دانلود و خرید کتاب صوتی مأمورهای اعدام
معرفی کتاب صوتی مأمورهای اعدام
کتاب صوتی «مأمورهای اعدام» نمایشنامهای از مارتین مکدونا است. این اثر با ترجمهٔ بهرنگ رجبی و گویندگی فروغ حداد و محسن میرزایی و مهران نوروزی و شیوا کرمی و رضا ربانی و امیر پارسا و مهشاد پهلوانصادق و پارسا موسوی و سیاوش اکبریان و شایان اخلاقی و امین غزنوی و مهرداد باقری و میثاق ابطحی در انتشارات شرکت توسعه محتوای لحن دیگر منتشر شده است.
درباره کتاب صوتی مامورهای اعدام
این نمایشنامه، جدیدترین اثر مکدونا فیلمنامهنویس، کارگردان و نمایشنامهنویس ایرلندی - انگلیسی است که در پاییز سال ۲۰۱۵ در لندن روی صحنه رفته است. داستان نمایش مأمورهای اعدام دربارهٔ مردی به نام هری است که هم یک بار دارد و هم مأمور اعدام است. او همیشه میخواسته بهترین مامور اعدام انگلستان شود. ولی اکنون حکم اعدام در حال برچیدهشدن است و دوستانش در بار او جمع شدهاند تا نظرش را دربارهٔ این اتفاق بدانند. اما در این میان غریبهای به بار وارد میشود که قصد متفاوتی دارد...
کتاب صوتی مامورهای اعدام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به علاقهمندان به هنر نمایش پیشنهاد میشود.
درباره مارتین مک دونا
مارتین مکدونا متولد ۱۹۷۰ است در لندن؛ نوجوانِ چهاردهسالهای بود که با دیدنِ نمایشی از دیوید ممِت، «بوفالوی آمریکایی»، تصمیم گرفت نویسنده بشود. درس را رها کرد و طی هشت سالِ بعدش صد و خُردهای قصه و طرحِ فیلمنامه نوشت و برای هر جا به ذهنش میرسید، فرستاد؛ همهشان رد شدند. در بیستوچهارسالگی هنوز داشت با مقرری هفتهای پنجاه دلارِ دولت سَر میکرد که تصمیم گرفت نمایشنامه بنویسد. دورهای هر روز صبح پا شد و تا بعد از ظهر کار کرد، بعد هم تا آخرِ شب مینشست پای تلویزیون به دیدنِ سریالهای شبکههای مختلف تا برای گرهافکنی و بهجانِهمانداختنِ شخصیتها، ایده بگیرد. نتیجه این که ظرفِ نُه ماه، هفت نمایشنامه نوشت؛ از یکیشان راضی نبود اما ششتای باقی در همین مدتِ کوتاه بدل به کلاسیکهای تئاتر انگلستان شدهاند و دستکم اولیشان، «ملکهٔ زیبایی لینِین» از بهترین نمایشنامههای همهی اعصار خوانده شده. بعدِ آن فقط دو نمایشنامهٔ دیگر نوشته و یک فیلمِ کوتاه و دو فیلمِ بلند ساخته. یکبار سرِ مصاحبهای در پاسخ به این پرسش که چرا این سالها کم کار شده جواب داد چند تا فیلمنامهٔ آماده برای فیلمبرداری دارد اما دلش نمیخواهد بسازدشان، چون هنوز پیر نشده و الان وقتِ سفرکردن و خوشگذراندنش است، بعدترها هم میشود نمایشنامه نوشت و فیلم ساخت.
بخشی از کتاب صوتی مامورهای اعدام
«هری: فقط بیخیال شو پسر!
هنسی: نه بیخیال نمیشم! شما بیخیال شین! شما دارین یه آدم بیگناهو اعدام میکنین! من اصلا تو عمرم اون دختره رو ندیدهم! من اصلا تو عمرم نرفتهم نرفک!
هری: اینها همه بحثِ دلیل و مدرکه. به من ربطی ندارن.
هنسی: معلومه که به تو ربط دارن. حتی بلد نیست حرف عادی بزنه، اون وقت میخواد یه آدم بیگناهو اعدام کنه! لااقل میتونستن پییر پوینت رو بفرستن
هری: من به اندازهی اون پییر پوینت نکبت کارم خوبه!
هنسی: آدمو یه مأمور افتضاح اعدام کنه. این شده زندگی من.
سید: واقعاً به اندازهی پییر پوینت کارش خوبه آقای هنسی.
هنسی: خب تا الانش که ترکمون بوده!
هری: تقصیر خود نکبتته! دستهای نکبتشو بگیرین!
(چندتایی از انگشتهای هنسی را از تخت جدا میکنند. ولی کار خیلی بیشتری ازشان برنمیآید.)
هنسی: دلیلش فقط اینه که ترسیدهم. نه؟ من معمولاً این جوری نیستم.
هری: بهت که گفتم. اگه آروم باشی، کلا برا خودت هم آسونتر میشه.
هنسی: برا من آسونتر نمیشه. من میمیرم.
هری: همه میگن تو پسرخوبیای.
هنسی: واقعا هم پسر خوبی آم.
هری: ما هم میدونیم تو پسرخوبیای.
هنسی: پس برا خاطر چه کوفتی دارین منو اعدام میکنین؟!
هری: دادگاهه که داره تو رو اعدام میکنه، نه ما»
زمان
۳ ساعت و ۱۵ دقیقه
حجم
۲۴۹٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳ ساعت و ۱۵ دقیقه
حجم
۲۴۹٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
خیلی ریتم خوبی داشت
سلام بسیار عالی.نمایشنامه و اجرا عالی.فقط آیا اون پی گفتار مربوط به یک نمایش دیگه بود؟