خودجوش ترویج میشد و هنرمند خلّاق برای توصیفِ خود از استعارههایی همچون «چنگِ بادنواز»
استفاده میکرد که بر اثرِ وزشِ نسیم روحانی الهام به صدا درمیآید. همچنان که در همین تصویر میتوان دید، هنرمند دیگر صرفاً صنعتگری هوشمند نبود که عمل و کنشِ داستان را مطابق با الگویی دقیق و طرحی علّت و معلولی و بر اساس ساختاری نظاممند عرضه کند که لزوماً آغاز، میانه و پایانی مشخّص داشته باشد. در همین دوران تریسترام شندی در مقام روایتگر داستان با صراحتِ تمام بر آزادی خود تأکید میکند:
«من از آقای هوراس پوزش میخواهم که در نوشتن آنچه میخواهم بنویسم، خودم را به اصول و قواعد پیشنهادی او و هر کس دیگری که پیش از ما میزیسته مقید نمیکنم.» از قرن هجدهم تا امروز پیرنگ همواره تداعیگر اصول و قواعد بوده و با آن پیوند داشته است. این اصول و قواعد در آغاز مسائلی انعطافپذیر بودند که ارسطو آنها را از نمایشها و حماسههای یونانی استنباط کرده بود، اما بعدها در قرن پانزدهم، شانزدهم و هفدهم، هنگامی که صاحبْنظران به موشکافی در مبانی نظری نقد افلاطون، ارسطو و هوراس روی آوردند، بهتدریج به خشکی و انجماد گرایید. این تحوّل عمدتاً در ایتالیا و به میزان کمتری در فرانسه و انگلیس روی داد.
در سراسر این ماجرا نشانههای آشکار گونهای تقلیل و سادهسازی را میتوان دید. سبک ارسطو نسبتاً ساده و بیپیرایه است، با این حال، اسمهای یونانی در آثار او طنین و هیمنهای خاص دارند و مفاهیم و معانی ناخواستهای را تداعی میکنند. علاوه بر آن، کلماتی که ارسطو به کار میبرد گاه معنایی تحتاللّفظی و محدود به خود میگیرند و موجب دردسر میشوند بیآن که فواید انتقادی چندانی داشته باشند. نظریهپردازان ایتالیایی در تدوین «اصول و قواعدِ» مرتبط با پیرنگ ادّعای بسط و گسترش نظریات ارسطو را داشتند، اما عملا دست به تقلیل و سادهسازی این دیدگاهها زدند. این سادهسازیها به حدّی است که اگر بخواهیم از خلال آثار این نظریهپردازان به آراء و نظریات ارسطو و هوراس دست یابیم با دشواریهای فراوانی روبهرو خواهیم بود. آلن روبگرییه در اعتراض به همهٔ این مرجعیتها و اقتدارهای قدیم و جدید میگوید اثر هنری هیچ طرح و الگوی از پیش تعیین شدهای در سنّت ندارد و باید شکل و صورت تازه و بدیع خود را پیدا کند. البته این بدان معنا نیست که ادبیات (و در این مورد، رمان) باید فاقد پیرنگ باشد، بلکه تأکیدی است بر این که هر اثر ادبی باید طرح و سامانمندی خاصِّ خود را داشته باشد.»
حجم
۳۹۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۳۹۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
نظرات کاربران
ترجمه کتاب جالب نیست و خیلی حاشیه رفته و از اصل حرف دور شده