کتاب DSM-5 به زبان ساده
معرفی کتاب DSM-5 به زبان ساده
کتاب DSM-5 به زبان ساده نوشتهٔ جیمز موریسون و ترجمهٔ فرهاد شاملو و علی نیلوفری و پیوند جلالی است و انتشارات ارجمند آن را منتشر کرده است. این کتاب شامل نمونههای بالینی، فرایند ارزیابی و بررسی تشخیصهای افتراقی است.
درباره کتاب DSM-5 به زبان ساده
استفاده از DSM-5 کار حساسی است و به دقت زیادی احتیاج دارد، هیچ بعید نیست که آن را بخوانید اما ندانید چطور ملاکهای تشخیصی را به بیماران واقعی در دنیای واقعی ربط دهید.
دکتر جیمز موریسون، روانپزشک و استاد برجسته، کتاب DSM-5 به زبان ساده را به رشته تحریر درآورده تا تشخیصهای سلامت روان را برای بالینگران همهٔ حوزههای سلامت روان قابل فهمتر کند. در این کتاب نحوهٔ به کارگیری DSM-5 به صورت عملی شرح داده شده است و توصیفاتی از تمامی اختلالات روانی، با تأکید بر اختلالات بزرگسالی را در آن خواهید یافت. راهنماهای فوری ابتدای هر فصل، کادرهای مربوط به ویژگیهای اساسی هر اختلال، مثالهای فراوان از بیماران واقعی و به دنبال آن بحثهای روشنگر در خصوص تشخیصگذاری و تشخیصهای افتراقی و همچنین جداول و ستونهای جانبی مختلف، شما را در درک جامع و دقیق اختلالات روانی یاری کرده و اعتماد به نفستان را در تشخیصگذاری افزایش میدهد.
ترجمهٔ این کتاب را دکتر فرهاد شاملو، استادیار روانپزشکی از دانشگاه علوم پزشکی قزوین، علی نیلوفری، کارشناس ارشد مشاوره خانواده و مدرس دانشگاه و پیوند جلالی کارشناس ارشد روانشناسی انجام دادهاند.
خواندن کتاب DSM-5 به زبان ساده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به روانشناسان و درمانگران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب DSM-5 به زبان ساده
«DSM-۵ خاطر نشان میکند که اختلالات دو قطبی از نظر ژنتیکی و علائمشان به نوعی پلی میان اختلالات خلقی و اسکیزوفرنی هستند. به همین دلیل است که DSM-۵ فصلهای مربوط به اختلالات درهمتنیدهٔ دوقطبی و افسردگی را از هم جدا کرده است. با این وجود من برای آنکه اختلالات خلقی را به موجزترین و روشنترین شکل بیان کنم، آنها را مجدداً یکپارچه کردهام.
راهنمای سریع اختلالات خلقی
DSM-۵ برای تشخیص مشکلات مربوط به خلق از سه گروه ملاک تشخیصی استفاده میکند: (۱) دورههای خلقی، (۲) اختلالات خلقی، و (۳) مشخصههای توصیفکنندهٔ دورهٔ اخیر و سیر راجعه. من هر یک از اینها را در این راهنمای سریع آوردهام. مثل همیشه شماره صفحهٔ مندرج در پی هر مقوله مربوط به جایی است که جزئیات بیشتری از آن مقوله مورد بحث قرار گرفته است.
دورههای به بیان ساده، دورهٔ خلقی به بازهٔ زمانی گفته میشود که در آن بیمار احساس شادی یا غمگینی غیرطبیعی میکند. دورههای خلقی، شالودهٔ تشخیص بسیاری از اختلالات خلقی قابل کدگذاری هستند. اکثر بیماران مبتلا به اختلالات خلقی (اما نه اکثر نوعهای اختلال خلقی) واجد یک یا چند تا از این دورهها هستند: افسردگی اساسی، مانیا و هیپومانیا.
بدون در دست داشتن اطلاعات اضافهتر، هیچکدام از این دورهها به خودی خود تشخیصی قابل کدگذاری نیستند.
دورهٔ افسردگی اساسی. بیمار برای حداقل دو هفته احساس افسردگی (یا ناتوانی در لذت بردن از زندگی) و مشکلاتی در خواب و خوراک، احساس گناه، کاهش انرژی، تمرکز مختل و تفکر در مورد مرگ دارد.
دورهٔ مانیا. بیمار برای حداقل یک هفته احساس سرخوشی (یا گاهی فقط تحریکپذیری) دارد و ممکن است بزرگمنشی، پرحرفی، پرتحرکی و حواسپرتی هم داشته باشد. قضاوت بد بیمار منجر به آسیب قابل ملاحظهٔ اجتماعی یا شغلی میشود و در اغلب موارد باید بستری گردد.
دورهٔ هیپومانیا. این دوره مشابه دورهٔ مانیا، اما گذراتر و خفیفتر است. نیاز به بستری وجود ندارد.
اختلالات خلقی
اختلال خلقی، الگویی از بیماری ناشی از خلق غیرطبیعی است. تقریباً هر بیماری که دچار اختلال خلقی است، در زمانی تجربهٔ افسردگی را دارد، اما برخی از بیماران خلق بالا نیز دارند. بسیاری، اما نه همهٔ اختلالات خلقی، بر پایهٔ یک دورهٔ خلقی تشخیص داده میشوند. اکثر بیماران مبتلا به اختلالات خلقی با یکی از طبقات قابل کدگذاری که در زیر فهرست میشوند، مطابقت میکنند.
اختلالات افسردگی
اختلال افسردگی اساسی. این بیماران فاقد دورههای مانیا یا هیپومانیا هستند اما یک یا چند دورهٔ افسردگی اساسی دارند. اختلال افسردگی اساسی، راجعه یا با دورهٔ منفرد است.
اختلال افسردگی مداوم (افسردهخویی). دورههای خلق بالا وجود ندارد و دورهای بسیار طولانیتر از اختلال افسردگی اساسی دیده میشود. این نوع از افسردگی معمولاً شدت کافی برای آنکه دورهٔ افسردگی اساسی خوانده شود را ندارد (هرچند افسردگی اساسی مزمن نیز اکنون ذیل همین تشخیص جای میگیرد).
اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی. خلق کودک دائماً منفی است و دورههایی از فوران خشم شدید دارد.
اختلال ملال پیش از قاعدگی. زنی که تجربهٔ علائم افسردگی و اضطراب را طی چند روز قبل از قاعدگی دارد.
اختلال افسردگی ناشی از یک بیماری طبی دیگر. بیماریهای طبی و نورولوژیک مختلفیطظ میتوانند باعث بروز علائم افسردگی شوند؛ نیازی نیست که این علائم ملاکهای یکی از بیماریهای فوق را داشته باشد.
اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو. الکل یا سایر مواد (مسمومیت یا ترک) میتوانند سبب علائم افسردگی شوند؛ نیازی نیست که این علائم ملاکهای یکی از بیماریهای فوق را داشته باشد.
سایر اختلالات افسردگی معین یا نا معین. یکی از این دو تشخیص را هنگامی به کار ببرید که بیمار واجد علائم افسردگی است ولی این علائم با ملاکهای تشخیصهای بالا یا هر تشخیص دیگری که افسردگی را به عنوان یکی از علائم خود دارند، مطابقت ندارد.
اختلالات دوقطبی و اختلالات مرتبط
تقریباً ۲۵% مبتلایان به اختلالات خلقی، تجربهٔ دورههای مانیا یا هیپومانیا را دارند. تقریباً همه این افراد دورههای افسردگی هم دارند. شدت و مدت زمان خلقهای بالا و پایین، نوع خاص اختلال دوقطبی را تعیین میکند.
اختلال دوقطبی I. وجود حداقل یک دورهٔ مانیا ضروری است. بیشتر مبتلایان به دوقطبی I یک دورهٔ افسردگی اساسی نیز دارند.
اختلال دوقطبی II. این تشخیص نیاز به وجود حداقل یک دورهٔ هیپومانیا همراه با حداقل یک دورهٔ افسردگی اساسی دارد.
اختلال خلق ادواری. این بیماران نوسانات مکرر خلقی دارند اما هیچیک شدت کافی در حد دورههای افسردگی اساسی یا مانیا را ندارد.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه
نظرات کاربران
از نظر من مفید نبود